ازدواج مهمترین تصمیم در زندگی محسوب می شود و حدود 95% از افراد در برهه ای از زمان ازدواج میکنند. در طول زندگی مشترک، متغیرهای گوناگونی بر نحوه ارتباط زوجین با یکدیگر تأثیر میگذارد. این متغیرها، رضایت یا عدم رضایت زن و شوهر را از روابط زناشویی به همراه دارند.
دلبستگی را می توان یک الگوی رفتاری خاص در نظر گرفت که دراکثر جوامع برای رشد سالم اهمیت حیاتی دارد و زمانی دلبستگی مطلوب بوجود می آید که در سال اول زندگی ، کیفیتی متقابل وخوشایند بین مادر و کودک (یا نگهدارنده) شکل گیرد.
یک رابطه گرم و صمیمانه و پایا بین کودک و مادر است که برای هر دو رضایت بخش و مایه خوشی است.سبک های دلبستگی که در چهارچوب رابطه مادر- کودک استقرار می یابد ، روابط هیجانی فرد در بزرگسالی را تحت تاثیر قرار می دهد.
دلبستگی دارای سه سبک ایمن، اجتنابی و مضطرب - دوسوگرا است :
* سبک ایمن :
افراد دارای این سبک ارتباط با دیگران برایشان آسان است و از اینکه به دیگران تکیه کنند و نیز اجازه دهند که دیگران به آن ها تکیه کنند احساس راحتی می کنند. این افراد از اینکه دیگران آن ها را ترک کنند یا خیلی به آن ها نزدیک شوند احساس نگرانی نمی کنند.
* سبک اجتنابی :
افراد دارای این سبک از اینکه به دیگران نزدیک شوند احساس ناراحتی کرده و نمی توانند به طور کامل به دیگران اعتماد کنند، برای این افراد مشکل است که به دیگران تکیه کنند و وقتی می بینند که کسی می خواهد خیلی به آن ها نزدیک شود عصبی شده و احساس می کنند که دیگران اغلب بیشتر از حدی که آنان احساس راحتی می کنند با آن ها صمیمی هستند.
* سبک مضطرب - دوسوگرا
افراد دارای این سبک کسانی هستند که احساس می کنند دیگران مایل نیستند آنقدر که آن ها دوست دارند با آن ها رابطه نزدیک داشته باشند. آن ها اغلب نگران هستند که همسرشان واقعا آن ها را دوست نداشته باشد. آن ها مایلند که با بعضی افراد کاملا یکی شوند ولی این خواسته بعضی اوقات باعث ناراحتی و دوری مردم از آن ها می شود. کارن هورنای پس از سال ها مطالعه و بررسی به این نتیجه رسید که انگیزه اصلی رفتار انسان، احساس امنیت است. به اعتقاد او اگر فرد در رابطه با اجتماع به خصوص کودک در رابطه با خانواده، احساس امنیت خود را از دست بدهد دچار اضطراب اساسی می شود. از نظر هورنای عواملی که از طرف جامعه و بخصوص خانواده در کودک احساس ناامنی ایجاد می کند عبارتند از :
تسلط زیاد ، بی تفاوتی، رفتار بی ثبات، عدم احترام برای احتیاجات کودک، توجه و محبت بیش از حد ، عدم صمیمیت کافی ، تبعیض ، محافظت شدید ، واگذاری مسئولیت زیاد یا عدم آن، پرخاشگری و خشونت.
به اعتقاد اینس ورث و همکارانش همه کودکان بهنجار احساس دلبستگی پیدا می کنند و دلبستگی شدید به مادر شالوده رشد عاطفی و اجتماعی سالم در دوران بزرگسالی را پی ریزی می کند. بنابر نظر محققان افراد دارای دلبستگی ایمن از ویژگی هایی برخوردارند:
* اعتماد به خود و دیگران دو ویژگی اصلی افراد ایمن محسوب می شود. اعتماد به خود، به فرد این توانایی را می دهد که در روابط بین فردی ، با مهارت ، اطمینان و آرامش بیشتر به تعامل بپردازد.
* برخورداری از توان اکتشاف گری یک ویژگی مهم دیگراین افراد می باشدکه انعطاف پذیری وجسارت لازم را در روابط بین فردی در اختیار افراد ایمن قرار می دهد. به عکس فقدان اعتماد به خود و دیگران دو مشخصه اصلی افراد ناایمن اجتنابی و دوسوگراست. فقدان اعتماد به خود، توان رویارویی با موقعیت های استرس زا را کاهش داده و درماندگی روانشناختی را بر فرد ناایمن تحمیل می کند. این پریشانی و درماندگی که به نوبه خود بر حسب تجربه های نامطلوب به احساسات حقارت و اضطراب شخص دامن می زند، ناتوانی وی را در ایجاد روابط بین شخصی سالم توجیه می کند. فقدان اعتماد به دیگران نیز با تخریب روابط بین فردی، فرصت های ارتباط خوب و جلب همدردی دیگران را از بین می برد.سبک دلبستگی از عوامل تعیین کننده روابط بین فردی از جمله تفاهم زناشویی است.زوجین با سبک دلبستگی ایمن تفاهم زناشویی بالاتری را نشان می دهند و از مشکلات و مشاجرات زناشویی کمتری نسبت به افراد با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی –دوسوگرا) رنج می کشند.
تمایل به بخشش و مهار هیجان های منفی ، دیگر خصیصه افراد ایمن است، هر اندازه تمایل به بخشش و سخت گیری نکردن نسبت به خطاها در ارتباط زوجین بیشتر باشد احتمال رضایتمندی زناشویی نیز افزایش می یابد. مهار هیجان های منفی نیز در ارتباط های زوجین با افزایش رضایتمندی همراه است. همچنین اطلاعات موجود بیانگر این مطلب است که سبک دلبستگی ، کیفیت روابط جنسی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد بدین صورت که افراد با سبک دلبسته ایمن برخل اف افراد با سبک های دلبستگی ناایمن ، تمایل بیشتری به تجربه مسائل جنسی در شرایط همراه با تعهد دارند و از تمام جنبه های رابطه جنسی شان لذت می برند. از آنجا که رابطه جنسی از مولفه های مهم و موثر بر رضایتمندی زناشویی است پس انتظار می رود افراد با سبک دلبسته ایمن از رضایتمندی زناشویی بالاتری برخوردار باشند.
در نهایت به علت نقش اساسی و پویای کیفیت پیوند های عاطفی نخستین مادر – کودک و تاثیر عمیق سبک دلبستگی در دو گستره درون شخصی و بین شخصی، پیشنهاد می شود:
درجلسه های مشاوره قبل از ازدواج سبک دلبستگی زن و شوهر ارزیابی شود تادر انتخاب صحیح همسر و جلوگیری از وقوع طلاق موثر افتد. و نیز راهبردهای پیشگیری و درمانگری در چهارچوب نظریه دلبستگی به کار گرفته شود.
محققان: حسن احدی، سیامک نقشبندی و محمد رضا تابع جماعت