دوشنبه 93 تیر 23 :: 12:3 عصر ::نگارنده : موسوی
فرزند از ابتدای تولد تا 21 سالگی، یعنی هنگامی که به لحاظ تربیتی از محیط خانواده دور می شود و از نظر رشد جسمی و اخلاقی ـ تربیتی به بلوغ نسبی می رسد، مراحل به هم پیوسته رشد و تربیت را پشت سر می گذارد. بر اساس تغییرات روحی، جسمی و عقلی که در انسان رخ می دهد، سه دوره تربیتی برای او نیاز است که پرورش وی نیز باید با شناخت ویژگی های هر دوره صورت پذیرد. از دیدگاه دین، کودک تا هفت سال اول زندگی سید و سرور است و تعبیر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هم از این مرحله تربیتی «سیادت کودک» است. هفت سال دوم، سن تعلیم پذیری، اطاعت و فرمان برداری است و هفت سال سوم، سن نظرخواهی و مشورت. تقسیم مراحل تربیت از نگاه روان شناسان با نظر پیامبر متفاوت است. معمولا دوره های تربیت را شامل دوره کودکی اول، یعنی از تولد تا شش سالگی، دوره دوم کودکی را از 6 تا 12 سالگی و دوره نوجوانی را از 12 تا 18 سالگی می دانند. پیام متن:توجه به مراحل سه گانه تربیت فرزند، از تولد تا 21 سالگی. دوره اول تربیت: از تولد تا هفت سالگی؛ دوران سیادتاین دوره که سن خوشی و بازی کودک است، از زمان تولد شروع می شود. فرزند در اوان کودکی هنوز دنیای خود را نمی شناسد و به طور کامل با آن در ارتباط نیست. او نمی تواند کارهای شخصی خود را انجام دهد و از این جهت به سن رفع نیازها هم تعبیر می شود. روان شناسان به دوره (تولد تا 2 سالگی)، سن حسی ـ حرکتی می گویند. از دو سالگی جست وخیز کودک اوج می گیرد و تمایل او به بازی ها بیشتر می شود. او در این سن، از تمرکز طولانی در مسائل گریزان است و فوق العاده به دنبال تنوع طلبی و آزادی خواهی است. از دو تا سه سالگی، ارتباط کامل تری با محیط پیرامون خود پیدا می کند و کم کم قدرت تشخیص در او نمایان می شود، ولی همچنان از تصمیم گیری عاجز و به والدین متکی است. اهمیت تربیت در سن سیادت، به این علت است که شخصیت فرد در 5 سال اول زندگی شکل می گیرد. گزل روان شناس مشهور می گوید: «کودک در 5 و 6 سالگی، نسخه کوچکی از جوانی است که بعدها خواهد شد». به عقیده آلپورت روان شناسان معروف: در حدود چهار ماهگی رشد و تقویت یادگیری کودک به حدی رسیده است که می تواند عادت سازشی و صفات اکتسابی داشته باشد. ارتباطش با محیط بیشتر می شود، تفاوت های کم و بیش تدریجی در الگوی شخصیت او پدید می آید و صفات تازه ای کسب می کند. هر چه سن کمتر باشد، اثر عوامل محیطی در ذهن پا برجاتر و استوارتر است. ناگفته نماند، آزادی کودک در هفت سال اول زندگی به معنی رها کردن او، دادن اجازه انجام اعمال مخاطره آمیز یا خلاف ادب و بی تفاوتی نسبت به رفتارهای نادرست نسیت، بلکه یعنی نباید او را تحت فشار قرار داد یا کاری را که از توانش خارج است، به او سپرد. باید با ساماندهی اموری که می تواند انجام دهد، آزادی او را با کنترل منطقی همراه ساخت. پیام متن:هفت سال اول زندگی، دوران شکل گیری شخصیت کودک است. کودک و رفع نیازهای تغذیه اییکی از مهم ترین نیازها در سنین کودکی، دریافت تغذیه مناسب، سالم و پاک است. تأکید دین بر تهیه غذای سالم و حلال به عنوان عامل زمینه ساز رشد و پرورش درست کودک، واجب شمرده شده است. حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: «طلب رزق حلال بر هر مرد و زنی واجب است.» «و رزقی که از غل و غش پاک نباشد، خوشبختی نمی آورد.» ناتوانی کودک در به دست آوردن غذای سالم و مناسب که لازمه رشد و تعالی جسمی و روحی اوست، وظیفه والدین را در این امر نمایان تر می کند. درباره تأکید بر تأمین غذای پاک و حلال برای فرزند، به لحاظ پی آمدهای مثبت آن در شکل گیری شخصیت فرد، در اشعار مولوی بدین مضمون آمده است:
افرادی که از مال حرام پرهیز نمی کنند و از راه های نامشروع تأمین معاش می کنند، نسلی نابهنجار و بی بند و بار به اجتماع تحویل می دهند که باعث وبال و ناراحتی برای خود و دیگران می شوند. پیام متن:نیاز به تغذیه سالم و پاک، از اساسی ترین نیازهای کودک برای رسیدن به مراحل بالاتر رشد است. بازی و کودکیاز دو سالگی به بعد حرکت های کودک کم کم بیشتر می شود و میل به بازی همراه با کنج کاوی در او شدت می گیرد. بازی به عنوان عاملی مهم جهت رشد کودک مطرح است. در حقیقت، بازی تفکر و زندگی اوست. امام صادق علیه السلام می فرماید: «طفل تا هفت سال باید بازی کند». بچه ها از بازی لذت می برند و آن لحظه ها، فرصت خوبی برای اظهار احساسات، کنترل عواطف و تخلیه انرژی خود پیدا می کنند. بازی بر رشد عاطفی، اجتماعی و عقلانی کودک تأثیر فراوانی دارد. هنگامی که کودک با برخی مشکلات در بازی روبه رو می شود و برای حل شدنش تلاش می کند، قدرت او برای رویارویی با مسائل گوناگون آینده افزایش می یابد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به کسانی که بچه زیر هفت سال دارند، سفارش می کند که خود را هماهنگ با آنها کنند و کارهایی که مطابق میل آنها بازی محسوب می شود، انجام دهند.
مولوی شرکت دادن کودکان در بازی های دسته جمعی، سبب می شود از انزوا بیرون آیند و روحیه همکاری و دوستی میان آنها تقویت شود. بیشتر تجربه هایی که در زمینه های مختلف در این دوره از عمر کسب می شود، از طریق بازی است. همچنین، کودک به وسیله بازی به آسان ترین شکل به شناخت جهان پیرامون خود می رسد. پس، بازی در زندگی بچه ها، نه تنها تفریح نیست که باید در حقیقت جدی ترین کار آنها دانست. بهترین لحظات زندگی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ، زمان بازی ایشان با جد گرامی شان، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و پدر بزرگوارشان، حضرت علی علیه السلام در قالب ارتباطی صمیمانه شکل می گرفت. بارها حضرت پیامبر سجده نماز خود را طولانی می کرد تا حسنین علیهماالسلام که کودکانی پر جست وخیز بودند و به زحمت بر پشت پیامبر سوار می شدند، از بازی سیر شوند. در حدیثی از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نقل است: تَسْتَحِبُّ عِرامةُ الغُلام فی صِغَرهِ لِیَکوُنَ حَکیما فی کِبَرِه. خوب است فرزند در سنین خردسالی بازیگوش باشد تا در سنین بزرگسالی بردبار و صبور باشد. پیام متن:تأثیر عمیق بازی کودک، در رشد و تعالی شخصیت او. تربیت کودک در بعد مذهبیخانواده مناسب ترین بستر برای پیدایش رفتارهای مذهبی است. از آن جا که تربیت مذهبی کودک دارای سیر منطقی و منظمی است، به رعایت تناسب بین مفاهیم آموختنی به کودک و سن او، در اسلام توجه خاصی شده است. آنچه به کودک درباره آموزه های دینی ارائه می شود و او یاد می گیرد، فقط از طریق تکرار، تقلید و آشنایی است. مفاهیم مذهبی با بالاتر رفتن سن او کمتر می شود و تعقل و تفکر جای تقلید صرف را می گیرد. توصیه شده است در سه سالگی به کودک کلمه: «لا اله الا الله» را یاد دهید، در چهار سالگی «محمد رسول اللّه صلی الله علیه و آله » و در پنج سالگی روی او را به قبله متوجه کنید تا با مقدمات نماز آشنا شود. البته اجبار کودک به یادگیری مفاهیم و اعمال مذهبی بسیار اشتباه است؛ چرا که با خوشی و سروری او در تعارض است و گاه منجر به سرخوردگی، لج بازی و بی رغبتی نسبت به مسائل مذهبی می شود، بلکه باید نسبت به این امر، کاملا ظریفانه برخورد کرد. در این سنین، کودک به نوع رفتارها و عملکرد والدین در موقعیت های گوناگون توجه ویژه دارد و به صورت غیرمستقیم آنها را می آموزد. بنابراین، واکنش افراد خانواده نسبت به مسائل مذهبی بر او تأثیر عمیقی می گذارد و زمینه گرایش یا طرد مذهبی در او فراهم می آید. انجام عبادت ها در حضور فرزند، او را تشنه هم رنگی با آنان می کند. اگر والدین و بزرگ ترها در صورت علاقه مندی و همراهی کودک در این زمینه، پاداشی برای تشویق او در نظر بگیرند، کودک را برای تکرار عمل شایسته اش مشتاق تر می سازند. تشویق و تقویت رفتار مثبت کودکان، سبب شکل گیری عادت های ارزشمند در آنان می شود. زمانی باید کودک را تشویق کرد که رفتار پسندیده ای از او سر بزند که البته، می تواند به صورت کلامی، غیرکلامی، مادی و معنوی، مستقیم یا غیرمستقیم باشد. درباره روش مناسب یاددهی مفاهیمی چون خدا، قیامت و غیره این نکته مهم است که شناخت و ادراک کودک در این سنین، بیشتر حسی است و بنا به اقتضای سن و سالش، نمی تواند مسائل را به صورت عقلانی درک کند. از این رو، بهتر است او را با نشانه ها و زیبایی های محسوس خلقت آشنا کرد و این گونه او را متوجه آفریننده ساخت. چنین شناختی احساسی خوشایند نسبت به خدا در او پدید می آورد که در پایداری رابطه وی با خداوند و پیدایش رفتارهای مثبت دینی مؤثر است. در مقابل باید از بیان شدت عذاب جهنم و مسائلی این چنین و ارائه چهره ای خشمگین و غضبناک از خداوند که در فاصله گرفتن کودک از خدا تأثیر دارد پرهیز کرد. پیام متن:از وظایف والدین، آشناسازی کودک با مفاهیم دینی، یاددهی انجام عبادات، به همراه تشویق بیان محبت و الطاف خدا به شیوه ای ساده و ایجاد احساس خوشایند در او نسبت به خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است. دوره دوم تربیت: از 7 تا 14 سالگی؛ دوران تأدیب و آموزشدر این دوره تغییرات محسوسی در تن و روان کودک پدید می آید. جسم او نسبتا قوی تر، ذهنش رشد یافته تر و فهمش بیشتر می شود. رابطه اجتماعی وی با مادر کمتر می شود و شور و علاقه خاصی برای ارتباط با دیگر کودکان نشان می دهد، تا جایی که پس از پذیرش از سوی هم سالان و افراد گروه به آرامش می رسد. کودکان در این سن و سال تا حدودی خوبی ها و بدی ها را درک می کنند، ولی از آن جا که هنوز به رشد کافی عقلانی برای تشخیص مصلحت خود نرسیده اند، نیازمند آگاهی و تربیت مستقیم هستند. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله هفت سال دوم را سن پیروی و فرمان برداری می داند و امام جعفر صادق علیه السلام سفارش می کند: «فرزند خود را در هفت سال دوم با آداب و روش های مفید و لازم تربیت کنید». در این دوران نباید به کودک آزادی کامل داد و از اشتباهات و خلاف هایش چشم پوشید، شایسته است او را از بی ادبی های احتمالی نیز باز داشت، به نظم و انضباط عادت داد، با برنامه ریزی درست او را از بی توجهی به لحظه ها و بیهوده گذرانی دور کرد. به یقین، اگر کودک دوران سیادت را به طور طبیعی و در محیطی مناسب و اطمینان بخش سپری کرده باشد، در دوران تأدیب دارای نوعی تعادل روانی خواهد بود و برای اطاعت پذیری و حرف شنوی از والدین مقاومت به خرج نمی دهد. پیام متن:هفت سال دوم زندگی فرزند، دوران فراگیری تربیت است که هر چه بهتر هفت سال اول را طی کرده باشد، در این دوره موفق تر است. تعلیم و آموزش نوباوگاناز آن جا که رشد مغز کودک در هفت سال دوم بیشتر شده و آمادگی لازم برای یادگیری را پیدا کرده است، مهم ترین وظیفه والدین و مربیان [در این سال ها]، آموزش و تعلیم ذکر شده است. یادگیری در سنین کودکی عمیق تر و ریشه دارتر است؛ چرا که ذهن کودک آسوده و بی مشغله از مسائل زندگی است و قدرت گیرندگی او قوی تر است. آموزش رسمی از شش سالگی شروع می شود و یادگیری او به تدریج همراه با تعلیمات مدرسه ای، از محیط و مسائل و افراد گوناگون پیرامونش ادامه می یابد. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در مورد آموزش مسائل دینی می فرماید: وقتی فرزند شما به شش سالگی رسید، رکوع و سجود را به او یاد دهید. در هفت سالگی برای وضو ساختن آماده اش کنید و به نماز خواندن ترغیبش کنید. بدانید که با یاد دادن نام خدا به کودک، عذاب الهی از معلم و پدر و مادر برداشته می شود. نکته بعدی، توجه به آموزش و پرورش کودکان در زمینه های هنری، ورزشی و مهارت های اجتماعی است. صرفا نباید به آموزش های نظری بسنده کرد، بلکه لازم است با پرورش صحیح کودکان، به کشف استعدادهای پنهان جسمی و ذهنی شان پرداخت. در آموزه های دینی آمده است که به فرزندان خود اسب سواری، شنا و تیراندازی آموزش دهید. حضرت علی علیه السلام با تأکید بر آشنا سازی کودکان با آداب و روش های مفیدی که در زندگی به کار می آید، یادآور می شود که فرزندان شما برای دوره ای غیر از زمان شما باید آماده و مهیای فعالیت شوند. لازمه زندگی اجتماعی سالم و پربار، شخصیتی پرورش یافته با آمادگی روانی، برخوردار از مهارت های اجتماعی و با اعتماد به نفس بالاست که در صورت توجه دقیق به تمام ابعاد شخصیت کودک می توان به چنین هدفی دست یافت. زمانی که نیازهای زیستی و عاطفی کودک به طور کامل تأمین شود، زمینه کنج کاوی و فعالیت های ذهنی و عملی بیشتر، برای او فراهم می آید. اهمیت دادن به پرسش های جست وجوگرانه کودکان و پرورش قدرت تخیل آنان، امری بسیار ضروری در جهت رشد ذهنی و پایه ریزی متعادل شخصیت آنان است. بیان پاسخ های ساده و روشن به ابهامات ذهنی کودکان، قصه گویی یا خواندن داستان های ساده و آموزنده یا مشارکت دادن آنها به حل مسائل خانواده، از جمله روش هایی است که در پرورش ذهنی کودک مؤثر است. پیام متن:توجه به آموزش کودک در زمینه های هنری، ورزشی و مهارت های اجتماعی. توصیه های عملی به منظور تقویت ایمان مذهبی در کودکان1. برای تثبیت ایمان در دل فرزندتان بینش های او را درباره خدا صحیح و عمیق کنید. و به پرسش های او در مورد خداوند جواب های درست و در حد فهم او بدهید. 2. برای تقویت ایمان فرزند به خدا و پذیرش توانایی های خودش، جمله های مثبت را بر روی کاغذی بنویسید و بر در و دیوار و محل دید او قرار دهید، برای مثال: ـ برای سلامتی، توانگری، زیبایی و قدرتم از خداوند سپاس گزارم. ـ خدا همه جا با من است و همه چیز نیکوست. ـ قدرت و بزرگی خدا برتر و پایدارتر از دیگران است. ـ من با ایمان به خدا، در کارهایم موفق می شوم. 3. مفهوم مرگ را برای او به صورت مثبت بیان کنید. به او بگویید مرگ یک میهمانی بزرگ و با شکوه نزد خداست. بدین وسیله، آگاهی و شناخت او را از مرگ بالا می برید و ترس از این مسئله را در او کاهش می دهید. 4. به او یاد دهید با خدا درد دل کند، صحبت کند، تشکر کند و کمک بخواهد، به ویژه در مواقع حساس مثل: امتحان دادن. 5. برای تقویت ایمان دینی، محبت به ائمه اطهار علیهم السلام را در سرلوحه برنامه های تربیتی کودک خویش قرار دهید؛ چرا که محبت به آنان، انسان را به ارادت و هم رنگی با آنچه خدا می خواهد، توفیق می دهد. بدین منظور، بیان داستان های دوران کودکی امامان معصوم علیهم السلام بسیار سودمند است. 6. با بالا بردن قدرت ایمان در فرزندتان، او را در برابر تحمل مشکلات مقاوم تر و برای پذیرش مسئولیت های بزرگ تر آماده سازید. تربیت جنسی کودکمسئله مهمی که باید در دوره نوباوگی به آن توجه شود، نوع رفتار و تربیت جنسی کودک است. او هم زمان با رشد عقلی و ذهنی، غرایزش بیدار می شود. غریزه جنسی از 8 تا 11 سالگی نمایان و به تدریج قوی تر و آگاه تر می شود تا به بلوغ برسد. برای جلوگیری از انحرافات احتمالی و تربیت صحیح جنسی، باید والدین نسبت به روش های صحیح رفتار جنسی و راه های پیشگیری از گرفتاری ها آگاه باشند. دختران از لحاظ جسمانی، سریع تر از پسران رشد می کنند و علاقه خود را نسبت به جنس مخالف درک می کنند. حضرت علی علیه السلام نامحرم را از بوسیدن دختر شش ساله نهی می کند. و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جداسازی بستر فرزندان، به ویژه پسر از دختر تأکید می فرماید. رعایت حریم در روابط زناشویی پدر و مادر و کنترل رفتارهای جنسی، از نکته های مهمی است که باید به آن توجه داشت. در روایت های متعدد، از هم بستری در جایی که کودک ممیز یا حتی نوزاد بیدار حضور دارد، نهی شده و حتی احتمال انحراف برای چنین کودکی پیش بینی شده است. در تربیت صحیح جنسی کودک، درک دقیق والدین از شرایط کودک بسیار مهم است. خط مشی فکری و عقیده متضاد والدین درباره مسائل جنسی، مشکل ساز است. از طرفی نباید به طور کلی به اولین بیداری جنسی کودک بی اعتنایی کرد و از سویی نباید به سرعت در برابر آن واکنش نشان داد و با نصیحت و پند افراطی او را ترساند. گرچه بلوغ جنسی در سنین بالاتر از دبستان اتفاق می افتد، تمایلات جنسی تنها مختص به دوره بلوغ نیست، بلکه مدت ها پیش از آن به صورت احساس ویژه در تحریکات وجود داشته است. بسیاری از عادت های کودکان در این مورد، ممکن است از نگاه پدر و مادر مخفی بماند که باید با آگاهی از آنها، برخورد مناسب با او کرد. برای مثال: پسر بچه ممکن است در هنگام تحریک جنسی خود را بیشتر به مادر نزدیک کند و به اصطلاح لوس شود یا اصرار کند نزد مادر بخوابد. در این باره امام محمدباقر علیه السلام هشدار می دهد: «بایستی رختخواب پسر ده ساله از بستر زنان جدا باشد». پیام متن:در جریان تربیت جنسی، باید خردسالان را با مسائل بهداشتی ویژه آشنا ساخت و به صورت غیرمستقیم از پی آمدهای منفی عادت های غلط جنسی و بیماری هایی که به دنبال دارد، آگاه کرد تا در روند رشد خود، افزون بر پذیرش نقش جنسیتی خاص خود، دچار مشکل نشوند. توصیه های عملی پیرامون تربیت جنسی1. موقع ورود به اتاق کودک در بزنید و او را از حضور خود آگاه کنید. 2. از کنترل شدید و ایجاد ترس در او نسبت به احساس جنسی بپرهیزید. 3. محل خواب فرزندان تان را جدا کنید (بهتر است بعد از هفت سالگی باشد). 4. اگر بچه ها در اتاق با یکدیگر بودند، به بهانه های مختلف باید به اتاق آنها رفت و آمد کرد تا بدانند هیچ کجا کاملا امن و خالی از مراقب نیست. 5. از بدو تولد نوزاد، دختران را به شیوه دخترانه و پسران را به شیوه پسرانه بزرگ کنید. برای مثال: نوع لباس، اسباب بازی و غیره با توجه به جنسیت آنان انتخاب شود. 6. در حضور فرزندان با رعایت حیا و عفاف، از ابراز احساس شدید پرهیز کنید. 7. در این سنین کودکان به مقایسه اندام خود با والدین می پردازند، بنابراین با اندام پوشیده آنها را به حمام ببرید و مسائل بهداشتی مخصوص به هر جنس را به آنان یاد دهید.
پنج شنبه 93 خرداد 22 :: 9:10 صبح ::نگارنده : موسوی
آدمى از آن زمان که پا به عرصه حیات می گذارد تا هنگامى که به درجه ی کمال مى رسدمراحل متوالى و به هم پیوسته اى از رشد را پشت سر می گذارد که مى توان آنها را به منزله ی فصل هایى از تاریخ واحد حیات او قلمداد کرد. مراحل این رشد گر چه به ظاهرمتوالى و مستمر و یکنواخت مى نماید، ولى در حقیقت، هر مرحله از مرحله ی دیگرمتفاوت است. بعضى از این مراحل نسبت به بعض دیگر از آهنگ تندترى برخوردار وداراى جوش و خروش بیشترى است.در هر یک از این مراحل، انسان داراى ساختمان روانى خاصى است که در رفتار او متبلور است.تربیت در صورتى صحیح و ثمربخش خواهد بود که بر اساس مراحل رشد صورت پذیرد. به مدد همین مراحل است که مى توان انواع مشخص تربیت را تعریف کرد.«روسو» بر این باور بود که «هر سن و هر حالت از حیات، کمالى و بلوغ متناسب با خوددارد که مخصوص آن است.» هر مرحله اى از این مراحل که در تربیت، مورد غفلت مربیان قرار گیرد، فرصتى بسیار مغتنم است که براى همیشه از دست متربى رفته واقدامات بعدى هم سودى نخوهد داشت. (1) کار متربى در صورتى به نتیجه ی مطلوب مى رسد که فعالیت تربیتى به موقع صورت گیرد. اگر پیش از هنگام به آن فعالیت بپردازد وقت خود را تلف کرده اس اگر پس ازآن به این کار دست بزند، کوشش او دیر صورت گرفته و بى نتیجه خواهد ماند.دوره اى از عمر آدمى، دوره بازى است و دوره دیگر دوره حافظه و دوره عادات، ویک دوره هم دوره شور و هیجان فراوان است.(2) خانم ماریا مونته سورى (3) ( 1952 - 1870) پزشک و مربى معروف ایتالیایى در این باره می گوید:مهم آن است که مراقب ظهور این قبیل مراحل حساس باشیم، آن ها را مغتنم شماریم و نکته ی دیگرى که به همین اندازه حائز اهمیت است آن که باید نه تنها مراقب شروع مراحل حساس باشیم و با سرگرمى های مناسب به تقاضای آن پاسخ دهیم، علاوه بر آن نگذاریم این قبیل فرصت ها بدون بهره بردارى از دست برود. این مراحل در وقت معینى فرا مى رسند و در زمان معینى زوال مى پذیرند اگر این دوران بگذرد علاقه از دسترس خارج مى شود و ایجاد آن دگر باره میسور نیست؛ نیرویی گرانبها تضعیف شده و از میان رفته است . (4) بعضى از اندیشمندان علوم تربیتى، مراحل تربیت را شش مرحله به شرح زیر دانسته اند: 1-دوره طفولیت، ازتولد تاهیجده ماهگى 2-دوره کودکى اول، از 2 سالگى تا 4 سالگى 3-دوره کودکى دوم، از 4 سالگى تا 7 سالگى 4-دوره کودکى سوم، از 7 سالگى تا 12 سالگى 5-دوره نوجوانى، از 12 سالگى تا 16 سالگى 6-دوره جوانى، از 16 سالگى تا 20 سالگى (5) اشکالى که بر ایشان وارد است این است که فاصله ی هیجده ماهگى تا 2 سالگى مورد غفلت قرار گرفته است.موریس دبس، مراحل تربیت را در پنج مرحله گنجانده است؛ بدین ترتیب: 1-دوره پرستارى از کودک، پس از تولد تا 3 سالگى 2-دوره کودکستانى، از 3 سالگى تا 7 سالگى 3-دوره دبستانى، از 6 سالگى تا 13 سالگى (وحتى 14 سالگى براى پسران) 4-دوره نگرانى بلوغ، از 11 سالگى تا 16 سالگى 5-دوره جوش و خروش جوانى از 16 سالگى تا 20 سالگى (6) مراحل رشد از دیدگاه اسلامى و زمان هر مرحله هفت سال است. از این مراحل با تعابیری نمادین و پرمعنا سخن رفته است. نخست، بخشى از روایات را مى آوریم و آنگاه به اختصار به تبیین مراحل رشد و تعلیم و تربیت از منظر روایات مى پردازیم: 1-از امام صادق (علیه السلام)نقل شده است که فرمود: پسر بچه هفت سال بازى می کند، وهفت سال قرآن (یا خواندن و نوشتن) مى آموزد، و هفت سال حلال و حرام (احکام و حقوق) مى آموزد. (8) 2-همان حضرت فرمود: فرزندت را بگذار هفت سال بازی کند، و هفت سال، ادب آموزد، و هفت سال، او را ملازم و همراهت ساز؛ اگر به راه آمد و رستگار گردید (چه بهتر) وگرنه در او خیرى نیست. (9) 3-پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: فرزند، هفت سال، آقا و سرور است، هفت سال، بنده است و هفت سال، وزیر است. اگر در بیست و یک سالگى از اخلاق او راضى بودى که بسیار خوب و مطلوب است وگرنه او را واگذار که در پیشگاه خداى متعال، معذورى. (10) در این سه روایت، مراحل تربیت از هنگام ولادت تا بیست و یک سالگى، در سه مرحله گنجانده شده و براى هر سه مرحله، مدت زمان یکسان یعنى هفت سال در نظر گرفته شده است: 1-مرحله ی اول: مرحله ی بازى و سیادت، از تولد تا هفت سالگى. 2-مرحله ی دوم: مرحله ی آموختن قرآن و خواندن و نوشتن، از هفت سالگى تا چهارده سالگى. 3-مرحله ی سوم: وزارت و مشارکت در امور و آموختن حقوق و احکام از چهارده سالگى تا بیست سالگى. در مرحله ی اول، از آن زمان که کودک پا به عرصه ی حیات می گذارد تا زمانى که به هفت سالگى پا مى نهد، مهم ترین و اساسى ترین تجربه ها را در قالب تلاش و تکاپوى حسى-حرکتى و بازى هاى گوناگون پشت سر می گذارد و استعدادهایش شکوفا مى شود. در این هفت سال، بهترین عامل ساماندهى نیروهاى نهفته در کودک، و شکوفا کننده استعدادهاى او، بازى و تلاش و تکاپو است. امرى که از دید بسیارى از اطرافیان، پنهان است. از این رو، امام (علیه السلام) مى فرماید: «دع ابنک یلعب سبع سنین» یعنى وظیفه اى سنگین بر دوش او مگذار و او را در فشار قرار مده و بر او سخت نگیر. البته معنى سخن امام (علیه السلام) این نیست که او را به کلى مهمل بگذار و از دور به کنترل او نپرداز، یا هیچ مطلبى به او نیاموز. بلکه در بعضى از روایات به کیفیت آموزش های دینى که در این سنین اشاره شده است:امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) فرمود: وقتى بچه به سه سالگى رسید، هفت بار به او گفته شودبگو لا اله الا الله، سپس رها شود تا سه سال و هفت ماه و بیست روزه شود.آنگاه به او گفته شود: هفت بار بگو: محمد رسول الله. سپس به حال خود رها شود تا پنج سال او تمام شود.سپس به او گفته شود: کدام دست را وست و کدام دست چپ تو؟ وقتى دست چپ وراست خود را شناخت، رو به قبله قرار داده شده و به او گفته شود: سجده کن. سپس رها شود تاشش سالش تمام شود. وقتى شش ساله شد، نماز بخواند و رکوع و سجود به او آموخته شود تاآن که هفت سالش تمام شود. وقتى هفت ساله شد به او گفته شود: صورت و دست هاى خودرا شستشو بده. وقتى که آن دو را شست، به او گفته شود: نماز بخوان: سپس رها مى شود تا 9سال او تمام شود. وقتى نه سال او تمام شد، به او وضو آموخته شود (اگر وضو نگیرد) تنبیهشود، و نماز به او آموخته شود و (اگر نخواند) تنبیه شود. وقتى وضو و نماز آموخت، خداوندوالدینش را بیامرزد. (11) در بعضى از روایات بدون آن که سن خاصى در نظر گرفته شود، دستور داده شده کهبه فرزندانتان شنا و تیراندازى بیاموزید. امیرمومنان على (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که آن حضرت فرمود:علموا اولادکم السباحة و الرمایة (12) برخى، مراحل مختلف رشد و تعلیم و تربیت را از دیدگاه روایات، چهار مرحله دانسته و گفته اند:با ژرف نگرى در روایات این باب چنین نتیجه مى شود که مى توان مراحل مختلفرشد و تعلیم و تربیت را به چهار مرحله تقسیم نمود: 1-دوره اى که کودک باید آزاد باشد و بازى کند و تحت شکنجه و فشار واقع نباشد تاقوای روحى و جسمى او به طور طبیعى رشد نماید. این مرحله از آغاز تولد تا سن هفتسالگى را در بر می گیرد... 2-مرحله ی تعلیم و تربیت:در این دوره کودک آنقدر رشد کرده که مى تواند مفاهیم رادرک کند و به طور مستقیم تحت تعلیم و تربیت قرارگیرد و آداب و رسوم را بیاموزد. این مرحله تقریباً از آغاز هفت سالگى کودک شروع مى شود و به چهارده سالگى ختم مى شود. چنان که معلوم است در این دوره سلول های مغز کودک بسیار فعال و شاداب است و برای یادگرفتن مطالب از هر جهت آمادگى دارد. از این جهت است که در روایات توصیه شده که در این مرحله کودکان را آداب و علم بیاموزید. 3-مرحله ی عمل و مشاوره:این مرحله که تقریبا از حدود سال پانزدهم شروع مى شود و تاهفت سال ادامه مى یابد مرحله ای است که نوجوان آنچه را در دوران های پیش فراگرفته، موردعمل قرار دهد تا بتواند کارهای اجتماعى را انجام داده و... راه و رسم زندگى را فراگیرد... 4-مرحله ی کمال و ورزیدگى:از این مرحله در قرآن مجید به «اشُد» تعبیر شده است... این لفظ در قرآن کریم به دو معنى استعمال شده است :الف)به معنى کمال و قوت نسبى عقل و تمییز است که در هنگام بلوغ یا بعد از آن حاصل مى شود و آیه ی شریفه ی «و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی أحسن حتی یبلغ أشده»(13) ...( و به مال یتیم- جز به نحوی [هرچه] نیکوتر- نزدیک مشوید، تا به حد رشد خود برسد.) بر همین معنى دلالت دارد.ب)مرحله ای که قوای جسمى و ذهنی آدمى به آخرین درجه کمال خود مى رسد. دراین مرحله عقل فطری او به وسیله ی عقل تجربى اش تکامل یافته و مى تواند آینده نگرباشد... به نظر برخى نهایت قوت و استحکام عقل انسان در سن چهل سالگى است.(14) در پاره اى از روایات به آموزش در دوره کودکى، نوجوانى و جوانى به طور خاصى تأکید شده است. آموزش دین در این سنین به منزله ی نقش در سنگ یا زمین خالى که هر تخمى در آن بیفشانند، پذیرا است تشبیه شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرماید: من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الرسم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب علی وجه الماء(15) کسى که در جوانى خود علم آموزد، چون نقش بر سنگ است و کسى که در بگسالى علم آموزد به منزله ی نوشتن روى آب است.امام على (علیه السلام) نیز مى فرماید:انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شیء الا قبلته (16) همانا دل نوجوان، چون زمین خالى است که هپع چیز در آن افکنده نمى شود جز آن که آن رامى پذیرد.البته در عین حال که اسلام ترغیب به آموزش در سنین نوجوانى و جوانى مى کند و آن را به مثابه نقش بر سنگ مى داند و آموزش در بزرگسالى را بر آب تشبیه مى کند، اما آموزش در بزرگسالى را نیز مثبت ارزیابى می کند و کسى را که به دلایلى در کودکى و نوجوانى نتوانسته است تحصیل علم کند و در بزرگسالى به طلب دانش پرداخته و در حین تحصیل از دنیا رفته است، شهید قلمداد مى کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرماید: من لم یطلب العلم صغیرا فطلبه کبیرا فمات ، مات شهیدا (17) کسى که در کودکى، دانش نیاموخته و در بزرگى به جست و جوى دانش پرداخته و مرده است،شهید از دنیا رفته است.جوانى، مرحله ی بسیار حساس و مغتنم در حیات انسان است. آدمى در قیامت قدم از قدمبرنمى دارد مگر آن که از پنج چیز از او سئوال مى شود که یکى از آن ها جوانى است. سئوال مى شود که جوانى را چگونه و در چه راهى سپرى کرده است. رسول خدا (صلی اعلیه و آله و سلم) مى فرماید:لا تزول قدم ابن آدم یوم القیامة من عند ربه حتی یسأل عن خمس: عن عمره فیم افناه، و عن شبابه فیم ابلاه ، و من ماله من این اکتسبه... . (18) آدمى در قیامت قدم از قدم برنمى دارد مگر این که از پنج چیز از او پرسش مى شود: از عمر اوکه در چه چیز فانى ساخته و از جوانى او که در چه چیز آن را به پیرى رسانده، و از مال او که ازکجا به دست آورده است....و نیز فرمود:ان لله ملکا ینزل فی کل لیلة فینادی یا ابناء العشرین جدوا و اجتهدوا (19) خدا را فرشته اى است که در هر شب از آسمان فرود مى آید و ندا می کند ای جوانان بیست ساله جدیت و تلاش کنید.جوانى که پارسایى پیشه کند و جوانى خود را در اطاعت خدا سپرى کند، بسیارارزشمند است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:ما من شاب یدع لله الدنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدیقا (20) هیچ جوانى نیست که دنیا و لهو و لعب آن را براى خدا رها کند و جوانى خود را در اطاعت خداسپرى کند مگر آن که خداوند به او پاداش هفتاد و دو صدیق عطا کند.اگر این جوان پاکدامن و پارسا، از چهره اى زیبا برخوردار باشد- که طبیعتا اسباب گناه براى او فراهم تر استاوند رحمان به وجود او در برابر ملائک مباهات مى کند. ازرسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است:انّ احبّ الخلائق الی الله عزوجل شابّ حدث السن فی صورة ح شبابه و جماله لله و فی طاعته ، ذلک الذی یباهی به الرحمن ملائکته ، یقول هذا عبدی حقا (21) محبوبترین آفریده ها نزد خداوند، جوانى نوخاسته و داراى صورتى زیبا است که جوانى وجمال و زیبایى خود را برای خدا و در (راه) اطاعت او قرار دهد، او همان کسى است که خداوندرحمان به وجود او بر ملائکه مى بالد، مى فرماید: این، حقا بنده ی من است.رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیان دیگرى چنین فرمود:ان الله یحب الشاب الذی یفنی شبابه فی طاعة الله تعالیبراستى خداوند جوانى را که جوانیش را در طاعت خداى تعالى از دست بدهد، دوست مى دارد.روایاتى درباره فضیلت و ارجمندى مقام جوان عابد رسیده است. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که:ان الله تعالی یباهی بالشاب العابد الملائکة ، یقول : انظروا الی عبدی ، ترک شهوته من اجلی (22) خداى تعالى به جوان عابد و پرستشگر بر ملائکه مى بالد، مى فرماید: به بنده ام بنگرید،شهوت و تمایلات خود را به خاطر من ترک کرد.از همان بزرگوار نقل : «فضل الشاب العابد الذی تعبد فی صباه علی الشیخ الذی تعبد بعد ما کبرت سنه کفضل المرسلین علی سائر الناس» (23) فضیلت جوان پرستشگر که درکودکى، راه پرستش و عب در پیش گرفته است بر پیری که بعد از آن که به سن پیری رسیده، متعبد گردیده است، مانند فضیلت و برترى پیامبران بر دیگر مردمان است.اگر جوانى بر اثر غلبه ی غریزه جنسى به گناه آلوده شد و توبه کرد، نزد خدا محبوبیت پیدا می کند. جوان آلوده به گناه نباید فریب وسوسه ی شیطان را بخورد که می گوید: تو هنوز جوانى وفرصت دارى، تا جوانى، لذت ببر و به کامروایى بپرداز، بلکه باید فوراً توبه کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:ان الله تعالی یحب الشاب التائب (24) خداوند متعال جوان توبه کننده را دوست مى دارد.در روایت دیگرى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین آمده است:ما من شیء احب الی الله تعالی من شاب تائب ، و ما من شیء ابغض الی الله تعالی من شیخ مقیم علی معاصیه (25) هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از جوان تائب نیست. و هی زی نزد خدا مغبوض تر از پیر مصرّبر معصیت نیست.(26) پی نوشت ها: 1-مراحل تربیت، موریس دبسن، ترجمه ی علیمحمد کاردان، انتشارات دانشگاه تهران، ص 8.
دوشنبه 93 فروردین 25 :: 11:1 صبح ::نگارنده : موسوی
آموزش مسئولیت های اجتماعی در شهربازی کیدزانیاشاید هنوز هم یادتان باشد که یکی از اولین موضوعات انشایی که بیشتر ما در کودکی نوشته ایم این بود: “در آینده می خواهید چکاره شوید؟” و اینک ما در پروژه سیتی استار مشهد دست به این مهم زده ایم تا به کودکانمان کمکی کرده باشیم...که علائق خویش را بشناسند و همگام با استعدادشان برای آینده خویش دست در دست والدین مهربانشان برنامه ریزی کنند...
دوشنبه 93 فروردین 25 :: 10:47 صبح ::نگارنده : موسوی
کودکان زیبایند ..همیشه....برای همه..... صداقت و پاکی شان زیبا تر ....و آرزوهایشان ناب ناب....آرزوهای کوچکی که برای خودشان بس بزرگ است...وحرفهای دلهای کوچک و پاکشان با بیان شیرین کودکانه شان،زیباترینند... امروز میخوام چند ارزو از ارزوهای کودکان رو براتون از کتاب ارزوهای بزرگ کودکان(نگار حقانی ذبیحی ) بیارم: سارا (کلاس دوم):بهترین ارزوی من اینه که وقتی خواهرم به دنیا اومد اسمش رو سفید برفی بذاریم تا جادوگر بدجنس به او سیب سمی بدهد. مریم(کلاس چهارم):من میخواهم دکتر مغز بشوم و شوهرم معلم دبستان باشد . اسمش علیرضا باشد و یک دختر اسمش سارا باشد و پسر اسمش سامان باشد. خودمم که مریمم و یک بچه کوچک داشته باشم و یک روز با خانوادم به پارک برویم که خوش بگذرد.با سپاس گذاری از شما مجید(10ساله):من مجید هستم . ارزو دارم هرچه زودتر بزرگ شوم تا سربازی بروم و بعد گواهی نامه بگیرم و ماشین بخرم و کم کم یک خانه بخرم و یک مغازه باز کنم و بعد از چند روزی که کارم رونق پیدا کرد پدر و مادرم برای من به خواستگاری بروند تا پیروز شوم و بعد دوتا بچه ی با ادب داشته باشم و بچه هایم با شخصیت و با علم باشند و در تیم پیروزی باشند. شبنم (کلاس سوم):من ارزو دارم که مادرم بچه دار بشود . و خاله ی من ازدواج کند . و بچه دار بشود. خاله من وقتی ازدواج کرد شوهر خوبی گیرش بیاید. و تا وقتی که میخواست عروسی کند مادربزرگ من یعنی عزیز جونم انشاالله زبونم لال زبونم لال نمی رد و زنده باشد. و مادر من هم تا وقتی خاله جونم ازدواج کرد بچه دار شود.تمام (بی نام):من از خدا میخواهم که لتفن یک اقل درست حسابی به من بدهد تا من در حل کردن ریاضی گیر نکنم .مرسی لادن:رج لب میخام. اردلان :من ارزو دارم که خدا همه ی مردگان را به راه راست هدایت کند و همه زندگان همیشه زنده بماند. ملیحه (کلاس سوم):من می خوام جام را از این جا اوز کنم و برم پیش لیلا دوستم و سر میز بنشینم
دوشنبه 92 تیر 24 :: 11:7 صبح ::نگارنده : موسوی
در مورد تربیت فرزند به منابع زیر مراجعه نمایید:
پنج شنبه 92 تیر 13 :: 8:14 صبح ::نگارنده : موسوی
امروزه بسیاری از پدرها و مادرها نگران پدیدهای به نام «بلوغ زودرس» در فرزندانشان هستند و اینکه میخواهند بدانند با این پدیده، چگونه باید برخورد علمی و درست داشته باشند.
ظاهر شدن علائم بلوغ از نظر جسمی و هورمونی در دختران قبل از 8 سالگی و در پسران قبل از 9 سالگی، بلوغ زودرس نامیده میشود.
ابتدا این کودکان بلندتر از همسالان خود هستند، ولی به دلیل بلوغ زودرس استخوانها، در نهایت قد کوتاهتری خواهند داشت. بلوغ در دختران با بزرگ شدن سینهها و شروع عادت ماهانه ظاهر میشود و در پسران با افزایش شهوت که به شکل اختلالات رفتاری تظاهر میکند.
چرا بلوغ زودرس مهم است؟ بلوغ زودرس از دو جنبه اهمیت زیادی دارد: جنبه اول علت ایجادکننده آن است که پزشک متخصص با انجام آزمایشهای لازم و پیگیریهای منظم و دقیق نوجوان، در طی مدت طولانی به دنبال علت ایجاد آن میگردد. جنبه دوم اثرات بلوغ زودرس، رشد قدی و تاثیرات روانی در نوجوان است.
علل بلوغ زودرس چیست؟ در بیشتر دخترها، علت خاصی برای بلوغ زودرس دیده نمیشود و بیشتر جنبه خانوادگی دارد و در سایر افراد خانواده (مادر یا خواهران) نیز چنین حالتی دیده میشود، ولی در مواردی، بیماریهای مهم دستگاه عصبی مرکزی مثل تومورهای مختلف، عفونت و التهاب مغز یا ضربه به جمجمه میتواند این حالت را ایجاد کند. گاهی کیستهای تخمدانی با تولید هورمونهای جنسی زنانه، باعث بلوغ زودرس میشوند. در پسرها حالت سرشتی کمتر دیده میشود و بیماریهای زمینهای مثل تومورهای سیستم عصبی مرکزی بیشتر شایع است. کودکان مبتلا به بلوغ زودرس، در ابتدا بلندتر از همسالان خود هستند، ولی در نهایت قد کوتاهتری خواهند داشت
راه های تشخیص علت بلوغ زودرس تصویربرداری سر به صورت رادیوگرافی در تشخیص کمک کننده است. در این کودکان (پسر یا دختر) بررسی مغز با MRI حتما انجام میشود. سونوگرافی از تخمدانها و شکم و بررسی آزمایشگاهی هورمونهای مختلف و نیز تعیین سن استخوانی انجام میشود. در صورت طبیعی بودن معاینات و آزمایشها، حتما باید هر 6 ماه یک بار توسط پزشک بررسی انجام شود.
عوارض بلوغ زودرس با بلوغ زودرس، کودکان در مقابل استرسهای جوانی قرار میگیرند و نمیدانند چه کار باید کنند. این کودکان از نظر جسمی تظاهرات بلوغ را دارند، ولی تجربه کافی را ندارند. دختران با ظاهر شدن علائم عادت ماهانه ممکن است دچار مشکلات روحی شوند. در هر دو جنس به دلیل افزایش شهوت، رفتارهای ناهنجار شیوع دارد.
علائم و نشانههای بلوغ زودرس در دختران علائم ابتدا با بزرگ شدن سینهها ظاهر میشود و بعد از آن موهای نواحی از بدن که غدد جنسی در آنها وجود دارد، دیده میشوند، مانند دستگاه تناسلی و زیربغل یا حتی گاهی اطراف سینهها. عادت ماهانه نیز در مرحله نهایی است. اطراف نوک سینهها تیره و ضخیم میشود و نوک سینهها جلو میآید. جوش نیز در صورت این کودکان افزایش مییابد. در پسران اولین علامت، بزرگ شدن بیضه و سپس بلوغ دیگر اجزای اندام تناسلی است. قد این کودکان ابتدا بلندتر از همسنهای خودشان است. صدای این کودکان ضخیم میشود و موهای صورت به شکل زودرس ظاهر میشوند.
آیا درمان بلوغ زودرس لازم است؟ هنگامیکه بلوغ در سنین پایین شروع شود، رشد قدی کودکان بیشتر میشود و به نسبت کودکان همسن خود، قد بلندتری خواهند داشت، ولی پس از 2 یا 3 سال، رشد قدی متوقف میشود و آنها در نهایت بزرگسالان کوتاه قدی خواهند شد. از نظر شکل جسمی و ظاهری بدن نیز ممکن است مشکلاتی دیده شود. به علاوه، از نظر روانی نیز این کودکان دچار مشکلات زیادی خواهند شد. رشد سینهها یا ایجاد قاعدگی در دختران کمسن یا رویش موهای صورت و کلفتی صدا در پسران کمسن در مقایسه با سایر همسالان خود، باعث بروز اضطراب شدید در این کودکان و والدین آنها میشود. بنابراین درمان باید بسیار زود شروع شود (قبل از سن استخوانی 12 سال برای دختران و 13 سال برای پسران). در صورت موفقیت، پزشک درمان را تا رسیدن کودک به سن طبیعی بلوغ ادامه میدهد و سپس قطع میکند تا بلوغ به طور طبیعی پیش برود. در واقع، آگاهی والدین از نشانههای بلوغ زودرس و مراجعه زود و به موقع، موفقیت درمان را به دنبال دارد. نکته مهم این است که هوش این کودکان طبیعی و حتی در مواردی بالاتر از کودکان همسن خودشان است، ولی به دلیل تغییرات ظاهری و نیز تاثیر هورمونها، ممکن است دچار اختلالات رفتاری، حالتهای تهاجمی و حتی افسردگی شوند
در برخی موارد، روشهای جراحی برای درمان تودههایی که در مغز به صورت نابجا هورمون ترشح میکنند، استفاده میشود.
نقش والدین والدین باید با ایجاد یک رابطه صادقانه و دوستانه با دختر یا پسر مبتلای خود برای او توضیح دهند که پیدایش این تغییرات در چه سنی طبیعی است و حالا که در او به صورت زودرس ایجاد شده، چه مراقبتها و درمانهایی ضروری است. ارتباط والدین با مربیان و معلمان آموزشی فرزند، در برقراری ارتباط دوستانه این کودکان با هم سن و سالهای خود بسیار حیاتی است. در محیط مدرسه است که عدم توجه به شرایط جسمی و روحی این کودکان باعث بروز مشکلات روانی جدی میشود، بنابراین معلمان آگاه و دلسوز در برقراری ارتباط طبیعی بین این کودکان و همکلاسیهایشان نقش کلیدی دارند.
ارتباط چاقی با بلوغ زودرس طبق آزمایشها و تحقیقات انجام شده، هم در مورد پسران و هم در مورد دختران، چاقی و بلوغ جنسی در ارتباط با یکدیگرند، اما این وابستگی و ارتباط با یکدیگر متفاوت است، از این نظر که در دختران ارتباط مثبت و در پسران ارتباطی منفی بین این دو وجود دارد. به این معنی که دختران مبتلا به بلوغ جنسی زودرس، چاقتر از حد معمول هستند، اما پسران مبتلا به بلوغ زودرس، لاغرتر از حد معمولاند. در هر دو مورد، به محض مشاهده چاقی یا لاغری غیرعادی، باید آزمایشها و ملاحظات مربوط به بلوغ زودرس را انجام داد. بخش سلامت تبیان
پنج شنبه 92 تیر 13 :: 8:5 صبح ::نگارنده : موسوی
فکرش را هم نمیکنید که این 5 عامل باعث بلوغ زودرس فرزند شما باشند
پنج شنبه 92 تیر 13 :: 8:1 صبح ::نگارنده : موسوی
در زمانهای گذشته، بسیاری از نوجوانان و جوانان معمولا اوقاتی از شبانهروز خود را در مزارع، کارگاه یا کارخانه مشغول به کار بودند و از طریق کارفرمایان و همکاران خود اطلاعاتی به دست میآوردند و پاسخ برخی پرسشهای خصوصی خود را مییافتند. امروزه به دلیل تغییر شرایط زندگی و نیز به دلیل کمبود وقت و مشغله کاری والدین، بیشتر پدرومادرها نمیتوانند به پرسشهای نوجوانان خود پاسخ دهند.
پنج شنبه 92 تیر 13 :: 8:0 صبح ::نگارنده : موسوی
یک روانشناس و مشاوره اختلالات جنسی با تاکید بر اینکه «والدین بایستی از دوران کودکی تربیت جنسی فرزند خود را آغاز کنند»، گفت:« اگر والدین با برنامهریزی درست و بلند مدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.» دکتر لیلا حیدری نسب در گفتگو با خبرنگار سلامتنیوز، اظهار داشت:«تربیت جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمیشود بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، تربیت جنسی فرزند خود را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سئوالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و تربیت فرزند در هر سنی متفاوت است.»
وی افزود:« به عنوان مثال ممکن است والدین کودک 2 یا 3 سالهای داشته باشند که مراقبتهای خاص خود را لازم دارد . کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوتهای جنسیتی میشود و این توجه باعث میشود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند. گاهی کودک سوالاتی درباره نحوه متولد شدن خود میپرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که میداند باشد و برای پاسخ دهی به سوال او ابتدا باید دانست که این سوال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد سپس بر اساس دانسته های کودک به او جواب میدهیم.» این مشاور اختلالات جنسی تصریح کرد:« البته این قضیه فرهنگی است و بسته به فرهنگ هر جامعه و خانواده نحوه پاسخ دهی و آشنایی کودک و نوجوان با مسائل جنسی متفاوت است.معمولا در فرهنگ جامعه ما نوجوانان اطلاعات خود را در خصوص بلوغ و مسائل جنسی از طریق منابع غیر والدینی نظیر دوستان ورسانه ها نظیر اینترنت و … کسب می کنند و متاسفانه منابع رسمی برای اطلاع رسانی در این خصوص غفلت کردهاند.» دکتر حیدرینسب ادامه داد:« اگر فرض بر را بر این بگذاریم که نوجوانی در مورد این مسائل از والدین خود پرسشهایی را می پرسد والدین بایستی با ظرافت با این مسئله کنار بیایند و نباید به انکار سوالاتی که برای وی بوجود آمده بپردازند و نه به آن دامن بزنند. گاهی والدین ترجیح میدهند تمام مسائل را در زمان ازدواج فرزندشان مطرح کنند اما باید بدانند اگر با برنامهریزی درست و بلند مدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.»
وی گفت:«در جامعه مسئله محارم و ارتباط با محارم مسئله ای جدی است که این مشکل به ندرت در میان خانوادهها اتفاق میافتد و در صورتی که این ارتباط صورت گیرد نشان دهنده سطح فرهنگی خانواده و مشکلات عمیق شخصیتی دختر یا پسر تازه به بلوغ رسیده است و ممکن است بیماری های روانی پشت این قضیه وجود داشته باشد.
نکته بسیار مهم در این میان این است که والدین و معلمان باید گام به گام با بچه ها بزرگ شوند و اطلاعاتی که در خصوص مسائل جنسی در اختیار کودک 3 ساله قرار داده می شود بسیار متفاوت با دختر 13 ساله است از طرفی عدم آگاهی دادن و طفره رفتن از پاسخ به مسائل بلوغ و سوالات جنسی باعث می شود به کنجکاوی های نوجوان تازه بالغ شده دامن زده شود، بنابراین خانواده مهمترین موقعیتی است که بایستی اطلاعات لازم و کافی را به نوجوانش بدهد و آرام آرام به راهنمایی وی بپردازد.»
این عضو گروه خانواده و سلامت جنسی کلینیک سلامت خانواده در ادامه تصریح کرد:«نوجوان زمانی که میخواهد مسائلی در این خصوص را با والدینش در میان بگذارد بایستی احساس امنیت کند از طرفی خانواده باید با او صحبت کرده و به او بگویند اگر احساساتی وجود دارد برای من هم در زمان نوجوانی وجود داشته و نباید ذهن خودت رو زیاد درگیر این مسئله کنی و اطلاعاتی که در اختیار نوجوان خود قرار می دهد نباید به گونهای باشد که باعث کنجکاوی های شدید او شود تا جایی که تحریک شده و به سمت تجربه کردن و فهمیدن مسائل بیان شده روی بیاورد.»
وی تاکید کرد:«نحوه پوشش در هر خانوادهای بسته به فرهنگ آن دارد گاهی برخی پوشش راحتی در حضور فرزند خود دارند و وی به دیدن این گونه پوشش و لباس عادت دارد اما تغییر ناگهانی پوشش و نحوه لباس پوشیدن در حضور فرزندی و یا برادری که تا به حال با این موضوع برخورد نداشته است کار درستی نیست و تشخیص در خصوص این موضوع به عهده والدین است و گاهی ممکن است والدین به دلیل اینکه شخصیت فردی را می شناسند و می دانند که وی فردی است که سوء نیت دارد پوشش فرزند خود را در حضور وی کنترل می کنند.»
دکتر لیلا حیدری نسب خاطر نشان کرد:«نوجوانی سن شروع صفات ثانویه جنسی و سن رشد تحولات شناختی گسترده در فرد است و نوجوان ناگهان از نظر توانائی شناختی توانمند می شود و گاهی برخی از نوجوانان تازه بالغ شده با دیدن برخی فیلمها و یا پوشش نامناسب تحریک شده و خیال پردازی میکنند گرچه همین توانائیهای شناختی و توانائی خیالپردازی در نوجوان میتواند به شرایط غیر تحریک کننده هم تسری یابد . بهترین روش برای کنترل این موقعیتهای ناخواسته سرمایه گذاری ورزشی – تحصیلی – شرکت در فعالیت های گروهی و ارائه آزادی های مجاز فردی در حد چهارچوب خانواده می باشد و به هرحال انضباط و انعطاف پذیری در روند آموزش و تربیت جنسی مولفههای اصلی هستند |