افسردگی سایکوتیک[1] یکی از انواع افسردگی اساسی است به این صورت که وقتی یک بیماریافسردگی شدید با علائمی از سایکوز (روان پریشی) همراه میشود، بروز میکند.
سایکوزها میتوانند به شکل توهمات (مانند شنیدن صدایی که به آنها میگوید آنها انسانهای خوبی نیستند یا بی فایدهاند)، هذیان (مانند احساس شدید بیهودگی، شکست یا انجام گناه) یا قطع رابطه با واقعیت به هر شیوه? دیگری باشد.
شیوع
از هر چهار نفر که بابت بیماری افسردگی در بیمارستانها بستری میشوند، تقریباً یک نفر به افسردگی سایکوتیک دچار است.
علائم
توهمات و هذیان
افراد سایکوتیک تماس خود را با واقعیت از دست میدهند.[2] این افراد ممکن است صداهایی بشنوند که وجود خارجی ندارند(توهم). همچنین آنها ممکن است عقاید غیر منطقی و بسیار عجیب داشته باشند. برای مثال آنها ممکن است خیال کنند که دیگران قادرند افکار آنها را بشنوند. یا افرادی سعی در صدمه زدن به آنها دارند، یا اینکه توسط شیطان تسخیر شدهاند یا به خاطر ارتکاب به جرمی که در واقع هرگز انجام ندادهاند تحت تعقیب پلیس هستند.
علائم رفتاری
افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک ممکن است بدون هیچ دلیل روشنی عصبانی شوند.آنها ممکن است وقت زیادی با خودشان یا در رختخواب صرف کنند.شب بیداری و خوابیدن در طول روزبی خوابیهای مکرر (به انگلیسی: insomnia)صحبت کردن با این اشخاص ممکن است دشوار باشد، به سختی حرف بزنند یا مطالب نا مفهوم و بی معنی بیان کنند.
وضعیت ظاهری
شخص مبتلا به افسردگی سایکوتیک ممکن است به ظاهرش بی توجه شود. مثلاً از انجام دادن کارهایی مثل حمام کردن یا عوض کردن لباس امتناع کند.
==== علائم رایج دیگر ====انتلاتلتا
پنهان کاری در افسردگی سایکوتیک
افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک ممکن است بابت افکارشان احساس خجالت و شرمساری داشته باشند در نتیجه سعی در پنهان کردن این افکار کنند. این پنهان کاری تشخیص این نوع افسردگی را با دشواری مواجه میکند.
شیزوفرنی و افسردگی سایکوتیک
افراد مبتلا به بیماریهای روانی دیگر مانندشیزوفرنی نیز روان پریشی (سایکوز) راتجربه میکنند. با این تفاوت که افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک هذیانها و توهماتی با درون مایه? افسردگی را دارا هستند (مانند بیهودگی یا شکست)، درصورتیکه علائمسایکوز در بیماران شیزوفرنی اغلب عجیب و نا محتمل هستند و با هیچ وضعیت خُلقی رابطه? روشنی ندارند (برای مثال دائم در این فکرند که غریبهها بدون هیچ دلیلی در حال تعقیب آنها هستند به جای اینکه فکر کنند غریبهها قصد حمله به آنها را دارند).
درمان
مسأله? تشخیص بسیار پر اهمیت است. درمان این بیماری بادرمان افسردگی غیر سایکوتیک تفاوت میکند. همچنین داشتن یک دوره افسردگی سایکوتیک خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را بالا میبرد و با تکرار دورههای این افسردگی، خطر بروز مانیا و حتی خودکشی نیز ایجاد میشود.
معمولاً درمان افسردگی سایکوتیک در بیمارستان انجام میشود. از این طریق بیمار امکان تماس نزدیک و مکرر با متخصصین سلامت روان را دارد. در این شرایط دارو درمانیهای مختلفی ارائه میشود تا خُلق (به انگلیسی:mood) بیمار را به حالت ثبات برساند. از جمله ترکیباتی از داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی. داروهای ضد روان پریشی انتقال دهندههای عصبی را -که برقراری ارتباط بین سلولهای عصبی در محیط مغز را ایجاد میکنند- تحت تأثیر قرار میدهند. که این برقراری ارتباط توانایی درک و سازمان دهی اطلاعات درباره دنیای اطراف را ساماندهی میکند.
امروزه تعداد زیادی داروهای ضد روان پریشی ونورولپتیک به صورت گسترده استفاده میشود.
تأثیر درمان
درمانهای افسردگی سایکوتیک بسیار نتیجه بخش هستند. معمولاً این امکان برای بیمار وجود دارد که در عرض یک سال بهبودی پیدا کند. در عین حال ممکن است پیگیریهای بعدی درمان به صورت مکرر ضروری باشد. همکاری بیمار با پزشک برای یافتن تأثیرگذارترین دارو بسیار پر اهمیت است. در صورت عدم موفقیت دارو درمانی، گاهی اوقات از درمان «الکترو شوک» (مخفف انگلیسی: ECT) نیز اسفاده میشود.
بیماری افسردگی سایکوتیک یک بیماری کاملاً جدی است و خطر خودکشی در این بیماری بالاست.