مناجات خمس عشره 3 - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 539588




گالری تصاویر سوسا وب تولز



شنبه 92 آبان 11 :: 11:6 صبح ::نگارنده : موسوی

السّادِسة: «مُناجات الشّاکِرین»

ششم: مناجات سپاسگزاران‏

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

 

اِلهى‏ اَذْهَلَنى‏ عَنْ اِقامَةِ شُکْرِکَ تَتابُعُ طَوْلِکَ، وَاَعْجَزَنى‏ عَنْ‏

خدایا بخشش پى در پى تو انجام دادن سپاسگزاریت را از یاد من برد و ریزش فضل و احسانت مرا از

اِحْصآءِ ثَنآئِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ، وَشَغَلَنى‏ عَنْ ذِکْرِ مَحامِدِکَ تَرادُفُ‏

شمردن ثنا و ستایشت عاجز کرد و پشت سر هم آمدن نیکیهایت مرا از ذکر ستودنیهایت بازداشت و پیاپى‏

عَوآئِدِکَ، وَاَعْیانى‏ عَنْ نَشْرِ عَوارِفِکَ تَوالى‏ اَیادیکَ وَهذا مَقامُ مَنِ‏

رسیدن نعمتهایت مرا از نشر دادن نیکوئیهایت درمانده کرد و اینجا که من هستم جاى کسى است که‏

اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمآءِ، وَقابَلَها بِالتَّقْصیرِ، وَشَهِدَ عَلى‏ نَفْسِهِ‏

اعتراف به وفور نعمتهاى تو و در مقابل آنها به کوتاهى کردن خود دارد و به اهمال‏کارى و تلف کردن‏

بِالْإِهْمالِ وَالتَّضْییعِ، وَاَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحیمُ الْبَّرُ الْکَریمُ، الَّذى‏ لا

عمر خویش گواهى دهد و تو اى خداى با عطوفت و مهربان و نیکوکار و بزرگوارى که روآورندگان بسویت را نومید

یُخَیِّبُ قاصِدیهِ، وَلا یَطْرُدُ عَنْ فِنآئِهِ امِلیهِ، بِساحَتِکَ تَحُطُّ رِحالُ‏

نسازى و آرزومندات را از درگاهت نرانى، امیدواران به آستانه تو بار امید خود را بیندازند

الرَّاجینَ، وَبِعَرْصَتِکَ تَقِفُ امالُ الْمُسْتَرْفِدینَ، فَلا تُقابِلْ امالَنا

و آرزوهاى عطاخواهان به میدان وسیع کرم تو توقف کنند پس اى خدا تو آرزوهاى ما را

بِالتَّخْییبِ وَالْأَیاسِ، وَلا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَالْإِبْلاسِ، اِلهى

با نومیدى و یأس روبرو مگردان و جامه ناامیدى و دل شکستگى بر ما مپوشان خدایا

تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ الائِکَ شُکْرى‏، وَتَضآئَلَ فى‏ جَنْبِ اِکْرامِکَ اِیَّاىَ‏

در برابر نعمتهاى بزرگت سپاسگزارى من کوچک است و در جنب اکرام و بزرگوارى تو ثنا و

ثَنآئى‏ وَنَشْرى‏، جَلَّلَتْنى‏ نِعَمُکَ مِنْ اَنْوارِ الْأیمانِ حُلَلاً، وَضَرَبَتْ‏

ستایش من خُرد و ناقابل است نعمتهاى تو زیورهایى از انوار ایمان بر من پوشانده و ریزه‏کاریهاى‏

عَلَىَّ لَطآئِفُ بِرّکَ مِنَ الْعِزِّ کِلَلاً، وَقَلَّدَتْنى‏ مِنَنُکَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ،

نیکیت خیمه‏هایى از عزت برسرم زده و احسانهایت گردن بنده‏هایى به گردنم انداخته که باز نشود

وَطَوَّقَتْنى‏ اَطْواقاً لا تُفَلُّ، فَآلائُکَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانى‏ عَنْ اِحْصآئِها

و طوقهایى بدان آویخته که نگسلد، نعمتهاى بسیار تو زبان مرا از شمردنش ناتوان کرده‏

وَنَعْمآؤُکَ کَثیرَةٌ قَصُرَ فَهْمى‏ عَنْ اِدْراکِها فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصآئِها،

و بخششهاى فراوانت خِرد و فهم مر از ادراکش کوتاه کرده تا چه رسد به پى‏بردن به پایانش و با این‏

فَکَیْفَ لى‏ بِتَحْصیلِ الشُّکْرِ، وَشُکْرى‏ اِیَّاکَ یَفْتَقِرُ اِلى‏ شُکْرٍ، فَکُلَّما

ترتیب من چگونه مى‏توانم تو را سپاسگزارى کنم و همان سپاسگزارى من تازه احتیاج به سپاسگزارى دیگرى دارد و هرگاه‏

قُلْتُ لَکَ الْحَمْدُ، وَجَبَ عَلَىَّ لِذلِکَ اَنْ اَقُولَ لَکَ الْحَمْدُ، اِلهى‏ فَکَما

بگویم ستایش مخصوص تو است براى همین جمله لازم است دوباره بگویم ستایش مخصوص تو است خدایا چنانچه‏

غَذَّیْتَنا بِلُطْفِکَ، وَرَبَّیْتَنا بِصُنْعِکَ، فَتَمِّمْ عَلَیْنا سَوابِغَ النِّعَمِ، وَادْفَعْ عَنَّا

به لطف خویش ما را خوراک دادى و به پرورش خود پروریدى پس نعمتهاى فراوانت را بر ما کامل کن و ناگواریهاى‏

مَکارِهَ النِّقَمِ، وَآتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَیْنِ اَرْفَعَها وَاَجَلَّها، عاجِلاً وَآجِلاً، وَلَکَ

سخت و بد را از ما دور کن و عطا کن به ما از بهره‏هاى دو جهان برترو بهترش را چه اکنون و چه در آینده‏

الْحَمْدُ عَلى‏ حُسْنِ بَلائِکَ وَسُبُوغِ نَعْمآئِکَ، حَمْداً یُوافِقُ رِضاکَ، وَیَمْتَرِى

و ستایش تو را است براى آزمایش نیکویت و نعمتهاى فراوانت ستایشى که برابر خوشنودیت باشد

الْعَظیمَ مِنْ بِرِّکَ وَنَداکَ، یا عَظیمُ یا کَریمُ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوى ما جلب کند اى بزرگ و اى بزرگوار به رحمتت اى مهربانترین مهربانان‏

 

 

 

السّابعة: «مُناجات المُطیعین للَّهِ»

هفتم: مناجات فرمانبرداران خدا

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

 

اَللَّهُمَّ اَلْهِمْنا طاعَتَکَ، وَجَنِّبْنا مَعْصِیَتَکَ، وَیَسِّرْ لَنا بُلُوغَ ما نَتَمَنّى‏ مِنْ‏

خدایا طاعتت را بر ما الهام کن و از نافرمانیت ما را دور کن و آسان کن بر ما راه رسیدن بدانچه‏

اِبْتِغآءِ رِضْوانِکَ، وَاَحْلِلْنا بُحْبُوحَةَ جِنانِکَ، وَاقْشَعْ عَنْ بَصآئِرِنا

آرزومندیم از تحصیل آنچه موجب خوشنودى تو است و ما را در وسط بهشتهایت جاى ده و پراکنده ساز از پیش دیدگان ما

سَحابَ الْأِرْتِیابِ، وَاکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا اَغْشِیَةَ الْمِرْیَةِ وَالْحِجابِ،

ابرهاى شک و شبهه را و بردار از دلهاى ما پرده‏هاى تردید و تاریکى را

وَاَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمآئِرِنا، وَاَثْبِتِ الْحَقَّ فى‏ سَرآئِرِنا، فَاِنَ‏

و دور کن باطل را از نهاد ما و پابرجا کن حق را در درون ما زیرا این‏

الشُّکوُکَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ، وَمُکَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنایِح ِ وَالْمِنَنِ،

شک و تردیدها و گمانها فتنه‏انگیز و تیره کننده عطاها و بخششهاى زلال و صافى است خدایا

اَللَّهُمَّ احْمِلْنا فى‏ سُفُنِ نَجاتِکَ، وَمَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ، وَاَوْرِدْنا

خدایا ما را در کشتى‏هاى نجاتت جاى ده و از لذت مناجاتت بهره‏مند ساز و ما را بر لب دریاچه‏هاى‏

حِیاضَ حُبِّکَ، وَاَذِقْنا حَلاوَةَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ، وَاجْعَلْ جِهادَنا فیکَ، و

محبتت وارد کن و شیرینى دوستى و مقام قربت را به ما بچشان و جهد و کوشش ما را در راه خودت و

هَمَّنا فى‏ طاعَتِکَ، وَاَخْلِصْ نِیَّاتِنا فى‏ مُعامَلَتِکَ، فَاِنَّا بِکَ وَلَکَ، وَلا

همت‏مان را در طاعت خودت قرار ده و نیتهاى ما را در مورد کارهایى که برایت انجام دهیم خالص گردان زیرا ما با تو و

وَسیلَةَ لَنا اِلَیْکَ اِلاَّ اَنْتَ، اِلهى‏ اِجْعَلْنى‏ مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ

از آن توئیم و وسیله‏اى به درگاهت نداریم جز خودت خدایا مرا از برگزیدگان نیکوکار قرارم ده‏

وَاَلْحِقْنى‏ بِالصَّالِحینَ الْأَبْرارِ، السَّابِقینَ اِلىَ الْمَکْرُماتِ، الْمُسارِعینَ‏

و به شایستگان نیک رفتارم ملحق کن آنان که به کارهاى نیک پیشى جسته و به سوى خیرات‏

اِلىَ الْخَیْراتِ، الْعامِلینَ لِلْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، السَّاعینَ اِلى‏ رَفیعِ الدَّرَجاتِ

شتابان بوده و براى باقیات صالحات کار مى‏کنند و به رسیدن به درجات عالى و بلند کوشایند که براستى‏

اِنَّکَ عَلى‏ کُلِّشَىْ‏ءٍ قَدیرٌ وَبِالْأِجابَةِ جَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

تو بر هر چیز توانایى و به اجابت خواسته‏ام سزاوار به رحمتت اى مهربانترین مهربانان‏

 

 

 

الثّامِنة: «مُناجات المُریدین»

هشتم: مناجات اهل ارادت

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان‏

 

سُبْحانَکَ ما اَضْیَقَ الْطُّرُقَ عَلى‏ مَنْ لَمْ تَکُنْ دَلیلَهُ، وَما اَوْضَحَ الْحَقَ‏

منزهى تو! چه اندازه تنگ است راهها بر کسى‏که توأش رهنمون نباشى و چه اندازه حقیقت روشن است‏

عِنْدَ مَنْ هَدَیْتَهُ سَبیلَهُ، اِلهى‏ فَاسْلُکْ بِنا سُبُلَ الْوُصُولِ اِلَیْکَ، وَسَیِّرْنا

براى کسیکه تو راهش را نشانش داده‏اى خدایا پس ما را به راههاى رسیدن به درگاهت بدار و از

فى‏ اَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَیْکَ، قَرِّبْ عَلَیْنَا الْبَعیدَ، وَسَهِّلْ عَلَیْنَا

نزدیکترین راهى که به تو رسند ما را ببَر دور را بر ما نزدیک گردان و راههاى سخت و

الْعَسیرَ الشَّدیدَ، وَاَلْحِقْنا بِعِبادِکَ الَّذینَ هُمْ بِالْبِدارِ اِلَیْکَ یُسارِعوُنَ،

و دشوار را بر ما آسان و هموار ساز و ملحقمان دار به آن بندگانت که در پیشى گرفتن به سویت شتاب کنند

وَبابَکَ عَلَى الدَّوامِ یَطْرُقُونَ، وَاِیَّاکَ فِى اللَّیْلِ وَالنَّهارِ یَعْبُدُونَ، وَهُمْ‏

و یکسره بطور مداوم در خانه‏ات را مى‏کوبند و در شب و روز تو را پرستش کنند و آنها

مِنْ هَیْبَتِکَ مُشْفِقُونَ، الَّذینَ صَفَّیْتَ لَهُمُ الْمَشارِبَ، وَبَلَّغْتَهُمُ‏

از هیبتت ترسانند آنانکه آبخورشان را پاک کردى و بخواسته‏هایشان رسانیدى‏

الرَّغآئِبَ، وَاَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطالِبَ، وَقَضَیْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ الْمَأرِبَ،

و به دادن آنچه جویایش بودند کامرواشان ساختى و حاجتهاشان را از فضل خویش برآوردى‏

وَمَلَأْتَ لَهُمْ ضَمآئِرَهُمْ مِنْ حُبِّکَ، وَرَوَّیْتَهُمْ مِنْ صافى‏ شِرْبِکَ، فَبِکَ‏

و دلهاشان را سرشار از دوستى خویش کردى و از آب زلال معرفتت سیرابشان کردى پس بوسیله‏

اِلى‏ لَذیذِ مُناجاتِکَ وَصَلُوا، وَمِنْکَ اَقْصى‏ مَقاصِدِهِمْ حَصَّلُوا، فَیا مَنْ‏

تو به لذت مناجاتت نائل گشتند و از ناحیه تو بالاترین مقاصدشان را بدست آوردند پس اى‏

هُوَ عَلَى الْمُقْبِلینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ، وَبِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عآئِدٌ مُفْضِلٌ،

کسى که بر آنانکه به سویش رو کنند رو آورى و با توجه بدانها مهرورزى و نعمت بخشى و اى آنکه نسبت به‏

وَبِالْغافِلینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحیمٌ رَؤُفٌ، وَبِجَذْبِهِمْ اِلى‏ بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ،

بى‏خبران و غافلان از ذکر خود رحیم و مهربانى و با جلب آنان به درگاهت دوستدار و مهرورزى از تو

اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنْ اَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظّاً، وَاَعْلاهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلاً،

خواهم از کسانى قرارم دهى که بهره بیشترى از تو دریافت داشته و مرتبه والاترى را حائز گشته‏

وَاَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّکَ قِسْماً، وَاَفْضَلِهِمْ فى‏ مَعْرِفَتِکَ نَصیباً، فَقَدِ انْقَطَعَتْ‏

و از دوستیت نصیب بیشترى عایدش شده و در معرفتت سهم زیادترى بهره‏اش داده‏اند زیرا که توجه من از همه جا

اِلَیْکَ هِمَّتى‏، وَانْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتى‏، فَاَنْتَ لا غَیْرُکَ مُرادى‏، وَلَکَ‏

بسوى تو منقطع شده و اراده و آرزویم به جانب تو گشته است پس مراد من تنها تویى نه دیگرى‏

لا لِسِواکَ سَهَرى‏ وَسُهارى‏، وَلِقآؤُکَ قُرَّةُ عَیْنى‏، وَوَصْلُکَ مُنى‏

و شب‏زنده‏دارى و بى‏خوابیم فقط بخاطر تو است نه غیر تو و دیدارت نور چشم من است و وصل تو

نَفْسى‏، وَاِلَیْکَ شَوْقى‏، وَفى‏ مَحَبَّتِکَ وَلَهى‏، وَاِلى‏ هَواکَ صَبابَتى‏،

آرزوى جان من و بسوى تو است اشتیاقم و در وادى محبت تو سرگشته‏ام، و در هواى تو است دلدادگیم‏

وَرِضاکَ بُغْیَتى‏، وَ رُؤْیَتُکَ حاجَتى‏، وَجِوارُکَ طَلَبى‏، وَقُرْبُکَ غایَةُ

و خوشنودى تو است مقصودم و دیدار تو است حاجت من و نعمت جوارت مطلوب من است نزدیکى و قرب به تو منتهاى‏

سُؤْلى‏، وَفى‏ مُناجاتِکَ رَوْحى‏ وَراحَتى‏، وَعِنْدَکَ دَوآءُ عِلَّتى‏، وَشِفآءُ

خواسته من است و در مناجات با تو است خوشى و راحتیم و پیش تو است داروى دردم و شفاى‏

غُلَّتى‏، وَبَرْدُ لَوْعَتى‏، وَکَشْفُ کُرْبَتى‏، فَکُنْ اَنیسى‏ فى‏ وَحْشَتى‏، وَمُقیلَ‏

جگر سوخته‏ام و تسکین حرارت دلم و برطرف شدن دشواریم پس اى خدا بوده باش تو انیس و همدمم در حال وحشتم و گذرنده‏

عَثْرَتى‏، وَغافِرَ زَلَّتى‏، وَقابِلَ تَوْبَتى‏، وَمُجیبَ دَعْوَتى‏، وَوَلِىَ‏

از لغزشم و آمرزنده گناهم و پذیرنده توبه‏ام و اجابت کننده دعایم و سرپرست‏

عِصْمَتى‏ وَمُغْنِىَ فاقَتى‏، وَلا تَقْطَعْنى‏ عَنْکَ، وَلا تُبْعِدْنى‏ مِنْکَ، یا

نگهداریم و توانگرى ده از نداریم و مرا از خویش جدایم مکن و از درگاهت دورم منما اى‏

نَعیمى‏ وَجَنَّتى‏، وَیا دُنْیاىَ وَآخِرَتى‏ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

تو نعیم و جنت من و اى دنیا وآخرتم اى مهربانترین مهربانان‏

 

 

 

التّاسعة: «مُناجات المُحبیّن»

نهم: مناجات دوستان‏

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بنام خداى بخشاینده مهربان

 

اِلهى‏ مَنْ ذَاالَّذى‏ ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً، وَمَنْ ذَاالَّذى‏

خدایا نیست که شیرینى محبت تو را چشیده باشد و جز تو آهنگ دیگرى را بکند و کیست که به مقام‏

اَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغى‏ عَنْکَ حِوَلاً، اِلهى‏ فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ‏

قرب تو انس گرفته باشد و درصدد روگرداندن از تو باشد خدایا قرار ده ما را از زمره کسانى‏که‏

لِقُرْبِکَ وَوِلایَتِکَ، وَاَخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَمَحَبَّتِکَ، وَشَوَّقْتَهُ اِلى‏ لِقآئِکَ،

براى قرب و دوستیت برگزیده‏اى و براى عشق و محبتت خالصش گردانده و به دیدارت شائقش کرده و به قضا

وَرَضَّیْتَهُ بِقَضآئِکَ، وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلى‏ وَجْهِکَ، وَحَبَوْتَهُ بِرِضاکَ،

و قدرت راضیش ساخته و به دیدن رویت به او نعمت بخشیده و به خوشنودى خویش مخصوصش گردانده‏

وَاَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِکَ وَقِلاکَ، وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَالصِّدْقِ فى‏ جِوارِکَ،

و از غم هجران و فراقت پناهش داده و در جایگاه راستى در جوار خویش جایش داده و

وَخَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ، وَاَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِکَ، وَهَیَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِکَ،

به معرفت خویش مخصوصش کرده و براى پرستش و عبادتت او را لایق کردى و در ارادت خویش دل شیدایش کردى‏

وَاجْتَبَیْتَهُ لِمُشاهَدَتِکَ، وَاَخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ، وَفَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّکَ،

و براى مشاهده جمالت انتخابش کردى و رویش را براى خودت از اغیار خالى کردى و دلش را براى محبت خویش فارغ کردى‏

وَرَغَّبْتَهُ فیما عِنْدَکَ، وَاَلْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ، وَاَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ، وَشَغَلْتَهُ‏

و تنها بدانچه نزد تو است راغبش کردى و ذکر خویش را بدو الهام کردى و سپاسگزاریت را بدون نصیب کردى‏

بِطاعَتِکَ وَصَیَّرْتَهُ مِنْ صالِحى‏ بَرِیَّتِکَ، وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِکَ،

و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان شایسته‏ات گرداندى و براى مناجات خویش انتخابش کردى‏

وَقَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّشَىْ‏ءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ‏

و بریدى از او هر چه را که موجب بریدنش از تو گردد خدایا قرار ده ما را از کسانى‏که شیوه‏شان در زندگى‏

الْإِرْتِیاحُ اِلَیْکَ وَالْحَنینُ، وَدَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَالْأَنینُ، جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ

شادمانى با تو و زارى به درگاه تو است و روزگارشان آه و ناله است پیشانیهاشان در برابر عظمتت به خاک‏

لِعَظَمَتِکَ، وَعُیُونُهُمْ ساهِرَةٌ فى‏ خِدْمَتِکَ، وَدُمُوعُهُمْ سآئِلَةٌ مِنْ‏

افتاده و از دیدگانشان در خدمتت یکسره بیدار است و سرشکشان از

خَشْیَتِکَ، وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِکَ، وَاَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِکَ،

ترس تو ریزان و دلهاشان به محبتت آویزان و قلبهاشان از هیبتت از جا کنده شده است‏

یا مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّیهِ رآئِقَةٌ، وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ‏

اى که انوار قدسش براى دیدگان دوستانش در کمال درخشندگى است و پرتوافکنیهاى جمالش براى قلوب‏

عارِفیهِ شآئِفَةٌ، یا مُنى‏ قُلُوبِ الْمُشْتاقینَ وَیا غایَةَ امالِ الْمُحِبّینَ،

عارفان زداینده (چرکیها) است اى آرمان دل مشتاقان و اى منتهاى آرزوى دوستان‏

اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى‏ اِلى‏ قُرْبِکَ،

از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى که مرا به قرب تو واصل گرداند

وَاَنْ تَجْعَلَکَ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمَّا سِواکَ، وَاَنْ تَجْعَلَ حُبّى‏ اِیَّاکَ قآئِداً اِلى‏

و تو را در پیش من محبوبتر از ماسواى تو قرار دهد و از تو خواهم که دوستیم را نسبت به تو جلودارم قرار دهى تا

رِضْوانِکَ، وَشَوْقى‏ اِلَیْکَ ذائِداً عَنْ عِصْیانِکَ، وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ‏

مرا به رضوانت بکشاند و اشتیاقم را به سویت چنان کنى که بازدارنده از نافرمانیت باشد و بر من منت نِه به اینکه بر من توجهى‏

عَلَىَّ، وَانْظُرْ بِعَیْنِ الْوُدِّ وَالْعَطْفِ اِلَىَّ، وَلا تَصْرِفْ عَنّى‏ وَجْهَکَ،

فرمایى و با دیده دوستى و عطوفت بر من بنگرى و رو از من مگردانى‏

وَاجْعَلْنى‏ مِنْ اَهْلِ الْاِسْعادِ وَالْحِظْوَةِ عِنْدَکَ، یامُجیبُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

و مرا از جمله سعادتمندان و بهره‏مندان نزد خود قرار دهى اى پاسخ دهنده اى مهربانترین مهربانان‏

 





Susa Web Tools