سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:11 عصر ::نگارنده : موسوی
(ازدواج ، خانواده ،طلاق) روابط همسران در زندگی امروز : روابط زن و شوهری، روابطی است که بتواند استعدادهای هر یک از زوجین را بارور نماید، درک متقابل، نشاط و شادکامی و تعادل روانی آنان را ارتقاء بخشد و کارکردهای هر یک از آنان را، از جمله در ارتباط با فرزندان، والدین، خانواده یکدیگر و جامعه تقویت نماید. اما تحول روابط میان زن و شوهر،در دهههای اخیر، قابل تردید نیست. برخی، تحولات موجود را، از آن رو که به افزایش ناسازگاریها و فزونی طلاق انجامیده است نگران کننده ارزیابی میکنند و برخی آن را ناشی از تغییراتی میدانند که در روند توسعهی اجتماعی و دستیابی به نقطهی تعادل جدید، اجتنابناپذیر و گاه مطلوب مینماید. مشاجره، توافق نداشتن یا سوءتفاهم مقطعی میان همسران در زندگیهای ایدهآل نیز تا حدودی وجود دارد، اما وقتی سخن از آسیب در روابط زوجین به میان میآید، نشان میدهد مسئله جدی است و به یک مقطع زمانی کوتاه محدود نمیشود و حتی ممکن است در آینده به طلاق منجر شود. یعنی زن و مرد، دیگر از بودن در کنار هم لذت نمیبرند و پیوندی که باید مایه آرامش و رشد آنها میشد، ، در بهترین حالت، موجب درگیریهای ذهنی و آزار روحی و روانی آنها شده است. روابط آسیبزا آن دسته از روابط میان زوجین است که موجب اختلال عاطفی یا ناسازگاری در رفتارهای بعدی آنان شود و نارضایتیهای مداوم ایجاد کند. آسیب شناسی روابط زوجین : مهمترین مشکلات موجود در روابط زن و شوهر 1-مشکلات جسمی و جنسی : در برخی موارد ناسازگاریها و ناکامیها در روابط زناشویی به نقص جسمانی بویژه عقیم بودن بر می گردد . البته روابط جنسی سالم و رضایتمندانه نیز تأثیر بسزایی در نشاط زن و شوهر دارد .
2- مشکلات مربوط به اعتماد و وفاداری : از یک سو رعایت عفت و حیا و حفظ مرزها در روابط خانوادگی و وفاداری نسبت به همسر و از سوی دیگر پذیرش ، دوری از وسواس، بیاعتمادی بدون دلیل و غیرت بیجا لازمه زندگی آرام است . 3- مشکلات مربوط به حوزه تصمیمگیری : مدیریت خانواده ابعاد مختلفی دارد که مدیریت اقتصادی، سرپرستی و نظارت مشکلات در روابط عاطفی بر فرزندان، تصمیمگیری نسبت به ارتباطات خانوادگی و مواردی دیگر را در بر میگیرد. برخلاف تبلیغات فراگیری که مشارکت مساوی زن و مرد در فرآیند تصمیمگیری را ضرورت زندگی جدید جلوه میدهد؛ واقعیت، چیز دیگریست. طبیعت مردانه برای سرپرستی، حمایت از خانواده و نظارت و طبیعت زنانه برای غمخواری، پشتیبانی عاطفی و آرامش آفرینی طراحی شده است . 4- افزایش انتظارات :افزایش انتظارات و توقعات غیرواقعبینانه که خود تعهدات کاری و مالی بیش از حد و بالتبع خستگی جسمی و روحی را در پی دارد ، عامل بسیاری از ناسازگاریها و جداییهاست. 5- مشکلات عاطفی : خلقت حکیمانه زن و مرد را به گونهای سرشته است که آنان در کناریکدیگربه آرامش میرسند و میان آنان دوستی و رحمت برقرار میشود .حقیقیت این است که زنان استعداد شگرفی در کنترل بحرانهای روحی خانواده دارند . |