روانشناسی - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 63
بازدید دیروز: 83
کل بازدیدها: 539838




گالری تصاویر سوسا وب تولز



شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:16 صبح ::نگارنده : موسوی

در نوشتار حاضر به پیشنهاداتی خواهم پرداخت که نشان می‌دهند چگونه می‌توانیم خشونت در رابطه را مدیریت کنیم:
-طرفین به این بینش برسند که چگونه با اعمال خشونت و به قیمت از دست دادن سلامت خود و خانواده به دنبال تثبیت قدرت و کنترل هستند.
به نوع و فرم رفتار خشن خود( که در نوشتارهای قبلی به انواع آن اشاره گردیده)، پی برده و پاسخگو و مسئول رفتار خود باشند؛ نه آنکه علل خشونت خود را با اسناد به عوامل بیرونی از جمله رفتار همسر توجیه کنند.
به طور کلی هر نوع مداخله برای تغییر رابطه‌ای که در آن تلاش می‌شود یکی از همسران و یا هر دو آن‌ها قدرت یا کنترل را از آن خود کنند و تبدیل آن به رابطه‌ای که در آن اعتقاد به تساوی وجود دارد، مستلزم آن است که:
در گام اوّل: زنان بایستی در برابر آن دسته از مردانی که خشونت آنان ناشی از مردسالاری و زیرسلطه بردن است، اعتماد همسرشان را بطور کامل جلب کنند و مدتی را با رفتارهای ملاحظه کارانه سپری کرده و سپس به مرور و با کمک گرفتن از مشاوره با استفاده از مهارت‌های ارتباط مؤثر با همسر، خشونت همسر را کاهش دهند.
گام دوم: استفاده از مشاوره برای کاهش خشونت است. مهارت‌های لازم برای کنترل رفتار و تغییر وضعیت فیزیولوژیکی در هنگام خشم از طریق آموزش یادگیری کنترل خشونت، خشم و اضطراب، قطع مصرف مشروبات الکلی، استفاده از تکنیک‌های رفتاری همچون آموزش مهارت‌های ارتباطی، آموزش مهارت‌های حل مسئله و آموزش خود کنترلی صورت می‌پذیرد تا در نهایت افراد چگونگی برقراری ارتباط تساوی طلبانه با همسر خود را بیامورند. با این کار شیوه‌های منفی در چرخه قدرت و کنترل به رفتارهای مثبت تبدیل می‌شود که این موضوع به نوبه خود در ایجاد تقابل و احترام در رابطه مؤثر است.




جمعه 91 فروردین 11 :: 6:20 عصر ::نگارنده : موسوی

به گزارش ایسنا، دکتر پام اسپور،‌ روانشناس سرشناس رسانه‌ای در کتاب جدید خود 10 راهکار مفید برای این هدف ارائه کرده که خلاصه آن در نشریه «دیلی اکسپرس» به چاپ رسیده است. این 10 راهکار به قرار است:

1- همیشه خودجوش و باانگیزه بمانید: کارهایی انجام دهید که بدون برنامه‌ریزی قبلی به نظر برسند مثلا به اداره همسرتان بروید و او را برای صرف ناهار با همدیگر دعوت کنید، بدون انتظار برای او هدیه کوچکی بخرید و یا بلیط کنسرت یا تئاتر به او بدهید.

2- عشق خود را نشان دهید: هنگام صرف شام می‌توانید یک موسیقی ملایم بگذارید. شمع روشن کنید و به همسرتان بگویید که چقدر در طول روز به او فکر می‌کنید.

3- به چشم‌های او نگاه کنید: وقتی با همسرتان صحبت می‌کنید به صورت او نگاه کنید. برخورد نگاه‌ها باعث می‌شود که بیشتر ارتباط بین یکدیگر را احساس کنید.

4- حتی برای اعلام ناموافق بودن از موافقت شروع کنید: از مجادله و بحث با همسرتان پرهیز کنید. وقتی می‌خواهید عدم موافقت خود را اعلام کنید ابتدا با مناسب‌ترین و آرام‌ترین راه ممکن با جمله «حق با توست» شروع کنید.

5- تغییر را همیشه مدنظر داشته باشید: با ظاهر جدید و متفاوت همسر خود را غافلگیر کنید. با یک راه ساده و سریع مثل رنگ کردن مو یا تغییر آرایش موها می‌توانید این کار را انجام دهید.

6- یک کار غیرمنتظره انجام دهید: مثلا پس از دوش گرفتن برای او یک حوله گرم و مرتب آماده کنید.

7- همیشه برای عشقتان جشن بگیرید: می‌تواند یک کار نمادین انجام دهید مثلا گیاه خاصی را که می‌دانید مورد علاقه همسرتان است خریداری کنید و یا در باغچه بکارید و به او بگویید که این کار نمایان کننده عشق شماست.

8- مراقبت و محبت کنید: با یک کار کوچک که مستقیما به همسرتان نفع می‌رساند می‌توانید به او ابراز محبت کنید مثلا لباس‌های او را به خشک شویی ببرید. این کار شاید زمان زیادی نبرد اما به او نشان می‌دهید که چقدر به فکرش هستید.

9- با رقیبتان صمیمی باشید: اگر کسی در زندگی همسرتان وجود دارد که وی را رقیب خود می‌دانید مانند بهترین دوست یا مادر همسرتان، از بحث کردن درباره آنها پرهیز کنید و در عوض با دعوت کردن آنها برای یک شام دوستانه همسر خود را غافلگیر کنید.

10- گذشته را دوباره زنده کنید: ‌با نگاه کردن به فیلم‌های تعطیلات، تصاویر خانوادگی و عکسهای جشن ازدواج می‌توانید به استحکام رابطه زناشویی خود با همسرتان کمک کنید.




سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:28 عصر ::نگارنده : موسوی

 زیگموند فروید :

" این اشتباه است که باور کنیم علم عبارت از چیزی جز اثبات قطعی گزاره نیست ، و ناعادلانه است که این طور علم را بطلبیم . این تقاضا مختص کسانی است که احساس ولع برای کسب قدرت در بعضی از مسائل دارند و نیاز به جایگزین کردن تعلیم و دستور مذهبی با هر چیز دیگری حتی علم . علم نیز بیانیه های خود را دارد شامل توانایی برای انجام کار سازنده با وجود عدم تایید نهایی" ( فروید)

زندگینامه فروید :

داستان فروید ، مانند بسیاری از داستان ها با دیگران آغاز می شود . با  ، دکتر جوزف بروئرBreuer) ، Breuer)   و بیماری به نام آنا .

آنا بیمار دکتر جوزف بود او پرستاری پدر بیمار خود را برعهده داشت او پس از مرگ پدرش مجموعه ای غیرعادی از مشکلات مانند بی حسی دست و پا  ، فلج در برخی از اندامها ،  اسپاسم غیر ارادی ، توهمات بصری را تجربه کرد که متخصصین نتوانستند علل جسمی برای این مشکلات پیدا نمایند. بروئر این اختلال را هیستری نامید بود (اکنون به نام اختلال تبدیلی معروف است ) و بعد از  یازده سال او و دستیارش ، زیگموند فروید ، کتابی با عنوان هیستری نوشته و نظریه خود را تحت عنوان :" هیستری نتیجه یک تجربه آسیب زا  است " بیان نمود.  این در حقیقت سرآغاز کار رسمی فروید بود .

بیوگرافی :

فروید، 6 می 1856 در خانواده‌ای یهودی در فرایبورگ از مادری 20 ساله و پدری 40 ساله که تاجر پشم بود متولد شد. در 4 سالگی با خانواده‌اش به وین رفت. او 83 سال زندگی کرد که 78 سال از آن بجز مسافرت‌های مکررش ، در وین گذشت. هنگام تحصیل، فروید از لحاظ مذهب و نژاد خود موجب سرزنش و تحقیر هم‌ردیف‌هایش قرار گرفت و این‌ها موجب کناره‌گیری و انزوای او شد. در 17 سالگی در دانشگاه پزشکی وین نام‌نویسی کرد و در 1881 در سن بیست‌وپنج سالگی دکترای خود را دریافت نمود. او بعد از اخذ دکترا به تحقیقات خود در زمینه عصب‌شناسی ادامه داد و در 1885 متخصص در رشته امراض عصبی شد.

بنیانگذار نظریه روانکاوی زیگموند فروید بود. تئوری های او که در زمان خود تکان دهنده بود تأثیر عمیقی بر تعدادی از رشته ها ، از جمله روان شناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، ادبیات و هنر  گذاشت . او افراد زیادی را مجذوب خود نمود اما بسیاری از دوستان او من جمله آدلر و یونگ که  با برخی از مفاهیم اصلی نظریه اش موافق نبودند از او جداشدند.  فروید در زمان جنگ جهانی دوم از وین که به محلی خطرناک برای یهودیان تبدیل شد مهاجرت کرد . چند وقت بعد از آن ، به علت ابتلا به  سرطان دهان و فک درگذشت.واژه روانکاوی برای اشاره به بسیاری از جنبه های کار فروید ، از جمله درمان فرویدی و روش پژوهش او بکار می رود .  نظریه های او مبتنی بر مشاهداتش و مطالعات موردی او از بیماران شکل گرفته است .


نظریه فروید :

مکتب روان‌کاوی فروید، به نقش تعارضات ناهشیار در تبیین رفتار و شخصیت فرد تاکید دارد. از دیدگاه زیگموند فروید رفتار انسان از تعارضات ناهشیار که بر اساس دو سائق جنسی و پرخاشگری عمل می کند به وجود می‌آید و تجربیات گذشته افراد در دوره کودکی بر رفتار آنها  در تکانه‌های ناهشیار در زندگی روزمره ، در رویاها، خاطرات و لغزش‌های زبانی تاثیر می‌‌گذارد. فروید، دارای تفکر تحولی است. فرض او این است که در رشد انسان پس از 5 سالگی چیز تازه‌ای به وجود نمی‌آید و واکنش‌ها و تجربه‌های بعد را باید تکرار گذشته دانست. او در سال 1897 مسیر دیگری در بررسی‌های خود آغاز کرد که خود تحلیلی (self analysis) نام گرفت. او بعد از مرگ پدرش دچار آشفتگی و اضطراب شد و همین امر او را بر انگیخت تا به بررسی رویاها و خاطراتش بپردازد. از طریق این تحلیل‌ها چیزی را کشف کرد که خود آن را بزرگترین دستاوردش می‌دانست؛ "عقده ادیپ" که کودک به دلیل عشق به والد جنس مخالف با والد جنس موافق خود به شدت به رقابت می‌پردازد او این نظریه را در کتاب تعبیر رویا انتشار داد و تعبیر رویا را شاهراهی به سوی ناهشیار نامید.

 ذهن هوشیار و ناهشیار :

برای بررسی نظریه شخصیت فروید ابتدا باید ساختار ذهن سازمان یافته را از دیدگاه او درک کرد.

به گفته فروید ، ذهن را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد :


1- ذهن ناخودآگاه : شاید مهم ترین سهم فروید در غرب بحث او از اهمیت ذهن ناخودآگاه در فهم تفکر آگاهانه و رفتار است. اطلاق واژه  "شاهراه اتصال به ضمیر ناخودآگاه" به رویا نشان از اهمیت وجود ذهن ناخود آگاه دارد . فروید معتقد بود که ذهن ناخودآگاه وجود دارد و رویا روشی برای دسترسی به آن است . او عقیده داشت که بسیاری از مردم خاطرات دردناک عمیق خود را "سرکوب" نموده و برای فرار از تهدید ، آن را به ذهن ناخودآگاه می فرستند . فروید سالها برای پیدا کردن الگوهای سرکوب در میان بیماران خود به منظور استخراج مدل کلی تلاش کرد و تصریح کرد : سرکوب در بین بیماران الگوی متفاوت دارد . فروید بر آن بود که افراد از عمل سرکوبگرانه خود آگاهی ندارند . آنها از واقعیت خاکسپاری امیال ، خاطرات و تجارب آسیبزای خویش اطلاعی ندارند.  فروید بین سه مفهوم از ضمیر ناخودآگاه : ضمیر ناخودآگاه توصیفی ، ناخودآگاه پویا و سیستم ضمیر ناخودآگاه تمایز قایل گردید و سپس آخرین مفهوم را رها و مفاهیم نهاد ، خود و فرا خود را جایگزین کرد  . اما او هیچگاه مفاهیم ضمیر ناخودآگاه توصیفی و پویا را حذف نکرد.
ذهن ناخودآگاه مخزنی از احساسات ، افکار ، خواستها و خاطراتی است که در خارج از آگاهی ما قرار دارد . بسیاری از محتویات ناخودآگاه غیر قابل قبول است یا ناخوشایند ، مانند احساس درد ، اضطراب ، یا تضاد. به گفته فروید ، ناخودآگاه همچنان به رفتار و تجربه ما نفوذ می کند، هر چند ما غافل از این تأثیرات اساسی هستیم .


2- ذهن ناخودآگاه: شامل همه چیزهای است که ما از آن آگاه هستیم. این جنبه از پردازش ذهنی ما این است که ما می توانیم بطور عقلانی در آن فکر کنیم و بحث کنیم . بخشی از این شامل حافظه ما است ، که همیشه از آن آگاه نیستیم  اما به راحتی می توان در هر زمان آنرا بازیابی کرده و به سطح آگاهی منتقل کنیم  که فروید آنرا حافظه عادی قبل از خود اگاهی می نامد.


عوامل شخصیت :

با توجه به نظریه روانکاوی زیگموند فروید از شخصیت ، شخصیت از سه عنصر تشکیل شده است. این سه عنصر عبارتند از نهاد ، خود و فراخود (وجدان) که در تعامل و ارتباط با یکدیگر رفتار پیچیده انسانی را موجب می گردند.


نهاد(آیدی) :

نهاد تنها جزئی از شخصیت است که  از بدو تولد با نوزاد است . این جنبه از شخصیت کاملا ناخودآگاه بوده و شامل رفتارهای غریزی و بدوی می باشد . به گفته فروید ، نهاد منبع تمام انرژی روانی است ، این قسمت از شخصیت با اصل لذت همراه بوده که در تلاش برای ارضاء فوری همه خواسته ها،  بی چون و چرا است و در صورت عدم ارضاء فوری اضطراب یا تنش را به همراه خواهد داشت  به عنوان مثال ، افزایش گرسنگی یا تشنگی تلاش فوری برای خوردن و نوشیدن تولید می کند. نهاد در ابتدای زندگی نوزاد بسیار مهم و حیاتی است چرا که متضمن سلامتی او می باشد. نهاد غیر منطقی ، خودخواه و لجوج است .از آنجا که ارضا بلافاصله نیازها گاه  امکان پذیر نبوده و با واقعیت همخوانی ندارد و یا مخل نظم و قوانین اجتماعی می باشد  بنابراین در تلاش برای حل و فصل تنش ایجاد شده توسط اصل لذت از طریق فرایند تفکر اولیه عمل می نماید ، که شامل تشکیل یک تصویر ذهنی از جسم مورد نظر است به عنوان راهی برای ارضاء نیاز .

 خود:

خود مولفه ای از شخصیت است که مسئول برخورد با واقعیت محسوب می گردد . به گفته فروید ، خود تضمین می کند که انگیزه را به شیوه ای قابل قبول در دنیای واقعی ارضا کند .خود تابع هر دو ذهن خودآگاه و ناخودآگاه است .

خود بر اساس اصل واقعیت عمل می کند یعنی  تلاش برای ارضای تمایلات نهاد  در مسیری واقع گرایانه و اجتماعی . اصل واقعیت هزینه ها و مزایای عمل را قبل از تصمیم گیری برای انجام عمل یا ترک آن می سنجد . در بسیاری از موارد ، خود ضربه نهاد را تا ایجاد یک موقعیت مناسب به تاخیر می اندازد. خود قوه اجرایی شخصیت است که کاملا صبورانه با در نظر گرفتن فراخود و بر اساس اصل واقعیت سعی می کند امیال نهاد را ارضا کند . 

خود نیز گاهی تلاش می کند تا تنش های برآورده نشده را از طریق فرایند ثانویه ، که در آن جستجوی یک شی در دنیای واقعی که منطبق بر تصویر ذهنی ایجاد شده توسط فرآیند اولیه نهاد است تخلیه نماید.


شخصیت اخلاقی :

آخرین مولفه شخصیت ، احساس ما از درست و نادرست است.  شخصیت اخلاقی جنبه ای از شخصیت است که دارای همه استانداردهای درونی و آرمان های اخلاقی که ما از والدین خود و جامعه بدست آورده ایم می باشد. شخصیت اخلاقی رهنمودی است برای قضاوت. به گفته فروید ، وجدان ما از حدود پنج سالگی شروع به نمود می کند .


دو قسمت از شخصیت اخلاقی وجود دارد :

الف ) ایده ال های نفسانی که شامل قوانین و استانداردهایی برای انجام رفتارهای خوب می باشد . رفتارهایی که توسط والدین و دیگران تایید می شوند و رعایت این قوانین منجر به احساس غرور و افتخار ، ارزش و دستاورد می گردد.


ب) وجدان شامل اطلاعات در مورد چیزهایی که به عنوان بد توسط پدر و مادر و جامعه تلقی می گردد. این رفتارها غالبا ممنوع و منجر به عواقب بد ، مجازات و یا احساس گناه و پشیمانی می شوند .

شخصیت اخلاقی به کمال و رفتار متمدن ما کمک می کند .

 

تعامل نهاد ، خود و فراخود  :

با این همه بسیاری از نیروهای رقیب ، ممکن است بین خود  ، نهاد  و فراخود بوجود آیند. فروید با استفاده از اصطلاح "قدرت خود" به توانای های خود برای عملکرد منطبق بر واقعیت با وجود این نیروهای متعارض اشاره می کند . فرد با قدرت خود خوب قادر است به طور موثر مدیریت این فشارها را برعهده گیرد ، در حالی که کسانی که قدرت خود در آنها بیش از حد یا خیلی کم است می تواند تبدیل به پایه ای برای رفتار نامناسب گردد.

فروید معتقد است توازن بین نهاد ، خود و وجدان کلید شخصیت سالم است.

 جریانهای تفکر :

فروید به دو جریان فکر اعتقاد داشت :

1- جریان تفکر اولیه : او معتقد بود جریان تفکر اولیه که از تشخیص واقعیت و تخیل عاجز است در اوان کودکی یعنی زمانی که نهاد کنترل رفتار را دردست دارد دیده می شود این تفکر به تمایل نامحدود به لذت جویی و رضایت خاطر فوری اشاره دارد .

2- جریان تفکر ثانویه : خصوصیت دوران بزرگسالی است ، ارضا خواسته بر اساس واقعیت و قوانین و به تاخیر انداختن ارضا تاز زمان مناسب ، ویژگی این جریان است .

 غریزه مرگ و زندگی :

فروید معتقد بود که انسان ها توسط دو غریزه متناقض مرکزی تحریک می شوند  : غریزه زندگی (میل جنسی ، بقا ، گرسنگی ، تشنگی ) و غریزه مرگ (Thanatos) از دید فروید غرایز پایه اندیشه های بشری هستند او به آنها لقب غرایز زندگی داد . این غرایز تداوم زندگی فرد را با برانگیختن  انگیزه هایی همچون  غذا و آب و حتی انگیزه جنسی تضمین می کنند . از دیدگاه او انرژی غریزه جنسی توسط لیبیدو برانگیخته می شود .
هدف غریزه زندگی صیانت ، ادامه زندگی، تکاپو و سازندگی است
فروید در تجربیات بالینی خود دریافت رابطه جنسی به همان اندازه در پویای روان مهم است که  سایر نیازها و بلکه بیشتر از نیازهای دیگر.
فروید در کنار غریزه زندگی به غریزه مرگ به عنوان تمایلی ناخوداگاه برای  رهایی از زندگی دردناکی که اکثر مردم آنرا تجربه می کنند نیز معتقد بود . نماینده اصرار ذاتی در همه موجودات زنده برای بازگشت به حالت آرامش .فروید تناقض بین غرایز زندگی و مرگ را با تعریف لذت و ناخوشی مشخص کرده است . به گفته او ، ناخوشی اشاره به انگیزه ای دارد که بدن دریافت می کند. (به عنوان مثال ، اصطکاک بیش از حد در سطح پوست و تولید احساس سوزش ، یا بمباران محرک های بصری در میان ترافیک و تولید اضطراب.) در مقابل ، لذت ناشی از کاهش محرک (برای مثال ، یک محیط آرام ) است. فروید ، تمایل ناخودآگاه بدن برای  تجربه ناخوشی در جهت بی حس کردن ، و یا بی جان شدن  بدن را تصدیق می کنند. این اجبار به تکرار تجربه ، توضیح میدهد که چرا کابوس ها به دنبال حوادث غم انگیز در خواب رخ می دهد ، از یک طرف ، غرایز زندگی بقا با اجتناب از ناخوشی شدید و هر گونه تهدید به زندگی را خواستار است . از سوی دیگر ، غریزه مرگ به طور همزمان در جستجوی لذت افراطی برای رسیدن به مرگ و آرامش و سکون است .

 غریزه جنسی :

فروید ادعا می کند که نقش زن و مرد در جامعه با گسترش روابط جنسی آنها تعیین می شود. کسب شخصیت روانی کامل در زنان و مردان یک نتیجه از مراحل مختلف رشد طبیعی جنسی است. فروید از این ادعا با استفاده از بهترین استدلال ها دفاع می کند .استدلال فروید شامل تجزیه و تحلیل و شرح رشد جنسی از افراد که ظاهرا به شکل گیری نهایی مشخص شخصیت زن و مرد منجر می شود. از دیدگاه فروید ، میل جنسی مهم ترین انگیزه درونی است. در حقیقت ، فروید آن را احساس نیرومندی نه تنها برای بزرگسالان بلکه برای کودکان و حتی نوزادان میدانست . وقتی که او ایده های خود را در مورد روابط جنسی نوزاد به عموم مردم وینی معرفی کرد ، مردم به سختی مسئله میل جنسی در نوزادان را پذیرفتند. فروید اشاره کرد که ، در زمان های مختلف در زندگی ما ، نقاط مختلف ی از بدن به ما بیشترین لذت را میدهد و درحقیقت محرک احساسات جنسی است . فروید بر آن بود که پستان مادر  و یا تمرکز  شدن بر روی اشیاء مختلف و خاص بیشترین لذت را به نوزاد می دهد ، نوزاد میل شدید برای بردن تقریبا همه چیز از محیط اطراف خود را به درون دهان دارد  و کمی بعد در زندگی ، کودک از لذات مقعدی و نگهداری مدفوع و رها کردن آن متمرکز است . در  سه یا چهار ، کودک کشف می کند که لمس کردن اندام تناسلی خود لذت عجیبی دارد. و سپس بعد از طی کردن یک مرحله تغییر مکان لذت بخش یه روابط اجتماعی ، در دوره بلوغ جنسی میل به ارضا با جنس مخالف را پیدا میکند .

با توجه به نظریه زیگموند فروید ، شخصیت عمدتا در پنج سال اول زندگی پایه گذاری می گردد.  

نظریه رشد روانی جنسی فروید در 5 سال اول زندگی یکی از بهترین و شناخته شده ترین و  بلکه یکی از بحث برانگیز ترین مباحث است. فروید امیدوار بود تا ثابت کند که مدل او معتبر و جهانی است او عقیده داشت که شخصیت از طریق یک سری از مراحل کودکی که در طی آن لذت طلبی در برخی از مناطق محرک احساسات جنسی متمرکز شده است رشد و توسعه می یابد. این انرژی روانی ، و یا میل جنسی ، به عنوان نیروی محرک در پشت رفتار بشری توصیف شده است. در هر مرحله از مراحل رشد شخصیت ، لذت بر یک مکانی خاص متمرکز است . در حقیقت در هر مرحله تعارضهایی رخ می دهد که بایستی به بهترین نحو ممکن حل و فصل شود . اگر این مراحل روانی با موفقیت تمام شد ، نتیجه آن یک شخصیت سالم است. اما اگر بدلایلی مانند عدم ارضا و یا عدم انگیزه برای عبور از مرحله ، ارضا صورت نگیرد ، فرد فیکس شده و در آن مرحله تثبیت رخ می دهد.  تثبیت تمرکز مداوم در مراحل اولیه روانی است که تا حل و فصل این مناقشه در این مرحله  باقی خواهد ماند .

در عقده الکترا که اشاره به حسادت به آلت تناسلی و میل به پدر دیده می شود و یا در عقده ادیپ (  داستان یونانی باستان از ادیپ شاه ، که سهوا پدرش را کشت تا با مادرش ازدواج کند.)که عشق به مادر فزونی می گیرد ، کودک در نهایت به دلیل ماهیت تابو بر میل خود غلبه و آنرا سرکوب می کند  .




دوشنبه 90 دی 5 :: 10:17 صبح ::نگارنده : موسوی

آشنایی با رنگ‌هایی که شخصیت شما را نشان می‌دهند

مهارت‌های زندگی > فوت و فن  - همشهری آنلاین- ندا شریف:
اگر زمانی تصمیم گرفتید رنگ زندگی خود را تغییر دهید، با رنگ اتاق‌ها شروع کنید. تغییر رنگ راه‌حل مناسب و سریعی برای تغییر و دادن ظاهری جدید به خانه است.توجه داشته باشید رنگی که انتخاب می‌کنید یا رنگ مورد علاقه شما پیامی در وراء ظاهر خود به همراه دارد که از نظر روانشناسان گویای شخصیت شما است. با این توضیح شما کدامیک از این 15 رنگ را می‌پسندید؟
1- قرمز:قرن‌هاست که قرمز به معنی شور و اشتیاق و احساسی شناخته شده است. به همین دلیل دادن یک دسته رز قرمز به یک فرد نشانه زیاد دوست داشتن اوست.از سیب قرمز و رز گرفته تا گوجه فرنگی و ماشین آتش‌نشانی همه را جزو قرمز حساب کنید. افرادی که به طیف‌های قرمز علاقه دارند، عموما خوشبین، برون‌گرا، مرفه و مشتاق به زندگی هستند.
2- آبی: آیا شما آبی هستید؟ کسانی که به رنگ آبی تمایل دارند، افراد آرام، دلسوز و به دنبال یک دوره ثبات هستند.آبی یادآور آب و آسمان بوده و طیف‌های مختلف آن مورد توجه کسانی است که شخصیت آرام، ملایم و مسالمت‌آمیزی دارند.
3- سبز:افراد دوستدار رنگ سبز به گل و گیاه هم علاقمندند. این افراد علاقمند به تعادل بوده و متمدن به حساب می‌آیند.
4- زرد:در نگاه اول، زرد رنگی روشن و آفتابیست و کسانی که طیف‌های مختلف زرد را برای دکوراسیون انتخاب می‌کنند، عموما افراد شادی هستند. اما در نگاه عمیق‌تر، کسانی که علاقمند به زرد هستند، افراد روشنفکر و ماجراجویی بوده و برای آزادی ارزش زیادی قائلند.
5- بنفش:طیف‌های بنفش از اسطوخودوس تا بادمجان یعنی از بنفش مایل به آبی تا بنفش مایل به قرمز، حالت دراماتیک و خاصی به هر دکوراسیون می‌دهند. دوستداران رنگ بنفش خود نیز دراماتیک، احساسی و افراد هنرمند و متفاوتی هستند.
6- مشکی:استفاده کم از مشکی در دکوراسیون از نظر کلاس، نشانه قدرت است. آن‌هایی که مشکی را می‌پسندند، بر این تاکید می‌کنند که چیزهای ناگفته زیادی دارند.
7- سفید:افرادی که سفید را برای محیط اطراف خود انتخاب می‌کنند، سفید را به تمیزی برف می‌بینند. استفاده از سفید نشانه شخصیتی است که راحتی را در سادگی می‌یابد و دنیا را از دریچه جوانی و معصومیت می‌بینند.

8- نارنجی:فضایی که طیف‌های نارنجی در آن به کار رفته باشد، نشانه شادی و سرزندگی است. افرادی که از نارنجی در تزیین استفاده می‌کنند، حتی با وجود مرکز توجه بودن مایلند برون‌گرا، اجتماعی و راحت باشند.
9- طلایی:طلایی رنگ رفاه، وفور، شجاعت و زرق و برق است و جسارت، گرمی و لوکس بودن را می‌رساند. این رنگ قدمتی طولانی و شاهانه دارد و شکوه و عظمت را می‌رساند.
10- خاکستری:افرادی که رنگ خاکستری را در دکوراسیون انتخاب می‌کنند، به دنبال صلح و آرامش و دارای دید خاصی در طراحی داخلی مدرن هستند. از آن جا که این رنگ حد فاصل سفید و مشکی است، این افراد تقریبا اهل سازش و مصالحه هستند.
11- صورتی:صورتی رنگ احساس، شور، عشق و محبت است. آن‌هایی که خانه را با صورتی تزیین می‌کنند، دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند و افراد فرهمندی هستند.
صورتی ملایم، ظاهر زیبایی به اتاق می‌دهد. صورتی همراه با خاکستری و مشکی فضا را مدرن می‌کند.
12- خرمایی:افراد کامل رنگ خرمایی و کمی روشن‌تر از قرمز را در دکوراسیون می‌پسندند. این افراد بخشنده بوده و می‌دانند از زندگی چه می‌خواهند. در اتاقی که دیوارها و مبلمان آن خرمایی باشد، هیجانات قابل کنترل خواهد بود.
13- قهوه‌ای:آیا به رنگ قهوه‌ای علاقمندید؟ شاید آدم سرسختی هستید؟ افرادی که به قهوه‌ای علاقه دارند، ثبات را ترجیح می‌دهند و مایلند به دوستان و اقوام خود اعتماد کنند. این افراد در عین حال خودرای هستند.رنگ قهوه‌ای استحکام را می‌رساند. برای آن که فضا را از یکنواختی درآورید، به دنبال رنگ‌های مکمل قهوه‌ای باشید.
14- بژ:اگر کمال و زیبایی مدرن مورد نظر شماست، اما سفید و قهوه‌ای از نظر شما خشک و سردند، بژ رنگی خنثی، گرم و ایده‌آل کسانیست که به دنبال سادگی و در عین حال استحکام و رنگ‌های زمینی هستند. کسانی که به دنبال بژ هستند، شخصیت‌های آرامی دارند و از این آرامش لذت می‌برند.
15- رنگ ترکیبی سبز و زرد: اگر به دو رنگ سبز و زرد علاقه دارید، از ترکیب آن‌ها استفاده کنید. این رنگ ترکیبی شور و نشاط رنگ زرد را دارد و در عین حال هماهنگی و تعادل را می‌رساند. این رنگ ترکیب‌کننده چوب‌های تیره و لمینت است. افرادی که این رنگ را می‌پسندند، احتمالا افراد وابسته و در دوستی لجوج هستند.




پنج شنبه 90 آبان 19 :: 10:37 صبح ::نگارنده : موسوی


افکار مثبت دریچه ای به سوی لاغری


شاید برای خیلی از مردم تعجب آور باشد، اما می توان امراض بسیاری را با قوه تجسم و تخیل درمان کرد و کاهش وزن نیز یکی از مواردی است که می تواند با کمک تجسمات ذهنی محقق شود.
این تکنیک ساده است؛ شما در ذهن خود تصور می کنید میل دارید اندامتان چگونه باشد. تئوری این تکنیک این است که شما به طور نیمه آگاهانه اقداماتی را انجام می دهید که به کاهش وزن منجر می شود. با استفاده از تصورات مثبت، فرد می تواند راحت تر هر رژیم و برنامه ورزش را برای لاغری بپذیرد و نتیجه این تصورات رسیدن به اهدافتان است.
امروزه ایجاد تغییر از طریق تجسم پیامدهای مطلوب، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. کارشناسان هنوز نسبت به مکانیزم های دقیق اندام شناسی این تکنیک اطمینان پیدا نکرده اند. اما ثابت شده است آ ن قدر که تصور می شود، ذهن و جسم از یکدیگر مجزا نیستند. قوه تخیل و تجسم با خلق یک تصویر روشن و شاد از بدنی تندرست تر بر کاهش وزن تأثیر می گذارد. از نظر روانشناسی بروز مشکلات احتمالی درطول دوران کاهش وزن به خودمان بستگی دارد. یک مشکل مشترک اکثر افراد چاق این است که آنها فکر می کنند قادر به کم کردن وزنشان نیستند.
مطمئنا بارها شنیده اید که بعضی افراد چاق این موضوع را به زبان می آورند. اما بعضی نیز این افکار را در ضمیر ناخودآگاه خود حفظ می کنند و آنچه که مسلم است هر دومورد بر الگوهای غذایی تأثیر می گذارد. اگر بر این باور هستید که هرگز نمی توانید وزنتان را کم کنید. باید بدانید در رعایت هر رژیم غذایی لاغری شکست خواهید خورد.
این منفی گرایی می تواند شما را به رهاکردن رژیم غذایی کاهش وزن و خوردن هر چیزی ترغیب کند. تجسم ، قوی ترین تکنیک است که می تواند شما را برای غلبه بر افکار و تمایلات منفی تجهیز کند. اگر شما از نظر تمایلات غذایی تحت تأثیر افکار منفی خود، دوستان یا خانواده تان قرار دارید عزم تان را جزم کنید و همواره خود را با یک وزن مطلوب تصور کنید. این تصورات مثبت به موازات تمامی آن افکار منفی پیش می رود و می تواند بسادگی اثرات منفی آنها را خنثی کند.
برای دستیابی به مزیت کامل این روش، بسیار حائز اهمیت است که هر روز این تکنیک را در صورت امکان 3-4 بار در روز امتحان کنید. یک گوشه خلوت و آرام را بیابید و تجسم کنید یک اندام متناسب و دلخواه دارید. برخی از مردم به سادگی می توانند این کار را انجام دهند. حال آنکه به برخی دیگر باید کمک کرد.
می توانید با تماشای یکی از عکس های سابق تان که در آن وزنی متناسب داشته اید این مشکل را حل کنید. شما باید از درون نیز تجسم کنید دارای اندامی متناسب هستید. چشم های خود را ببندید و ذهنتان را برقسمتی از بدنتان- برای مثال شکمتان- متمرکز کنید. تصور کنید که به آهستگی لاغر می شوید. سپس بر روی یک بخش دیگر اندامتان متمرکز شوید که بیشتر شما را می آزارد. یا اینکه می توانید از پاهایتان شروع و به ترتیب تا سرتان پیش بروید. همان طور که مشغول امور روزمره خود هستید، به اندام ایده آل سابق خود فکر کنید. خود را تأیید و اغلب این کار را تکرار کنید و مراقب باشید که این تجسمات به زمان حال مربوط باشد. در احساس داشتن یک تصویر مثبت از خودتان غوطه ور شوید. به مرور زمان، این امر به برنامه لاغری شما کمک خواهدکرد. از این رو همین الان بشتابید و از این تکنیک جدید برای کاهش وزن و شادترکردن خود بهره ببرید. فراموش نکنید از تمرینات ورزشی نیز در کنار آن استفاده کنید!

    




پنج شنبه 90 آبان 19 :: 7:39 صبح ::نگارنده : موسوی
مراحل مختلف زندگی مانند بارداری، شیر دهی و دوران یائسگی بر وزن زنان تاثیر دارد، بنابراین برنامه غذایی مناسب با فعالیت‌های ورزشی به زنان کمک می‌کند تا وزن خود را در محدوده سلامتی حفظ کنند و این امر کاهش مشکلات قلبی و سرطان سینه را نیز به همراه دارد.

کمبود آهن و کم خونی مشکل بسیاری از زنان دنیاست، در نتیجه مصرف گوشت، ماهی و غذاهای دارای ویتامین C به جذب آهن در بدن کمک می‌کند. همچنین چای، قهوه و مقدار زیاد محصولات لبنی هنگامی که همراه با غذاهای آهن دار مصرف شوند موجب کاهش جذب آن در بدن زنان می‌شود. پزشکان توصیه می‌کنند زنان در برنامه غذایی خود باید بیشتر از میوه‌ها و سبزیجات، غلات و گوشت‌های کم چرب مثل مرغ، ماهی و لبنیات کم چرب استفاده کنند. کاهش چگالی استخوان و استئوپروز مشکل عمده زنان بعد از یائسگی است.

 کم شدن هورمون استروژن موجب کاهش مقدار کلسیم در استخوان‌ها، از دست رفتن استحکام آن‌ها، پیدایش استئوپروز یا پوکی استخوان و افزایش شکستگی‌های استخوانی می‌شود. در این دوران باید از مواد غذایی سرشار از ویتامین D استفاده کرد. لبنیات، حبوبات، کنجد و مغز‌ها دارای کلسیم هستند. همچنین ویتامین D از تخم مرغ، روغن ماهی و در معرض نور خورشید قرار گرفتن فراهم می‌شود.
 مواد مغذی که در میوه‌ها، سبزیجات و بعضی نوشیدنی‌ها مانند چای وجود دارد موجب به تاخیرانداختن پیری می‌شوند و در ضمن نقش مهمی در حفظ سلامت و ظاهر زیبای پوست، مو، چشم‌ها، لثه‌ها وناخن‌ها دارد. مواد غذایی مانند دانه سویا و فراورده‌های آن، نخود، گیلاس، آلبالو، جو و کنجد نیز موجب کاهش خطر بروز سرطان سینه و کم شدن کلسترول خون می‌شوند.



< << 6 7
Susa Web Tools