مشاهدات حضرت رسول در شب معراج - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 80
بازدید دیروز: 77
کل بازدیدها: 539932




گالری تصاویر سوسا وب تولز



دوشنبه 91 دی 4 :: 4:15 عصر ::نگارنده : موسوی

 در روایات است که کلاً سفر با عظمت پیامبر اکرم از مسجدالحرام به مسجد الاقصی  و سیری که در ملکوت و فوق آن داشتند حدوداً سه یا چهار ساعت طول کشیده است. در برخی جاها آمده که  این سفر به حدی کوتاه بود که زمانی که پیامبر رفتند و بازگشتند هنوز بستر ایشان گرم بود . یا زمانی که پیامبر به این سفر می رفتند بدن ایشان با کوبه ی در برخورد کرد . موقع بازگشت هنوز کوبه ی در درحال تکان خوردن بود . البته این مسائل سند روایی ندارد. آن چیزی که سند دارد این است که این سفر حدوداً از مغرب تا اذان صبح طول کشیده است . سیری که پیامبر در زمین پیمودند با مرکب خاصی بود و به سرعت طی شد . و سیری که ایشان در ملکوت و فوق آن طی کردند خارج از قوانین و فوق زمان بوده است . اصولاً قوانین عالم خواب با بیداری تفاوت دارد . ممکن است ما در عالم خواب مسافت های بسیار طولانی را در یک لحظه طی کنیم . شاید برای پیمودن         مسافت هایی که در عالم خواب طی می شود در عالم بیداری ماه ها زمان نیاز داشته باشد.  مرحوم آیت الله علامه تهرانی در کتاب  معاد شناسی ذکر کرده اند که  روزی یکی از دوستان خوب ایشان برای زیارت به مشهد مشرف شدند . ایشان داخل صحن ایستادند و گفتند که من معرفتی ندارم و همینجا می ایستم تا زمانی که معرفتی پیدا کنم سپس وارد حرم می شوم . این فرد می گوید همینطور که نشسته بودم خوابم برد . در خواب دیدم که امام رضا (ع) آمدند و با نوک انگشت پای خود آهسته به من زدند و گفتند که بلند شو کاری انجام بده . تا متوجه شدم که ایشان امام رضا(ع) هستند خم شدم پای ایشان را ببوسم . حضرت زیر بغل من را گرفتند و گفتند چکار می کنی بلند شود.  این فرد    می گوید همان لحظه از خواب بیدار شدم . به صحن گوهرشاد رفتم و وضو گرفتم . چون شب جمعه بود در یکی از ایوان ها نشستم و شروع بخواندن دعای کمیل کردم . در اواسط دعا مجدداً خوابم گرفت . در خواب یک فردی با محاسن زیبا به نزد من آمد و گفت می خواهی باهم گردش کنیم ؟ گفتم من در خدمت شما هستم . آن فرد من را به مدینه و سپس به کربلا ، کاظمین و سامرا برای زیارت برد . بعد از آن در عالم ملکوت بالا رفتیم و ملائک را دیدیم . در هنگام سفر آن فرد نکاتی را از جهت معرفتی به من گوشزد می کرد . بعد از اینکه سفر تمام شد من را به مسجد گوهرشاد     بازگرداند . سپس از من پرسید می دانی این سفر چقدر طول کشید ؟ گفتم چقدر ؟ گفت : پنج دقیقه . این زمان را هم برای این گفتم که شما وحشت نکنید، وگرنه  در ملکوت زمان و ساعت وجود ندارد . از خواب بیدار شدم و زمان را نگاه کردم دیدم که همان پنج دقیقه گذشته است . مرحوم علامه تهرانی می گوید: این دوست من سه روز و هر روز به مدت چهار ساعت خواب خود را نقل می کرد .  ایشان می فرماید وقتی این خواب را برای آیت الله انصاری همدانی  نقل کردم ، فرمودند از       خواب های بی نظیر است و مشخص است که آن فرد بسیار قابل بوده است . البته سفری که برای پیامبر رخ داد که با این خواب قابل مقایسه نیست . چرا که سفر پیامبر در بیداری رخ داده و با استعداد دریافت ایشان هماهنگ بوده است. پیامبر مطالب را به سرعت دریافت کرده و نیازی به زمان نبوده است .  سفر پیامبر معجزه بوده ولی با معجزه های دیگر تفاوت داشته است . برخی معجزه ها به گونه ای است که دیگران هم آن را می بینند . ولی امکان دیدن بعضی معجزه ها برای دیگران وجود ندارد . در روایات است که سفر پیامبر از نظر آسمانی و زمینی به اندازه ی یک سوم شب طول کشیده است . پیامبر اکرم می فرمایند که من در این سفر درهای بهشت و جهنم را دیدم . در روایت است که پیامبر می فرمایند : جبرائیل به من گفت که من مأمور هستم بهشت و جهنم را به شما نشان بدهم . وقتی درها را به من نشان داد دیدم که بهشت هشت در دارد و بر روی هرکدام چهار جمله نوشته شده است . سپس درهای جهنم را به من نشان داد که هفت در بود . بر روی هرکدام از آنها سه جمله نوشته شده بود . همه ی این جمله ها برای کسی که اهل عمل باشد از دنیا و آنچه که داخل آن است بهتر است .  یکی از اصحاب بزرگ پیامبر اکرم فرزند پسری داشت که از دنیا رفت . به قدری از این مسئله غصه دار شد که در خانه ی خود محلی برای عبادت و مسجد قرار داد و تصمیم گرفت که مدتی از مردم دور باشد. این خبر به پیامبر رسید . پیامبر نزد وی رفت و فرمود از طرف خداوند برای ما رهبانیت نوشته نشده است . رهبانیت امت من در جهاد فی سبیل الله است . سپس پیامبر فرمودند که بهشت هشت در و جهنم هفت در دارد . تو خوشحال نمی شوی که وقتی وارد یکی از درهای بهشت شدی پسر خود را آنجا ببینی ، دست در دست تو بگذارد و شفاعت بخواهد ؟    به این دلیل تعداد درهای بهشت بیشتر است که راه هایی که انسان را به سمت بهشت می برد بیشتر است. امام باقر (ع) درروایتی فرمود که نسبت به خدا حسن ظن داشته باشید چون بهشت هشت در دارد . در برخی روایات نیز هفتاد و یک در برای بهشت ذکر شده است . روایتی در تفسیر نورالثقلین آمده است که حضرت امیر (ع) فرمودند : بهشت هفتاد و یک در دارد . از هفتاد در شیعیان و اهل بیت من وارد می شود . یک در مربوط به دیگران است که اهل توحید و لا اله الا الله بوده اند و با ما دشمنی نداشته اند . مرحوم علامه طباطبایی در جلد چهارده بحار الانوار می پرسند که آیا درهای بهشت و جهنم مانند درهای یک حیاط است که همه به یک نقطه منتهی می شود ؟  یا اینکه منظور از درهای بهشت و جهنم عوامل ، اسباب و راه های ورود بوده و هرکدام انسان را به یک درجه و طبقه می رساند ؟ بنابراین اینطور نیست که همه ی درها به یک نقطه منتهی شود بلکه هرکدام انسان را به یک طبقه و درجه انسان می رساند  . به تعبیری راه ها و عوامل اصلی ورود به بهشت هشت عدد است . عوامل و اسباب کلی ورود به جهنم نیز هفت عدد است . شاید منظور از هفت در، هفت عضوی باشد که انسان با آنها مرتکب گناه می شود . زبان ، چشم ، گوش ، دست ، پا ، شکم و شهوت . شاید هم هفت در جهنم اشاره به هفت ملکه ، صفت   و خصلتی است که هرکدام ریشه ی گناهان بسیاری است . مثلاً شیطنت یک ورودی به یکی از طبقات جهنم است . تند خویی و عصبانیت ورودی دیگر به طبقه ی دیگری از جهنم است . شهوت رانی ورودی دیگر به طبقه ی دیگری است . هرکدام از این صفات ریشه ی گناهان زیادی است . مثلاً کسی که عصبانی مزاج و تند خو است مرتکب ده ها گناه دیگر می شود . بنابراین تعداد درها که در روایات مختلف گفته شده منافاتی با هم ندارد . مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند : درست است که قرآن تأکیدی به این مسئله ندارد .  تنها در یکی از آیات قرآن هفت در جهنم ذکر شده است. علامه طباطبایی می فرمایند : در سوره ی زمر آیه ی هفتاد و دو یک نکته وجود دارد . در آن آیه می فرماید : کفار را دسته دسته به سمت جهنم    می آورند . زمانی که کفار به جهنم رسیدند ، درها را باز می کنند . به کفار گفته می شود که وارد درها شوید . علامه طباطبایی می گویند که از این سخن برمی آید که منظور از درها ، طبقه ها     است . اگر منظور درهای معمولی باشد، نباید گفت وارد درها شوید، بلکه باید گفت از درها وارد شوید .  در واقع منظور از هر در ، سبب و اسبابی است که انسان را وارد یک طبقه و درجه       می کند . در بسیاری از روایات به یک کار خیر به عنوان یک در بهشت اشاره شده است . مثلاً در روایتی از پیامبر اکرم است که کارهای خوب یک دری از بهشت است . اگر فردی روزه بگیرد ، دستی به سر یتیم بکشد ، کار فردی را راه بیندازد و غیره عاملی برای ورود به بهشت است .از پیامبر اکرم است که راست بگویید که راست گویی ، دری از بهشت است . در نهج البلاغه است که جهاد دری از درهای بهشت است که خدا به روی اولیاء و بندگان خود باز کرده است . در بهشت درها نام گذاری دارد . یک در باب الصبر است که برای صابرین است . یک در باب الشکر است برای کسانی که شکر می کنند . یک در باب البلاء است برای کسانی که در دنیا بلا کشیده اند . در روایتی از امام رضا (ع) است که بهشت هشت در دارد یکی از آنها متعلق به اهل قم است . منظور از اهل قم صرفاً یک منطقه ی جغرافیایی وشهر نیست . اهل قم در روایات به عنوان یک جریان ناب اهل ولایت ، اهل شریعت ، اهل فقاهت ، اهل دینداری ، اهل عبادت و اهل علم است  . در روایتی از امام صادق (ع) است که فرمودند : قم معدن شیعیان ما است . درروایتی از امام کاظم (ع) است که خوبان ولایت ما در آنجا جمع هستند. اولین منطقه ای که ولایت اهل بیت را پذیرفتند قم و اطراف آن بوده است . قم به عنوان یک جریان است و هرکسی در هر کجای که ایران زندگی کند و این    خصلت ها را داشته باشد قمی است . در روایت است که عده ای از اهل ری به خدمت امام صادق (ع) در مدینه رسیدند و گفتند که ما از اهل ری هستیم . امام فرمودند:  مرحبا به برادران قمی ما خوش آمدید . آنها گفتند: ما اهل ری هستیم . امام باز فرمودند : خوش آمدند برادران قمی . برای بار سوم نیز امام همین سخنان را فرمودند . بنابراین معلوم می شود افرادی که این جریان و مکتب را پذیرفته اند قمی هستند . سپس حضرت فرمودند : خدای متعال حرمی در مکه دارد . پیامبرحرمی در مدینه دارد ، علی ابن ابیطالب (ع) حرمی در کوفه دارد . حرم ما اهل بیت نیز در قم است . بنابراین هشت در اسباب کلی ورود به بهشت است . مثلاً کسی که صبور باشد ده ها خیر از او سر می زند .  در روایت است که امام حسین (ع) دری از درهای بهشت است . این در بسیاری از افراد رابا خدا آشنا کرده و عاملی بسیار بزرگ و با عظمت است . با توجه به اینکه محرم نزدیک است، افراد      می توانند آن را به عنوان یک دوره ی اخلاق و سیر و سلوک قرار بدهند .  با شرکت در مراسم و عزاداری ها می توان بسیاری از آلودگی ها را سوزاند و پاک کرد .





Susa Web Tools