دوشنبه 93 تیر 30 :: 10:27 صبح ::نگارنده : موسوی
در روانشناسی خودشیفتگی یا نارسیسیسم بیانگر عشق افراطی به خود و تکیه بر خودانگاشتهای درونی است. نارسیسیسم از ریشه لغت یونانیشده? نارسیس (نرگس، اسطوره نارسیسیوس) گرفته شدهاست. نارسیس یا نرگس، مرد جوان خوب چهرهای بود که از عشق اخو دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره خود در یک استخر آب گردید. نام گل نرگس برگرفته از این افسانهاست. نارسیس وقتی به عشق خود (چهره انعکاس یافته خود) نمیرسد، آنقدر غمگین بر لب چشمه مینشیند تا تبدیل به گل میشود. در روانپزشکی نیز نارسیسیسم افراطی براساس خصیصههای روانی و شخصیتی در عشق بیش از اندازه به خود و خودشیفتگی بی حد و حصر شناسایی میشود و آن را نوعی اختلال روانی میدانند. فروید عقیده داشت که بسیاری از خصیصههای خودشیفتگی با بشر به دنیا میآیند و او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد.[1] آندرو موریسون نیز ادعا کرد، در دوران بزرگسالی، میزان مفیدی از خودشیفتگی در افراد وجود دارد و یا به وجود میآید که آنها را قادر میسازد تا در رابطه برقرار کردن با دیگران فردیت خود را نیز در نظر بگیرند.[2] واژه? نارسیسیسم را در روانشناسی فردی (در زبان انگلیسی) گاه به جای اصطلاحاتی مانند تحقیرکننده، پوچی، خودپرستی و یا خودپسندی استفاده میکنند و گاهی نیز در جامعه شناسی آنرا به جای نخبه گرایی و یا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران مینامند. ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت خودشیفتهخودبزرگ بینی (در خیال یا رفتار)، نیاز به مقبولیت، و فقدان حس همدلی به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های گوناگون به چشم آید، که علامت اش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
بها دادن به خودشیفتگیشیکپوشیمکتب شیک پوشی (Dandyism) یا فوکولی، دیدگاهی برگرفته از ظواهر مردانگی است که طبق آن مردانی که در یک رده مهم به همراه شاخصههای شیک پوشی و ظواهر فیزیکی خاص هستند، در این مکتب و یا مُد قرار میگیرند. بعضی از شیک پوشان، بخصوص در انگلیس در اوایل قرن 18 و 19 سعی در متأثر کردن ارزشهای اشرافیت (آریستوکراسی) داشتند، ولو اینکه بسیاری از همین روشها نیز از خود اشرافیت برگرفته شده بود. به بیانی کلیتر شیک پوشی را میتوان نوعی غرور و یا خودشیفتگی در نظر گرفت. نیو رمانتیکانحطاط اخلاقی و خودشیفتگی هم موجب تولد جنبش رومانتیک نو در دهه 1980 در باشگاههای شبانه لندن شدند.[7] این جنبش تنها درباره شیوه پوشیدن لباس که وانمود میشد از جنبشهای هنری مانند سورئالیسم, آنارشیسم و فلیم بویانت برگرفته شده بود، تأکید میکرد. لباسهای فرم این گروهها، ترکیبی از مد لباسهای قدیمی پانک با شیوههای درهم و برهم جدید ابداعی در لباسپوشی بود.[8] مترو سکشوالدر سال 1994 یک روزنامهنگار مستقل انگلیسی به نام «مارک سیمسون» خالق واژه? مترو سکشوال (metrosexual) شد. او این واژه را به این ترتیب تعریف میکند:
منش نراندامهایمنش نَراَندامهای[10] گونهای از خودشیفتگی و الگویی شخصیتی است که وجه مشخص آن رفتار خودستایانه و خوددوستدارانه، لافزنی، اعتماد به نفس افراطی، تکبر، رفتار جنسی ـ اجباری[11] و در برخی موارد خودنمایشگری[12] یا پرخاشگری است.[13] نمونه هایی از خودشیفتگی رهبران سیاسیهیتلر و استالین نمونه هایی از انسان های خود شیفته بودند که با همین ویژگی به سوی رهبری جهان پیش می رفتند. پانویس
|