پنج شنبه 91 آبان 4 :: 12:57 عصر ::نگارنده : موسوی
مدل سلامت روان جامع ) مدل سلامت روان جامع ) keyes,2002 ) سلامت روانی به عنوان حالتی کامل
• خودمختاری مولفه های بهزیستی اجتماعی • درک پذیری اجتماعی مولفه های بهزیستی اجتماعی در جمع بندی از تعریف سلامت روانی رضایت زناشویی یا کیفیت زناشویی؟ مثلث عشقی اشترنبرگ
پنج شنبه 91 آبان 4 :: 11:43 صبح ::نگارنده : موسوی
کسی می گوید:
چهارشنبه 91 مهر 26 :: 12:0 عصر ::نگارنده : موسوی
1 - تصور کن که هر روزِ تو مانند روزهای تعطیل است.چنان کن که گویی خلق و خوی روز تعطیل را داری. با این کار تنش ها رخت بر می بندند. 2 - وانمود کن که آرام هستی: ویژگی های فردی آرام را به خود بگیر. بگذار دیگران شما را آرام ببینند. با این کار اندک اندک شخصیتی آرام می یابی. 3 - اثر صندلی ای که به شما تن آسانی می دهد و شما را دچار رخوت نمی سازد ، شگفت انگیز است. صندلی خوب برجان شما اثر می نهد. بهترین انتخاب شما صندلی ای است که پشت شما را حمایت می کند تا راست بنشینید. 4 - دویدن یکی از پادزهرهای مفید در برابر تنش است. نیازی به تمرین ندارد، و تأثیر آن در نخستین دویست مترپدیدار می شود. 5 - به زیبایی بیندیش. زیبایی به هر جا آرامش می آورد، چه دست ساز انسان و چه طبیعی. 6 - آن چه خواب را و در نتیجه آرامش را آشفته می سازد الکل و قهوه است . 7 - انجام برخی تمرین ها گاه مشکل است ؛ اما پیاده روی ، آسان و شادی بخش است. پیاده روی را هر روز تکرار کن. 8 - هر وعده غذا خوردن را با چیزی خام شروع کن: میوه یا سبزی . با چنین کاری آرامش را افزون و غذاها را هماهنگ می سازی. 9 - پا را مرطوب و با روغنی خوب ماساژ بده. از این راه آرامش فرا می رسد. 10 - رانندگی کاری پر تنش است. حتی اگر از رانندگی لذت می بری ، گاهی آن را کنار بگذار. در صندلی عقب بنشین و بگذار در طول سفر آرام یابی. 11 - آنچه در زندگی روزانه بدان می پردازید و اندک ترین چیزی که از آن خود می کنید ، باری است بر شما؛ همین اندک هاست که با تنش همراه اند. 12 - به کاری بپردازید که دست یافتنی است. کارهای دیگر را به دیگران واگذارید. 13 - برای تعالی خویش، نسبت به دیگران مؤدب باشید. پاسخ متقابل که غالباً وجود دارد، چندان مهم نیست. آنچه مهم است احساس خوبی است که به شما دست می دهد. 14 - تفاوت ها را بشناس: تفاوت زیستن و زندگی کردن را. 15 - در سردی آرامش نیست، ساییدن دست ها گرمی را پدید می آورد و در پی گرمی آرامش فرا می رسد.
سه شنبه 91 مهر 25 :: 12:0 عصر ::نگارنده : موسوی
در اکثر اوقات بلوغ زودرس جنسی یک خصیصه فامیلی است که به طور طبیعی اتفاق می افتد اما بعضی مواقع نیز در اثر یک بیماری شدید عضوی، مثل ضایعات و تومورهای هیپوتالاموس، مننژیت و انسفالیت ایجاد می شود. اما در درجه اول باید بلوغ جنسی واقعی را از بلوغ جنسی کاذب تشخیص داد. نکته مهم این است که در جریان بلوغ واقعی دوره قاعدگی به طور طبیعی انجام می شود. وجود پولیپ روده و هیپرپیگمانتاسیون مخاطی و لکه های شیر قهوه ای روی پوست ـ کم کاری تیروئید یا هیپوتروئیدیسیم ممکن است عواملی برای تشخیص بلوغ زودرس جنسی باشند و یا در تشخیص به ما کمک نمایند. به هر حال تشخیص بموقع و درمان سریع بیماری برای بیمار منافع زیادی دارد. زیرا بسیاری از کودکان مبتلا به بلوغ زودرس عاقبت به علت بسته شدن سریع اپی فیز استخوانها دچار کوتاهی قد و قامت و حتی کوتولگی می شوند. وقتی جوانه و برجستگی سینه در دختران، قبل از 8 سالگی ظاهر شود یا شروع عادت ماهانه قبل از 9 سالگی باشد در واقع بلوغ جنسی زودرس اتفاق افتاده است. هنگامی که صفات ثانوی جنسی با ژنوتیپ (جنسیت ژنتیکی و غددی) فرد متناسب باشد یعنی به صورت ژنتیک زن ساز باشد و ظاهر فرد نیز دختر باشد این را اصطلاحا بلوغ جنسی زودرس همان جنس «Iso***ual» می گویند. و همین حالت در پسران نیز ممکن است اتفاق بیفتد. اما اگر صفات ثانویه جنسی (ظاهر فرد) با جنسیت ژنتیکی هماهنگ نباشد یعنی به صورت مردسازی در دختران و یا زن سازی در پسران باشد می گویند آن فرد دچار بلوغ زودرس غیر همان جنسی یا «Hetero***ual» شده است. بلوغ زودرس جنسی دختران به صورت «Iso***ual» یا همان جنسی به دو صورت عمده بروز پیدا می کند: در یک دسته بلوغ زودرس جنسی واقعی است یعنی با شروع بلوغ طبق روال عادی اما زودتر از موعد مشخص می شود. در این گروه هورمونهای گنادوتروپین دچار افزایش ترشح می شوند و سیکلهای قاعدگی نیز افزایش پیدا می کنند. معتقدند که بیش از 90 درصد بلوغ جنسی زودرس جنبه سرشتی دارد و علت مشخصی برایش نمی توان پیدا کرد. یعنی محور سیستم عصبی مرکزی «CNS»، هیپوتالاموس و هیپوفیز، زودتر از موعد طبیعی فعال می شود و تکامل زودرس پیدا می کند اما علت ناشناخته است. نکته جالب توجه این است که در بیش از 50% از این بیماران نوار مغز یا «الکتروانسفالوگرافی EEG» آنها غیر طبیعی است. در واقع بروز صفات ثانویه جنسی و شروع زودرس و زیاد قاعدگی و تخمک گذاری ممکن است منجر به بروز و تشدید اختلالات اعصاب و روان شود. با توجه به این موضوع مهم شروع درمان به محض تشخیص قطعی، الزامی است. درمان دارویی عمدتا به وقفه ترشح هورمونهای «گنادوتروپین» معطوف می شود. از آنجایی که بلوغ زودرس غالبا با بسته شدن زودرس صفحه رشد استخوانها نیز همراه است و باعث کوتاهی قد می شود، متأسفانه همیشه با اقدام درمانی نمی توان جلوی این عارضه را گرفت ولی به هر حال شروع سریع تر درمان در این مورد هم مؤثر است. در حدود 10% از موارد بلوغ جنسی زودرس در اثر بیماریهای جسمی مغز مثل تومورهای مغزی، انسفالیت، مننژیت، صدمات و ضربه به جمجمه هیدروسفالی و سایر بیماریها به وجود می آید. این گروه از بیماران دچار بلوغ زودرس جنسی دارای علت شناخته شده هستند. در هر صورت باید این دو گروه را از نظر علت شناسی از هم تشخیص داد چرا که گاهی بعضی از این بیماران که جزو گروه با علت ناشناخته قرار می گیرند مبتلا به تومور مغزی هستند. بنابراین ضمن انجام آزمایشات هورمونی بایستی سیتی اسکن و یا MRIاز مغز به عمل آید اما با همه اینها آنچه که در رابطه با ضایعات تومورال به تشخیص بیشتر کمک می کند، وجود علایم و نشانه های عصبی همراه بلوغ زودرس جنسی است. در صورتی که وجود تومور مغز قطعی شود عمل جراحی و رادیوتراپی ضروری است و میزان و درصد موفقیت درمان به پیشرفت ضایعه دارد. در گروه دیگری از دختران مبتلا به بلوغ زودرس جنسی علت را باید در غده فوق کلیوی بیمار جستجو کرد. البته این ضایعه به ندرت اتفاق می افتد اما در صورت وقوع به صورت هیپرپلازی یا افزایش فعالیت مادرزادی غده فوق کلیوی است معتقدند که این دسته از بیماران با کمبود آنزیمی به نام «21 هیدروکسیلاز» مواجه هستند. نوع دیگر بلوغ زودرس جنسی، کاذب است. وقتی فردی به ظاهر دختر علایم زن نمایی به علت افزایش تولید هورمون استروژن داشته باشد اما دوره ماهانه نداشته و یا تخمک گذاری نمی کند این فرد دچار بلوغ زودرس جنسی کاذب می شود. علل مختلفی برای ایجاد این نوع بلوغ وجود دارد. شایع ترین علت آن کیستها یا تومورهای تخمدانی مترشحه استروژن می باشد. این نوع تومورها با پولیپهای روده ای همراه است. در اینجا هم سونوگرافی تخمدانها و سیتی اسکن می تواند در تشخیص و شناسایی آسیب و علت بیماری کمک زیادی کند. بلوغ زودرس جنسی Hetro***ual یا غیر همان جنسی، حالتی است که در دختران نابالغ اتفاق می افتد که دچار علل مردسازی می شوند. پرفعالیتی و هیپرپلازی مادرزادی غده فوق کلیوی و همچنین بعضی از تومورهای تخمدانی یا غده فوق کلیوی باعث ترشح هورمونهای جنسی مردانه یعنی آندروژنها می شوند که در اندامهای تناسلی بیمار ابهام ایجاد می شود بخصوص پرکاری غده فوق کلیوی که با اَشکال متنوعی از ابهام در دستگاه تناسلی خارجی همراه است. در مواجهه با بیماران دچار بلوغ زودرس به چه علایمی باید توجه کنیم؟ همان طور که قبلاً گفتیم این مشکل می تواند به صورت اشکال متنوع و علایم مختلفی همراه باشد. تشخیص بموقع و اقدام سریع درمانی اغلب کمک زیادی به رفع مشکل بیمار می کند. بروز علایم ثانویه جنسی به طور زودرس یکی از علایم مهم است. یکی از این علایم پرمویی و رویش زودرس موهای زیر بغل و ناحیه زهار است. حتی گاهی رویش مو در صورت هشداردهنده است. اگر چنانچه اعضای تناسلی خارجی دختری مبهم باشد و در تشخیص مذکر و مؤنث بودن او تردید وجود دارد در اسرع وقت باید به پزشک مراجعه شود. شواهدی از علایم کم کاری تیروئید و سابقه مصرف داروهای حاوی استروژن عواملی هستند که منجر به بلوغ زودرس کاذب می شوند و باید مورد توجه قرار بگیرند. رشد نامتناسب و یا متوقف شده طولی استخوانها نیز مهم است. سردردهایی که با تغییرات جنسی زودرس همراهند از اهمیت خاصی برخوردارند. وجود ناراحتی گوارشی همراه مثل پولیپهای روده قابل توجه اند. وجود برخی تغییرات مخاطی و تغییر رنگ مخاط و پوست و لکه های شیر قهوه ای پوستی ممکن است در تشخیص بیماری مؤثر باشد. گاهی نیز با وجود ترشح شیر از سینه به طور زودرس یا «گالاکتوره» باید به فکر بلوغ زودرس جنسی باشیم. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم وجود علایم عصبی و روانی است. اضطراب و افسردگی ممکن است در اثر بروز عدم تعادل هورمونی و یا ناشی از اختلال در هویت جنسی ایجاد شوند؛ بنابراین تشخیص بموقع و درمان سریع و مناسب در پیشگیری از بیماری اعصاب و روان و حفظ بهداشت روانی به طور نسبی مؤثر است.
پدیدآورنده: دکتر حسین برهانی
سه شنبه 91 مهر 25 :: 12:0 عصر ::نگارنده : موسوی
عواملی باعث بلوغ می شوند که کاملاً و به درستی برای ما شناخته نشده اند. یک محور مهم در بدن وجود دارد که ممکن است دربرگیرنده عوامل مربوط به بلوغ جنسی باشد که به نام محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز و غدد جنسی یا غدد فوق کلیوی، مورد توجه بسیار است. هیپوفیز هورمونهای گنادوتروپین را ترشح می کند و هیپوتالاموس هورمونهای محرک هیپوفیز را می سازد و آزاد می کند و این مسیر هورمونی به غدد هدف یعنی غدد جنسی یا فوق کلیوی ختم می شود. قبل از شروع بلوغ ترشحات هورمونی گنادوتروپین از هیپوفیز کم است ولی احتمالاً تحت تأثیر غدد جنسی مردانه کنترل می شود. برای اینکه در نمونه های تجربی و آزمایشگاهی دیده شده که اگر فرد مذکری قبل از بلوغ اخته شود در واقع کنترل غدد جنسی بر هورمون گنادوتروپین کاهش یافته و سطح «گنادوتروپین ها» افزایش می یابد. با شروع دوره بلوغ سطح هورمونهای جنسی بخصوص در خواب اوج می گیرد و بعد از اینکه دوره بلوغ شروع شد سطح هورمونهای جنسی و FSH/LH در طول روز و بیداری نیز افزایش می یابد. آندروژنها نیز توسط غدد یاد شده ساخته می شود.
سه شنبه 91 مهر 25 :: 10:42 صبح ::نگارنده : موسوی
بهارم دخترم از خواب برخیز
سه شنبه 91 مهر 25 :: 8:0 صبح ::نگارنده : موسوی
این مطلب را که بخشی از یکی از نامههای نادر ابراهیمی به همسرش است دوستی که به ما لطف زیادی دارد برایمان فرستاده و توصیه کرده که همه زوجها این نامه را چندین بار و نه بهتنهایی که با هم و در کنار یکدیگر بخوانند. برای دوست عزیزمان آرزوی خوشبختی و همراهی همیشگی میکنیم و این نامه را به همه زوجهای ایرانی تقدیم میکنیم.
همسفر! در این راه طولانی که ما بیخبریم
و چون باد میگذرد
بگذار خرده اختلافهایمان با هم باقی بماند
خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقهمان یکی و رویاهامان یکی.
همسفر بودن و همهدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است
عزیز من!
دو نفر که عاشقاند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.
عشق، از خودخواهیها و خودپرستیها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .
من از عشق زمینی حرف میزنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
عزیز من!
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.
بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .
اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .
سخن از ذره ذره واقعیتها و حقیقتهای عینی و جاری زندگی است.
بیا بحث کنیم.
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
بیا کلنجار برویم .
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگیمان را، در بسیاری زمینهها، تا آنجا که حس میکنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی میبخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.
من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.
بیآنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم .
عزیز من! بیا متفاوت باشیم.
دوشنبه 91 مهر 24 :: 12:0 عصر ::نگارنده : موسوی
مثبت اندیشی همانطور که گفته شد افکار از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم.
1- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم. 2- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم. 3- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم. 4- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید» 5- افکار خود را متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبتنگر شویم. 6- با خوشبینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشههای جدید مثبت شکل گیرند. 7- هر روز صبح که از خواب بر میخیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماءالله روز خود را با نشاط و خوشبینی آغاز کنیم. 8- از افراد منفینگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم. 9- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم. 10- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم. 11- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم. 12- به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم. 13- به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید. 14- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم. 15- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم. 16- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.) 17- از چشم و همچشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم. 18- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم. 19- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد. 20- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم. 21- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم. 22- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسودهای داشته باشیم. 23- از انزوا و گوشهگیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم. 24- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم. 25- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم. 26- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم. 27- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است. 28- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهن اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینهای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمیشوند. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم: اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول میشود
یکشنبه 91 مهر 23 :: 9:4 صبح ::نگارنده : موسوی
عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند…صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد… تصدقت. قربانت؛ روحالله گرچه خانم خدیجه ثقفی؛ بانو قدس ایران، همسر گرامی امام خمینی در همان ایام فروردینماه 1312 هجری شمسی نامه عاشقانه حضرت روحالله رهبر آینده انقلاب اسلامی ایران را از فرط شرم و حیای ایرانی و اسلامی پاره کرده، اما چند سال پیش این نامه از همه جا سردرآورده و نه فقط در صحیفه امام که در مطبوعات و حتی رادیو و تلویزیون خوانده شد. متن کامل این گفتگو و گزارش بشرح زیر است: «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد میگذرد ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد… ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روحالله.» عاشقانهترین نامهای که از یک فقیه، مجتهد، مرجع تقلید شیعه و رهبر فرهمند ایران طی بیش از یک دهه بر جای مانده و نه فقط در میان روحانیان و سیاستمداران که در میان روشنفکران و نویسندگان هم بینظیر است. اما این خانم کیست که «روحالله» خمینی با همه قدرت و عظمت سیاسی و دینیاش به قربانش میرود، تصدقاش میشود، نور چشم و قوت قلبش میخواند و حتی در ساحل زیبای بیروت صد حیف میخورد که محبوب عزیزش همراهش نیست؟ |