چهارشنبه 92 خرداد 22 :: 1:34 عصر ::نگارنده : موسوی
پایه گذاری این لغزش و خوی ناپسند از همان دوران کودکی است . در روزهای اول که بنا به علل اجتماعی و احیاناً غریزی طفل دروغ می گوید و راه حیله در پیش می گیرد،والدین با موضع تشویق و خنده و شعف از او استقبال می کنند . غافلاز این که همین امرموجب رشد و پرورش این حالت نابهنجار می شود. تعریف دروغدروغ بیان سخن و مطلبی است که مطابق با واقع و حقیقت نیست . معمولاً آن کس که دروغ می گوید آگاهانه به تحریف حقیقت می پردازد و امری را تأییدمی کند که وجود خارجی ندارد . البته چنین امری همه گاه در باره کودکان صادق نیست . زیرا بعدها خواهیم دید که بسیاری از کودکان خردسال و آنها که در مرز سن تمیز هستند گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند و سخنی می گویند که به نظر ما دروغ است . دروغگوئی کودکان ممیز معمولاً با زمینه سازی ها و تدابیری اندیشیده است و در آن نقشه کشی و حساب مطرح است و طفل آن را به خاطر وصول به هدف و مقصدی مورد استفاده قرار می دهد . صورتهای دروغدروغگاه به صورت تحریف حقیقت است و زمانی به صورت وارونه نشان دادن آن. گاه به صورت گزافه گویی است و گاهبه گونه ی بیان یک مسئله و زمانی به صورت سکوت در آن باره . مثلاًبه هنگامی که درباره کودکینزدفرد بزرگسالی تعریفی می شود و سخنی ذکر می گردد که او واجد آن نبوده و درعین حال بدان گوش فرا داده و در برابرش سکوت می کند به حقیقت،او به نوعی مرتکب دروغ شده است . هدف از دروغمعمولاً هدف از دروغ گمراه کردن طرف مقابل و یا مشتبه کردن امری بر دیگری است تا در سایه آن به هدف و مقصدی که مورد نظر است برسد . آن کس که دروغ می گوید معمولاً قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فریب دیگران بپردازدو آنها را گول بزند ، آن چنان که واقعیت ها را در نیابند و دست او را تا رسیدن به مقصد باز گذارند . این هدف یا اهداف ممکن است متعدد و گوناگون باشد . از جمله نجات از مجازات ، کسب منافع مورد نظر ، جلب نظر و عنایت دیگران که به نحوی در زندگی و سعادت او نقشی دارند . آدمی از طریق دروغ گویی موفق می شود فردی را که به گونه ای می تواند برایش خیر و سعادت بیافریند خام کرده و او را به خود مؤمن بسازد و به پیش رود . دروغ نشانه چیست؟دروغ چه در کودکوچه در بزرگسال حاکی از وجود ناامنی و اغتشاش در درون استو نشان می دهد که فرد در وضعی نامطمئن و نا ایمن قرار دارد؛ شخصیت و موقعیت او در خطر است و تنها از راه دروغ می تواند خود را ایمنی و رهایی ببخشد . او ممکن است درمواردی دچار احساس ضعف یا حقارت باشد و این درد،جان او را مورد صدمه قرارداده و آزارشدهد . به همین دلیلبرای رهایی از آن و رسیدن به تعادل و اعتدال، این راه را انتخاب کند . آثار دروغگوئی در فردپریدگی رنگ، ضربان شدید قلب ، خشک شدن دهان به گونه ای که زبان به زحمت در دهان حرکت می کند ، گرفتار شدن به لکنت ، آن چنان که قادر به ادای سخن نیست . بیهوده گویی بدین معنی که حرف های بی سرو ته می زندو پریشان می گوید ، عدم قدرت بر کنترل اعضاء ، نگاه های حیرت انگیز ، پیدایش آثار شرم در چهره .... البته این علائم در افرادی که جدیداً دروغ را شروع کرده اند نمایان تر است و به تدریج که فرد به دروغ عادت می کند،این آثار در او از میان می رود،آن چنان که در مواردی حتی قادر می شود مظلوم نمایی کند و در عین دروغگویی بگرید و خود را محق معرفی کند و چند سوگند دروغ هم بخورد . دروغ از دید شرع و اخلاقدر همه مذاهب وادیان و در همه مکاتب اخلاقی دروغ امری ناپسند و مذموم ذکر شده است . این امر در شرع مقدس اسلام بدان حد زشت و منکر شمردهشدهاست که در قرآن کریم لعنت و نفرین خدا بر دروغگویان اعلام و ثبت گردیده است . روایات اسلامی می گویند مؤمن را نمی توان مؤمن خواند مگر آنگاه که دروغ را رها کند ، چه به صورت جدی و چه به صورت شوخی، و یا در سخنی از معصوم آمده است که شرور و مفاسد در مخزنی و جایی جمع شده اند و کلید آن مخزن دروغ است . خطر و زیان دروغجنبه زیان بخشی و خطر آفرینی دروغ بسیار است که به نظر ما مهمترینجنبه ی دروغگوییتبدیل شخصیت حقیقی و واقعی انسان به شخصیت ساختگی و تصنعی است .آن کس که دروغ می گوید در حقیقت می کوشد خود را از عالم واقع بیرون بکشاند و به جهان ساختگی و تصنع نزدیک سازد که در آن صورت به تدریج از صورت شخص به شیئی منقلب میشود . دروغ اعتماد را از میان برمی دارد ، آدمی را در بین جمع بیگانه می سازد ، اوضاع و حرکت جامعه را دچار شک و تزلزل می نماید ، در مواردی باعث پیدایش درگیری و سوء تفاهم ها می شود در بین مردم بدبینی پدید می آورد . اصول و ضوابط ادب و اخلاق را خدشه دار می سازد وخلاصه ارزش و لذت زندگی را ازبین می برد . ضرورت درمانوظیفه مربیان این است که به اصلاح و درمان این عیب از طریق دادن آگاهی های لازم ، ارائه و عرضهیمحبت واخلاص خود در سعادتمندی او ، روشنگری و پند و اندرز،عرضه اعتماد و اطمینان به او ، بیان این نکته که از او حمایت خواهند کردو ذکر مفاسد آن به خاطر ایجاد نفرت در درونش نسبت به دروغ،او را از این حالت نجات دهند . از نظر اجتماعی هم فراموش نخواهیم کرد که کودک امروز پدر یا مادر فردای اجتماع است . اگر اصلاح نشود هم سبب وارد آمدن ضربه ای به اجتماع خواهد شد و هم آبروی اولیای خود را خواهد برد . یادگیری دروغبه عقیده اکثریت علمای اخلاق و روانشناسان،دروغ دارای جنبه اجتماعی و یادگیری است گو این که برخی از صاحبنظران برای آن،ریشه غریزی که جلوه آن در حیوانات به صورت فریبکاری و استتار وجود داردرا نیزذکر کرده اند،ولی تجربه روزانه خلاف آن را ثابت می کند . به عقیده ی ما کودک از خانواده و اجتماع و از کسانی که دراطرافشهستند دروغ را می آموزد . اصل در آفرینش او فطرت صدق است و او دروغ را از دیگران یاد می گیرد.تحرک ذهن و فرزانگی طبیعی کودک خیلی زود او را با دروغی که می بیند یا می شنود مأنوس خواهد ساخت . تماس های اجتماعی و دیدن صور و اشکال دروغ از این و آن خود سبب ورزیدگی و کسب مهارت او درآن زمینه می شود و این خود هشداری است برای والدین در جهت کنترل گفتار و رفتار خود و بر حذر داشتن کودک از معاشرین دروغگوواجتماع آلوده و فاسد . عوامل و انگیزه های دروغ1- ترس از مجازات : طفل و حتی فرد بزرگسال دروغ می گوید از آن بابت که از مجازات می ترسد و اگر راست بگوید از مکافات امری که مرتکب شده ایمنی ندارد.بررسی های علمی نشان می دهند که بیش از 70% دروغهای کودکان به این علت و دلیل است، شما اطمینان دهید او را تنبیه نخواهید کرد تا به شما راست بگوید . 2- احساس فشار: کودک اصرار دارد امری را که مرتکب شده از نظر شما مخفی باشد و شما در ضمنِ سؤالات بسیار، به بازجویی او می پردازید . پیداست که او برای حفظ شخصیت خودهمچنان به دفاع و انکار خواهد پرداخت . 3- ضعف و عجز : در مواردی دیده می شود که والدین و مربیان تکالیف شاقی را بر فرزند تحمیل کرده اند و او قدرت انجام آن تکالیفرا ندارد. بدین نظر به دروغ می گوید که وقت ندارد ، از این کار سر در نمی آورد و آن را بلد نیست ، خود را به ناخوشی میزند که بیمارم و ... . این ضعف و عجز در مواردی می تواند به صورت عکس قضیه یعنی لاف زدن و گزافه گوئی در آید تا از این طریق ضعف خود را در انظار دیگران جبران و ترمیم نماید . 4- حسادت و رقابت : منشاء برخی از دروغهای کودکان حسادت و یا رقابت است . او می بیند که برادر یا خواهر کوچکش با شیرین زبانی های خود نظر پدر و مادر را جلب کرده و محبت آنها را به صورت انحصاری در گرو خود در آورده است . او از طریق رقابت که در حقیقت منشائی جز حسادت ندارد می خواهد جای پایی برای خودایجادکند و چون قدرت انجام عمل و رقابت را ندارد تن به دروغ می دهد . زمانی هم دیده می شود که طفل خردسال را اذیت کرده و به گریه اش می اندازد و بعد منکر قضیه می شود . 5- جلب نظرها : گاهی شما به عنوان پدر یا مادر در میان جمعی از دوستان خود نشسته و سرگرم بحث و گفتگو هستید و کودکی را که در میان جمع شماست فراموش کرده و یا او را به حساب نمی آورید . ناگهان می بینید کهکودک با بیان مسئله ای که واقعیت ندارد لب به سخن می گشاید و امری را با زرق و برق و با جلوه ای خاص بیان می کند، تا توجه تان رابه سوی خود معطوف دارد . 6- کسب منافع : شما به فرزندتان اعلام می کنید که اگر در ثلث سوم و در امتحانات آخر سال بتواند رتبه اول شود و یا در فلان درس فلان نمره را بیاورد برایش فلان اسباب بازی را که بسیار مورد علاقه اوست تهیه خواهید کرد . حال وضع او را در نظر آورید که به فلان رتبه و نمره دست پیدا نکرده است . ولی به آن اسباب بازی علاقه مند است . طبیعی است که با گفتن دروغ و به کار گرفتن راه خطا و نادرستی بخواهدخود را به آن منفعت برساند . 7- خودنمائی و غرور : آدمی برای این که در میان جمع خود را دست کم نگیرد و نشان دهد که او هم کسی است به دروغ از شخصیت خود،از اهمیت خانواده و وضع خود صحبت می کند. 8- پوشاندن لغزش : کودک نیز چون دیگران دارای حب ذات است . خودش رادوست دارد و شخصیت او در نزدش عزیز است . او ممکن است د رمواردی دچار لغزش و خطا شده باشد و می داند که در این امر مورد طعنه و سرزنش دیگران قرارخواهد گرفت و شخصیت او به خطر خواهد افتاد .به همین دلیلبرای پوشاندن گناه و رهایی از خطر سرزنش و تمسخر تن به دروغ می دهد و آماده می گردد که بر خلاف واقعیت حرف بزند . البته اگر او می دانست که لغزش و خطای او بخشیده می شود تن به دروغ نمی داد . 9- آرزو ، امید : دروغ کودک در مواردی می تواند نشان دهندهیامید و آرزوی او در وصول به هدفیومقصدی باشد . او آرزو دارد که از فلان جوی بپرد و عبور کندپسهمان آرزو را به صورت تحقق یافتهیآن مطرح می سازد . 10- انتقام گیری : در مواردی دروغگویی نوعی انتقام گیری است و او می خواهد با زحمت انداختن پدر و مادر که آزارش رسانده اند ، با سوزاندن دلِ آنها که روزی دل او را سوزانده اند انتقام بگیرد . آنها معمولاً با گفتن دروغی پدر و مادر خود را مضطرب می سازند ، و حتی در مواردی سعی دارند آبروی آنها را ببرند . از آن بابت که روزی آنها آبروی او را نزد دوستش برده اند. این گونه رفتار در کودکانی که ظرفیت روحی مناسبی ندارند واغلب احساس مظلومیت و ضعف وحقارت می کنند بیشتر دیده می شود . آنها اعمال این روش را برای خود نوعی دفاع و مقابله می پندارند. 11- بازی کودکانه : کودک است و بازی ، تمایل به لذت بازی او را وامی دارد که در مواردی با دروغ های خود دیگران را هم بازی دهد . 12- تخیل کودکانه : این از مسائل مهم و از نکات اساسی روانشناسی کودک است که طفل در موارد بسیاری بین واقعیت و تخیل فرق نمی گذارد . چه بسیارند مسائلی که او در ذهن آن را تخیّل و تصویر می کند و بعد همان را به عنوان یک واقعیت مطرح می سازد . این امر در کودکانی که کمتر از پنج سال دارند به فراوانی دیده می شود و والدین ناآگاه به جای تفهیم کودک او را به باد مسخره و سرزنش می گیرند و متهمش می سازند که دروغ گفته است . دروغ او به واقع دروغ نیست . نوعی تصور و خیال است و گاهی هم نتیجه داستان روز قبل مادر و یا رؤیای شب قبل اوست . به خصوص که او از بیان واقع دررؤیا و تفاوت گذاری بین این دو عاجز است . 13- ناشیگری در تربیت : بررسی ها نشان داده اند والدینی که توانسته اند محیط خانه را محیطی پر از صدق و صفا سازند و ضوابط اخلاقی را در خانه رعایت کرده و هشیار باشند فرزندانشان صادق و راستگو بار خواهند آمد. 14- الگوی غلط : چشم و گوش کودک دریچه هایی از او به سوی جهان خارج هستند. آنها نگاه می کنند شما چه می گویید و چه می کنید.شما ممکن است دائماً فرزندان خود را نصیحت کنید که راست بگویند ولی عمل شما خلاف آن باشد. فراموش نکنید طفل آنچه را که از شما دیده و شنیده است میآموزد یا در اجتماع امروز یا فردای خود آن را پیاده می کند . همهیرفتار و گفتار شما سرمشق اوست و به او سرایت خواهد کرد . 15- تشویق غلط : گاهی کودکی را می بینیم که به علت شیرین زبانی دوران خردسالی دروغی را که مثلاً از کسی یاد گرفته با زبان کودکانه اش در حضور پدر و مادر می گوید و آنها بدون توجه به عواقب آن شروع به تشویق و بوسیدن او می کنند . طفل بی خبر از همهیمسائل،از این پذیرش شاد شده و به ادامه راهش خواهد پرداخت و روز بعد برای این که محبت بیشتری ببیند دروغ بزرگتری را خواهد گفت و این امر به تدریج در او به صورت عادت در می آید . 16- آزمودن والدین : گاهی کودکان دروغی را می گویند تا در سایه آن بتوانند پدر و مادر را آزمایش کرده و موضع آنهارادر برابراین امر دریابند . می دانید فرزندان ما به علت ناآگاهی و بی تجربگی در دنیایی از معماها و چراها قرار می گیرند و نمی دانند در برابرآنها چه موضعی اتخاذ کنند . سخنی را به دروغ می گویند و منتظر می مانند که عکس العمل آنها را ببینند . اگر عکس العمل منفی بود می گویند شوخی کردم و دروغ بود ، اگر مثبت بود به ادامه آن راه می پردازند . براین اساس این دروغ برای کشف است نه مسئله ای دیگر . عوامل و انگیزه های دیگری هم در این زمینه وجود دارد که برای رعایت اختصار از ذکر آن خودداری می کنیم. امکان اصلاح دروغگوییاین که آیا امکان اصلاح و درمان کودک دروغگو وجود دارد یانه؟پاسخ،مثبت است . کودک در مرحله آغاز زندگی است و امکان ایجاد هر گونه تحول و تغییری در او وجود دارد و او بیش از هر سن دیگری نقش پذیر است |