موسوی - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 51
بازدید دیروز: 277
کل بازدیدها: 543464




گالری تصاویر سوسا وب تولز



چهارشنبه 90 بهمن 26 :: 1:7 عصر ::نگارنده : موسوی

تحقیقات علمی، ما را در شناخت مسیر و تعیین جهت درست کمک می کنند. آنچه در ادامه می خوانید، بخوبی با آخرین یافته های علمی درباره روابط و فعالیتهای جنسی و ارتباطشان با عملکرد فیزیولوژیکی، هماهنگی دارند:

چون میزان تستوسترون، در حضور مقادیر زیاد انسولین، کاهش پیدا می کند، وعده غذایی پیش از تمرین باید حاوی انواع چربی و پروتئین باشد که تاثیر ناچیزی بر ترشح انسولین دارند    .

تحقیقات، نشان داده اند که تحریک جنسی، میزان تستوسترون را افزایش می دهد   . بنابراین، قرار گرفتن در معرض تحریک جنسی پیش از تمرین، برای ورزشکاران مفید است و بدین ترتیب می توانند با مقدار تستوسترون و قدرت بیشتری به تمرین بپردازند.

پس از تمرین، باید یک معجون پروتئینی همراه با روغن تخم کتان یا زیتون خورد. انواع چربی، نفوذ هورمونهای جنسی را از دیواره سلولها، تسهیل می کنند.

انزال در یک ساعت پس از تمرین، به افزایش مقدار طبیعی سلولهای دفاعی بدن و در نتیجه بهبود عملکرد سیستم ایمنی و تقویت توانایی بازسازی بدن کمک می کند. افزایش سلولهای دفاعی، مانع تاثیرات نامطلوب تمرین بیش از حد می شود.

بمنظور به حداکثر رساندن میزان تستوسترون، می توان انزال را بمدت هفت روز به تعویق انداخت و روز هفتم را با سنگین ترین جلسه تمرین یا روز مسابقه هماهنگ کرد. در اینصورت، انزال باید در روز هفتم و پس از تمرین، طبق آنچه گفته شد، صورت بگیرد تا از اثر منفی لوتینایزینگ هورمون در روز هشتم، پیشگیری شود.

از نوسانات طبیعی تستوسترون، فقط در صورت تمرین و تغذیه درست می توان بهره برد. اگر تغذیه یا تمرین، نامناسب باشد و میزان انسولین یا استروژن افزایش یابد، تستوسترون، هورمون رشد و هورمون "شبه انسولین عامل رشد 1"، بشدت تحت تاثیر قرار می گیرند و رشد عضلانی متوقف می شود.

          




چهارشنبه 90 بهمن 26 :: 12:54 عصر ::نگارنده : موسوی

این یک واقعیت انکارناپذیر است که رابطه جنسی سالم اثرات مثبتی بر سلامت جسمی و روانی ما دارد. اثرات یک رابطه جنسی بر روی سلامت توسط محققان زیادی مورد بررسی موشکافانه و دقیق قرار گرفته است که در ادامه به 10 مورد از برجسته ترین آن ها اشاره می شود:

1- کاهش استرس

محققان اسکاتلندی مطالعه ای بر روی 24 زن و 22 مرد که میزان رابطه جنسی خود را در یک دوره زمانی خاص ثبت کرده بودند، انجام دادند. و سپس میزان فشار خون و پاسخ آن ها نسبت به شرایط استرس زا را تحلیل و بررسی کردند. نتایج این مطالعه که در مجله Biological Psychology     منتشر شد بدین صورت بود که”افرادی که دارای رابطه جنسی منظم هستند فشار خون و سطح استرس پایین تری نسبت به افرادی که این رابطه را به طور منظم تجربه نمی کنند دارند.”

2- تقویت سیستم ایمنی بدن

دانشمندان در دانشگاه Wilkes University     در تحقیقی که بر روی 112 نفر از دانشجویان این دانشگاه انجام شد، میزان ایمنوگلوبولین A     (یک نوع آنتی بادی در بدن که در پاسخ به ورود میکروب هایی خاص در خون ترشح می شود) موجود در خون آنها را با تعداد دفعات رابطه جنسی آن ها در هفته بررسی کردند. نتایج این مطالعه نشان داد که “افرادی که یک یا دو بار در هفته رابطه جنسی دارند، دارای مقادیر بیشتر از ایمنوگلوبولین A     هستند و در نتیجه کمتر از دیگران به بیماری ها دچار می شوند.”

3- سوزاندن کالری و کنترل وزن

به گفته محققان هر بار رابطه جنسی که حدود 30 دقیقه به طول بیانجامد باعث سوختن 85 کالری در بدن می شود. در نگاه اول این مقدار سوزاندن انرژی ممکن است قابل توجه نباشد، اما در طول زمان باعث سوزاندن مقادیر زیادی انرژی می شود که به کاهش وزن نیز کمک بسیاری می کند.

4- بهبود سلامت قلب و عروق

بنا بر مقاله ای که در Journal of Epidemiology and Community Health     به چاپ رسید، داشتن دو بار رابطه جنسی در هفته باعث 50% کاهش احتمال سکته قلبی در مردان می شود.

5- تقویت اعتماد به نفس

بر اساس گفته محققان University of Texas  چنانچه رابطه جنسی بر اساس عشق و علاقه دو طرفه باشد، باعث بهبود اعتماد به نفس در طرفین می شود و افزایش اعتماد به نفس نیز خود باعث بهبود کیفیت رابطه جنسی می شود.

6- افزایش میزان صمیمیت

بر اساس مطالعاتی که در University of Pittsburgh و  University of North Carolina انجام شده است، رابطه جنسی باعث افزایش سطح “هورمون اکسی توسین” در بدن می شود. این هورمون باعث افزایش میزان وابستگی عاطفی و افزایش صمیمیت در بین افراد می شود و به همین دلیل “هورمون عشق” نیز خوانده می شود.

7- کاهش حس درد

با افزایش سطح هورمون اکسی توسین در خون، “اندورفین” نیز در خون بالا می رود. اندورفین یکی از مسکن های طبیعی است که در بدن ترشح می شود. دلیل این که بعد از رابطه جنسی، سردرد و یا درد مفاصل شما بهبود می یابد همین ترشح اکسی توسین و به دنبال آن ترشح اندورفین در بدن است.

8- کاهش خطر سرطان پروستات در مردان

نتایج مطالعه ای که در British journal of Urology منتشر شد، نشان می دهد که مردانی که 5 یا بیش از 5 بار در هفته انزال داشته اند، 30% کمتر به سرطان پروستات مبتلا می شوند.

9- تقویت عضلات کف لگن در خانم ها

داشتن رابطه جنسی در خانم ها باعث تقویت عضلات کف لگن می شود.

10- بهبود کیفیت خواب

افزایش هورمون اکسی توسین ناشی از رابطه جنسی، می تواند به بهبود کیفیت خواب کمک کند. خواب خوب هم به کنترل فشار خون و کنترل وزن کمک زیادی می کند.




سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:28 عصر ::نگارنده : موسوی

 زیگموند فروید :

" این اشتباه است که باور کنیم علم عبارت از چیزی جز اثبات قطعی گزاره نیست ، و ناعادلانه است که این طور علم را بطلبیم . این تقاضا مختص کسانی است که احساس ولع برای کسب قدرت در بعضی از مسائل دارند و نیاز به جایگزین کردن تعلیم و دستور مذهبی با هر چیز دیگری حتی علم . علم نیز بیانیه های خود را دارد شامل توانایی برای انجام کار سازنده با وجود عدم تایید نهایی" ( فروید)

زندگینامه فروید :

داستان فروید ، مانند بسیاری از داستان ها با دیگران آغاز می شود . با  ، دکتر جوزف بروئرBreuer) ، Breuer)   و بیماری به نام آنا .

آنا بیمار دکتر جوزف بود او پرستاری پدر بیمار خود را برعهده داشت او پس از مرگ پدرش مجموعه ای غیرعادی از مشکلات مانند بی حسی دست و پا  ، فلج در برخی از اندامها ،  اسپاسم غیر ارادی ، توهمات بصری را تجربه کرد که متخصصین نتوانستند علل جسمی برای این مشکلات پیدا نمایند. بروئر این اختلال را هیستری نامید بود (اکنون به نام اختلال تبدیلی معروف است ) و بعد از  یازده سال او و دستیارش ، زیگموند فروید ، کتابی با عنوان هیستری نوشته و نظریه خود را تحت عنوان :" هیستری نتیجه یک تجربه آسیب زا  است " بیان نمود.  این در حقیقت سرآغاز کار رسمی فروید بود .

بیوگرافی :

فروید، 6 می 1856 در خانواده‌ای یهودی در فرایبورگ از مادری 20 ساله و پدری 40 ساله که تاجر پشم بود متولد شد. در 4 سالگی با خانواده‌اش به وین رفت. او 83 سال زندگی کرد که 78 سال از آن بجز مسافرت‌های مکررش ، در وین گذشت. هنگام تحصیل، فروید از لحاظ مذهب و نژاد خود موجب سرزنش و تحقیر هم‌ردیف‌هایش قرار گرفت و این‌ها موجب کناره‌گیری و انزوای او شد. در 17 سالگی در دانشگاه پزشکی وین نام‌نویسی کرد و در 1881 در سن بیست‌وپنج سالگی دکترای خود را دریافت نمود. او بعد از اخذ دکترا به تحقیقات خود در زمینه عصب‌شناسی ادامه داد و در 1885 متخصص در رشته امراض عصبی شد.

بنیانگذار نظریه روانکاوی زیگموند فروید بود. تئوری های او که در زمان خود تکان دهنده بود تأثیر عمیقی بر تعدادی از رشته ها ، از جمله روان شناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، ادبیات و هنر  گذاشت . او افراد زیادی را مجذوب خود نمود اما بسیاری از دوستان او من جمله آدلر و یونگ که  با برخی از مفاهیم اصلی نظریه اش موافق نبودند از او جداشدند.  فروید در زمان جنگ جهانی دوم از وین که به محلی خطرناک برای یهودیان تبدیل شد مهاجرت کرد . چند وقت بعد از آن ، به علت ابتلا به  سرطان دهان و فک درگذشت.واژه روانکاوی برای اشاره به بسیاری از جنبه های کار فروید ، از جمله درمان فرویدی و روش پژوهش او بکار می رود .  نظریه های او مبتنی بر مشاهداتش و مطالعات موردی او از بیماران شکل گرفته است .


نظریه فروید :

مکتب روان‌کاوی فروید، به نقش تعارضات ناهشیار در تبیین رفتار و شخصیت فرد تاکید دارد. از دیدگاه زیگموند فروید رفتار انسان از تعارضات ناهشیار که بر اساس دو سائق جنسی و پرخاشگری عمل می کند به وجود می‌آید و تجربیات گذشته افراد در دوره کودکی بر رفتار آنها  در تکانه‌های ناهشیار در زندگی روزمره ، در رویاها، خاطرات و لغزش‌های زبانی تاثیر می‌‌گذارد. فروید، دارای تفکر تحولی است. فرض او این است که در رشد انسان پس از 5 سالگی چیز تازه‌ای به وجود نمی‌آید و واکنش‌ها و تجربه‌های بعد را باید تکرار گذشته دانست. او در سال 1897 مسیر دیگری در بررسی‌های خود آغاز کرد که خود تحلیلی (self analysis) نام گرفت. او بعد از مرگ پدرش دچار آشفتگی و اضطراب شد و همین امر او را بر انگیخت تا به بررسی رویاها و خاطراتش بپردازد. از طریق این تحلیل‌ها چیزی را کشف کرد که خود آن را بزرگترین دستاوردش می‌دانست؛ "عقده ادیپ" که کودک به دلیل عشق به والد جنس مخالف با والد جنس موافق خود به شدت به رقابت می‌پردازد او این نظریه را در کتاب تعبیر رویا انتشار داد و تعبیر رویا را شاهراهی به سوی ناهشیار نامید.

 ذهن هوشیار و ناهشیار :

برای بررسی نظریه شخصیت فروید ابتدا باید ساختار ذهن سازمان یافته را از دیدگاه او درک کرد.

به گفته فروید ، ذهن را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد :


1- ذهن ناخودآگاه : شاید مهم ترین سهم فروید در غرب بحث او از اهمیت ذهن ناخودآگاه در فهم تفکر آگاهانه و رفتار است. اطلاق واژه  "شاهراه اتصال به ضمیر ناخودآگاه" به رویا نشان از اهمیت وجود ذهن ناخود آگاه دارد . فروید معتقد بود که ذهن ناخودآگاه وجود دارد و رویا روشی برای دسترسی به آن است . او عقیده داشت که بسیاری از مردم خاطرات دردناک عمیق خود را "سرکوب" نموده و برای فرار از تهدید ، آن را به ذهن ناخودآگاه می فرستند . فروید سالها برای پیدا کردن الگوهای سرکوب در میان بیماران خود به منظور استخراج مدل کلی تلاش کرد و تصریح کرد : سرکوب در بین بیماران الگوی متفاوت دارد . فروید بر آن بود که افراد از عمل سرکوبگرانه خود آگاهی ندارند . آنها از واقعیت خاکسپاری امیال ، خاطرات و تجارب آسیبزای خویش اطلاعی ندارند.  فروید بین سه مفهوم از ضمیر ناخودآگاه : ضمیر ناخودآگاه توصیفی ، ناخودآگاه پویا و سیستم ضمیر ناخودآگاه تمایز قایل گردید و سپس آخرین مفهوم را رها و مفاهیم نهاد ، خود و فرا خود را جایگزین کرد  . اما او هیچگاه مفاهیم ضمیر ناخودآگاه توصیفی و پویا را حذف نکرد.
ذهن ناخودآگاه مخزنی از احساسات ، افکار ، خواستها و خاطراتی است که در خارج از آگاهی ما قرار دارد . بسیاری از محتویات ناخودآگاه غیر قابل قبول است یا ناخوشایند ، مانند احساس درد ، اضطراب ، یا تضاد. به گفته فروید ، ناخودآگاه همچنان به رفتار و تجربه ما نفوذ می کند، هر چند ما غافل از این تأثیرات اساسی هستیم .


2- ذهن ناخودآگاه: شامل همه چیزهای است که ما از آن آگاه هستیم. این جنبه از پردازش ذهنی ما این است که ما می توانیم بطور عقلانی در آن فکر کنیم و بحث کنیم . بخشی از این شامل حافظه ما است ، که همیشه از آن آگاه نیستیم  اما به راحتی می توان در هر زمان آنرا بازیابی کرده و به سطح آگاهی منتقل کنیم  که فروید آنرا حافظه عادی قبل از خود اگاهی می نامد.


عوامل شخصیت :

با توجه به نظریه روانکاوی زیگموند فروید از شخصیت ، شخصیت از سه عنصر تشکیل شده است. این سه عنصر عبارتند از نهاد ، خود و فراخود (وجدان) که در تعامل و ارتباط با یکدیگر رفتار پیچیده انسانی را موجب می گردند.


نهاد(آیدی) :

نهاد تنها جزئی از شخصیت است که  از بدو تولد با نوزاد است . این جنبه از شخصیت کاملا ناخودآگاه بوده و شامل رفتارهای غریزی و بدوی می باشد . به گفته فروید ، نهاد منبع تمام انرژی روانی است ، این قسمت از شخصیت با اصل لذت همراه بوده که در تلاش برای ارضاء فوری همه خواسته ها،  بی چون و چرا است و در صورت عدم ارضاء فوری اضطراب یا تنش را به همراه خواهد داشت  به عنوان مثال ، افزایش گرسنگی یا تشنگی تلاش فوری برای خوردن و نوشیدن تولید می کند. نهاد در ابتدای زندگی نوزاد بسیار مهم و حیاتی است چرا که متضمن سلامتی او می باشد. نهاد غیر منطقی ، خودخواه و لجوج است .از آنجا که ارضا بلافاصله نیازها گاه  امکان پذیر نبوده و با واقعیت همخوانی ندارد و یا مخل نظم و قوانین اجتماعی می باشد  بنابراین در تلاش برای حل و فصل تنش ایجاد شده توسط اصل لذت از طریق فرایند تفکر اولیه عمل می نماید ، که شامل تشکیل یک تصویر ذهنی از جسم مورد نظر است به عنوان راهی برای ارضاء نیاز .

 خود:

خود مولفه ای از شخصیت است که مسئول برخورد با واقعیت محسوب می گردد . به گفته فروید ، خود تضمین می کند که انگیزه را به شیوه ای قابل قبول در دنیای واقعی ارضا کند .خود تابع هر دو ذهن خودآگاه و ناخودآگاه است .

خود بر اساس اصل واقعیت عمل می کند یعنی  تلاش برای ارضای تمایلات نهاد  در مسیری واقع گرایانه و اجتماعی . اصل واقعیت هزینه ها و مزایای عمل را قبل از تصمیم گیری برای انجام عمل یا ترک آن می سنجد . در بسیاری از موارد ، خود ضربه نهاد را تا ایجاد یک موقعیت مناسب به تاخیر می اندازد. خود قوه اجرایی شخصیت است که کاملا صبورانه با در نظر گرفتن فراخود و بر اساس اصل واقعیت سعی می کند امیال نهاد را ارضا کند . 

خود نیز گاهی تلاش می کند تا تنش های برآورده نشده را از طریق فرایند ثانویه ، که در آن جستجوی یک شی در دنیای واقعی که منطبق بر تصویر ذهنی ایجاد شده توسط فرآیند اولیه نهاد است تخلیه نماید.


شخصیت اخلاقی :

آخرین مولفه شخصیت ، احساس ما از درست و نادرست است.  شخصیت اخلاقی جنبه ای از شخصیت است که دارای همه استانداردهای درونی و آرمان های اخلاقی که ما از والدین خود و جامعه بدست آورده ایم می باشد. شخصیت اخلاقی رهنمودی است برای قضاوت. به گفته فروید ، وجدان ما از حدود پنج سالگی شروع به نمود می کند .


دو قسمت از شخصیت اخلاقی وجود دارد :

الف ) ایده ال های نفسانی که شامل قوانین و استانداردهایی برای انجام رفتارهای خوب می باشد . رفتارهایی که توسط والدین و دیگران تایید می شوند و رعایت این قوانین منجر به احساس غرور و افتخار ، ارزش و دستاورد می گردد.


ب) وجدان شامل اطلاعات در مورد چیزهایی که به عنوان بد توسط پدر و مادر و جامعه تلقی می گردد. این رفتارها غالبا ممنوع و منجر به عواقب بد ، مجازات و یا احساس گناه و پشیمانی می شوند .

شخصیت اخلاقی به کمال و رفتار متمدن ما کمک می کند .

 

تعامل نهاد ، خود و فراخود  :

با این همه بسیاری از نیروهای رقیب ، ممکن است بین خود  ، نهاد  و فراخود بوجود آیند. فروید با استفاده از اصطلاح "قدرت خود" به توانای های خود برای عملکرد منطبق بر واقعیت با وجود این نیروهای متعارض اشاره می کند . فرد با قدرت خود خوب قادر است به طور موثر مدیریت این فشارها را برعهده گیرد ، در حالی که کسانی که قدرت خود در آنها بیش از حد یا خیلی کم است می تواند تبدیل به پایه ای برای رفتار نامناسب گردد.

فروید معتقد است توازن بین نهاد ، خود و وجدان کلید شخصیت سالم است.

 جریانهای تفکر :

فروید به دو جریان فکر اعتقاد داشت :

1- جریان تفکر اولیه : او معتقد بود جریان تفکر اولیه که از تشخیص واقعیت و تخیل عاجز است در اوان کودکی یعنی زمانی که نهاد کنترل رفتار را دردست دارد دیده می شود این تفکر به تمایل نامحدود به لذت جویی و رضایت خاطر فوری اشاره دارد .

2- جریان تفکر ثانویه : خصوصیت دوران بزرگسالی است ، ارضا خواسته بر اساس واقعیت و قوانین و به تاخیر انداختن ارضا تاز زمان مناسب ، ویژگی این جریان است .

 غریزه مرگ و زندگی :

فروید معتقد بود که انسان ها توسط دو غریزه متناقض مرکزی تحریک می شوند  : غریزه زندگی (میل جنسی ، بقا ، گرسنگی ، تشنگی ) و غریزه مرگ (Thanatos) از دید فروید غرایز پایه اندیشه های بشری هستند او به آنها لقب غرایز زندگی داد . این غرایز تداوم زندگی فرد را با برانگیختن  انگیزه هایی همچون  غذا و آب و حتی انگیزه جنسی تضمین می کنند . از دیدگاه او انرژی غریزه جنسی توسط لیبیدو برانگیخته می شود .
هدف غریزه زندگی صیانت ، ادامه زندگی، تکاپو و سازندگی است
فروید در تجربیات بالینی خود دریافت رابطه جنسی به همان اندازه در پویای روان مهم است که  سایر نیازها و بلکه بیشتر از نیازهای دیگر.
فروید در کنار غریزه زندگی به غریزه مرگ به عنوان تمایلی ناخوداگاه برای  رهایی از زندگی دردناکی که اکثر مردم آنرا تجربه می کنند نیز معتقد بود . نماینده اصرار ذاتی در همه موجودات زنده برای بازگشت به حالت آرامش .فروید تناقض بین غرایز زندگی و مرگ را با تعریف لذت و ناخوشی مشخص کرده است . به گفته او ، ناخوشی اشاره به انگیزه ای دارد که بدن دریافت می کند. (به عنوان مثال ، اصطکاک بیش از حد در سطح پوست و تولید احساس سوزش ، یا بمباران محرک های بصری در میان ترافیک و تولید اضطراب.) در مقابل ، لذت ناشی از کاهش محرک (برای مثال ، یک محیط آرام ) است. فروید ، تمایل ناخودآگاه بدن برای  تجربه ناخوشی در جهت بی حس کردن ، و یا بی جان شدن  بدن را تصدیق می کنند. این اجبار به تکرار تجربه ، توضیح میدهد که چرا کابوس ها به دنبال حوادث غم انگیز در خواب رخ می دهد ، از یک طرف ، غرایز زندگی بقا با اجتناب از ناخوشی شدید و هر گونه تهدید به زندگی را خواستار است . از سوی دیگر ، غریزه مرگ به طور همزمان در جستجوی لذت افراطی برای رسیدن به مرگ و آرامش و سکون است .

 غریزه جنسی :

فروید ادعا می کند که نقش زن و مرد در جامعه با گسترش روابط جنسی آنها تعیین می شود. کسب شخصیت روانی کامل در زنان و مردان یک نتیجه از مراحل مختلف رشد طبیعی جنسی است. فروید از این ادعا با استفاده از بهترین استدلال ها دفاع می کند .استدلال فروید شامل تجزیه و تحلیل و شرح رشد جنسی از افراد که ظاهرا به شکل گیری نهایی مشخص شخصیت زن و مرد منجر می شود. از دیدگاه فروید ، میل جنسی مهم ترین انگیزه درونی است. در حقیقت ، فروید آن را احساس نیرومندی نه تنها برای بزرگسالان بلکه برای کودکان و حتی نوزادان میدانست . وقتی که او ایده های خود را در مورد روابط جنسی نوزاد به عموم مردم وینی معرفی کرد ، مردم به سختی مسئله میل جنسی در نوزادان را پذیرفتند. فروید اشاره کرد که ، در زمان های مختلف در زندگی ما ، نقاط مختلف ی از بدن به ما بیشترین لذت را میدهد و درحقیقت محرک احساسات جنسی است . فروید بر آن بود که پستان مادر  و یا تمرکز  شدن بر روی اشیاء مختلف و خاص بیشترین لذت را به نوزاد می دهد ، نوزاد میل شدید برای بردن تقریبا همه چیز از محیط اطراف خود را به درون دهان دارد  و کمی بعد در زندگی ، کودک از لذات مقعدی و نگهداری مدفوع و رها کردن آن متمرکز است . در  سه یا چهار ، کودک کشف می کند که لمس کردن اندام تناسلی خود لذت عجیبی دارد. و سپس بعد از طی کردن یک مرحله تغییر مکان لذت بخش یه روابط اجتماعی ، در دوره بلوغ جنسی میل به ارضا با جنس مخالف را پیدا میکند .

با توجه به نظریه زیگموند فروید ، شخصیت عمدتا در پنج سال اول زندگی پایه گذاری می گردد.  

نظریه رشد روانی جنسی فروید در 5 سال اول زندگی یکی از بهترین و شناخته شده ترین و  بلکه یکی از بحث برانگیز ترین مباحث است. فروید امیدوار بود تا ثابت کند که مدل او معتبر و جهانی است او عقیده داشت که شخصیت از طریق یک سری از مراحل کودکی که در طی آن لذت طلبی در برخی از مناطق محرک احساسات جنسی متمرکز شده است رشد و توسعه می یابد. این انرژی روانی ، و یا میل جنسی ، به عنوان نیروی محرک در پشت رفتار بشری توصیف شده است. در هر مرحله از مراحل رشد شخصیت ، لذت بر یک مکانی خاص متمرکز است . در حقیقت در هر مرحله تعارضهایی رخ می دهد که بایستی به بهترین نحو ممکن حل و فصل شود . اگر این مراحل روانی با موفقیت تمام شد ، نتیجه آن یک شخصیت سالم است. اما اگر بدلایلی مانند عدم ارضا و یا عدم انگیزه برای عبور از مرحله ، ارضا صورت نگیرد ، فرد فیکس شده و در آن مرحله تثبیت رخ می دهد.  تثبیت تمرکز مداوم در مراحل اولیه روانی است که تا حل و فصل این مناقشه در این مرحله  باقی خواهد ماند .

در عقده الکترا که اشاره به حسادت به آلت تناسلی و میل به پدر دیده می شود و یا در عقده ادیپ (  داستان یونانی باستان از ادیپ شاه ، که سهوا پدرش را کشت تا با مادرش ازدواج کند.)که عشق به مادر فزونی می گیرد ، کودک در نهایت به دلیل ماهیت تابو بر میل خود غلبه و آنرا سرکوب می کند  .




سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:26 عصر ::نگارنده : موسوی

 

تعارض

منبع لذت

نام مرحله

سن

از شیر گرفتن

خوردن ، نوشیدن ، گاز گرفتن

دهانی

2-0 سالگی

آموزش توالت

حفظ یا تخلیه مثانه

مقعدی

3-2 سالگی

ادیپ ، الکترا

لمس آلت تناسلی

آلتی

6-3 سالگی

 

سرگرمی ، روابط اجتماعی

کمون

12-6 سالگی

نقشهای اجتماعی

عشق به جنس مخالف

تناسلی

12 سالگی به بعد

1 -  مرحله دهانی  :  در مرحله دهانی که از بدو تولد تا حدود 18 ماهگی بطول می انجامد ، منبع اصلی لذت نوزاد از تعامل رخ می دهد و از طریق تحریک دهان ، در این مرحله رفلکس مکیدن برای نوزاد حیاتی است ،  از آنجا که نوزاد به طور کامل وابسته به مادر ( مسئول تغذیه ) است حس اعتماد و آسایش از طریق این تحریک دهانی برای نوزاد ایجاد می گردد.

تعارض اصلی در این مرحله روند weaning است که ایجاب می کند کودک کمتر وابسته به مادر باشد . اگر فرد در مرحله دهانی تثبیت شود مشکلاتی در نوشیدن ، خوردن ، سیگار کشیدن و یا گاز گرفتن و ناخن جویدن به همراه خواهد داشت .

ثابت شدن در این مرحله دارای پیامد ذیل می باشد :

الف - شخصیت های پذیرا : این افراد از طریق فعالیتهای مرتبط با تحریک دهان همچون خوردن و نوشیدن ، بوسیدن ، سیگار کشیدن ، گاز گرفتن و ناخن جویدن تنش را کاهش می دهند . آنها به طور کلی افرادی منفعل ، وابسته ، نیازمند ، حساس به درد و مهاجم می باشند .

2- مرحله مقعدی  : در مرحله مقعدی که از حدود 18 ماه تا سه یا چهار سالگی بطول می انجامد .  تمرکز اصلی میل جنسی بروی مثانه میباشد ، میل به کنترل و اجابت مزاج بیشترین لذت را برای کودک نوپا فراهم می نماید . درگیری های عمده در این مرحله آموزش توالت به کودک برای یادگیری کنترل بدن خود می باشد . موفقیت در این مرحله منجر به حس خودمختاری و استقلال می شود . تثبیت مقعد ، که ممکن است با مجازات بیش از حد در طی آموزش توالت ایجاد شود ، دارای دو پیامد ممکن است.

 الف - شخصیت مقعدی - محافظ : افرادی که در خانوادهای سخت گیر رشده کرده و برای آموزش توالت تحت کنترل رویکردهای بیش از حد شدید بوده و یا آموزش توالت را خیلی زود شروع نموده اند  افرادی با ویژگیهای شخصیتی دقیق ، منظم ، سفت و سخت و وسواس بار می آیند خساست ، لجاجت و تمایل به حفظ و نگهداری صفت بارز و برجسته این افراد است . این افراد میل زیادی به نگهداری داشته و با سواس به دنبال باز سازی و نظم دهی به امورات می باشند . فرد به طور کلی لجوج و کمال گراست .
ب- شخصیت مقعد - expulsive  نقطه مقابل شخصیت مقعد - حافظ می باشد  . فروید معتقد است در خانواده های سهل گیر که پدر و مادر رویکردی را که بیش از حد ملایم است بکار می برند کودکان با ویژگیهای شخصیتی کثیف ، بی فایده و مخرب رشد می یابند .
به گفته فروید ، موفقیت در این مرحله بستگی به روشی دارد که در آن پدر و مادر رویکرد آموزش توالت را به فرزند ارائه می دهند . والدینی که برای استفاده از توالت فرزندان در زمان مناسب ستایش و پاداش را بکار می برند  به کودکان خود کمک می کنند که احساس توانایی و مولد داشته باشند. فروید عقیده داشت که تجارب مثبت در این مرحله به عنوان پایه ای برای تبدیل شدن به بزرگسالانی صالح ، سازنده و خلاق محسوب می گردد.  
با این حال ، والدین باید  بجای مجازات تمسخر کودکان و یا شرم از عملکرد آنان بایستی زمینه حمایت و تشویق را که کودکان در این مرحله به آن نیاز دارند فراهم نمایند.  چرا که نامناسب بودن پاسخ پدر و مادر می تواند به نتایجی منفی منجر شود.

 3- مرحله آلتی : این مرحله که از سه یا چهار تا شش یا هفت سالگی طول می کشد از دیدگاه فروید مرحله وابسته به آلت ذکور نامیده می شود ،  تمرکز اصلی میل جنسی و باالتبع لذت کسب شده در اندام تناسلی است. ر این مرحله کودکان تفاوت بین زن و مرد را کشف می نمایند . پسر کوچک از برخی  تفاوت های زیرکانه تر بین پسران و دختران بجز طول مو و سبک لباس پوشیدن آگاه شده است  او از آلت خود که دختران فاقد آن هستند آگاه شده است . در این مرحله در زندگی از خود راضی است چرا که معتقد به داشتن چیزی است که بهتر از نداشتن آن است .

ادیپ توصیف احساس میل به داشتن مادر به جای پدر است . در بحران ادیپ پسر عشق ، توجه ، جسم ، محبت و نوازش مادر را می خواهد اما او یک رقیب برای فریبندگی مادرش دارد : پدرکه  بزرگتر ، قوی تر ، ونیرومندتر است ، پدران رقیبان سرسخت پسران برای برانگیختن عواطف مادر محسوب می گردند در حالی که آنها میل با خوابیدن و همبستر شدن با مادر را دارند باید در تنهایی بسر برند .  از یک سو کودکان نگران آن هستند که توسط پدر برای این احساسات مجازات شوند و از سوی دیگر طرح این سوال در ذهن آنها : چرا دختر آلت تناسلی ندارد شاید او آن را به نحوی از دست داده و یا آلتش قطع شده و اینکه آیا ممکن است این امر برای او هم رخ  دهد! آغاز اضطراب اختگی است . کودکان پسر پدران را افرادی متجاوز دانسته که برای رقابت با آنها و مشابه شدن و یا حتی تبدیل شدن به آنها بیشترین تلاش را می کنند . همانند سازی و درونفکنی خصایص پدر از جمله این راهکارهاست .در این مرحله کودکان پسر برتری پدر را به رسمیت می شناسند اما ترس شدیدی از قطع آلت تناسلی خود را تجربه می کنند ،  و شاید این دلیلی است که باعث می شود در مراحل بعد انگیزه جنسی خود را از مادر به دختران و  زنان دیگر سوق دهند .در این مرحله استمنا در بین افراد بسیار شایع است .  دختر نیز زندگی خود را در عشق با مادرش آغاز می کند ، او به مادر خود وابسته است ، اما بزودی این دلبستگی را به جهت پدر تغییر میدهد. فروید اصطلاح الکترا  را با  توصیف مجموعه ای مشابه از احساسات تجربه شده توسط دختران جوان استفاده می نماید . وی بر این باور است حسادت به آلت تناسلی مردان در  دختر جوان ، بیش از حد است ، چرا که آنها  تفاوت بین پسر و دختر را احساس می کنند و از آنجا که  تمام قدرت را در ارتباط با آلت تناسلی میدانند تمایل به داشتن آن در آنها شدت بیشتری می گیرد  . آنها مادر خود را دلیل بر این نقص دانسته و او را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند. و این محکمترین دلیل برای چرخاندن سوئیچ عواطف به سوی پدر است . فروید معتقد بود که حسادت به آلت تناسلی مرد هر گز برای دختران به طور کامل حل نشده تمام زنان تا حدودی در این مرحله ثابت می شوند. البته روانشناسانی مانند خانم هورنای این نظریه بحث برانگیز را نادرست دانسته و معتقد است که مردان احساس حقارتی را تجربه می کنند که ناشی از فقدان رحم و ناتوانی در باردار شدن است . در مجموع تجربه ادیپ در پسران و  تجربه جنگ الکترا در دختران در پایان مرحله وابسته به الت ذکور رخ می دهد کودکان در این فرآیندها  یاد می گیرند تا با والد همجنس بر سر کسب عواطف والد ناهمجنس رقابت نمایند و همان باشند که آنها می خواهند. همانند سازی با والد هم جنس راهی برای دزدیدن والد ناهمجنس می باشد.

4- مرحله کمون :  این مرحله از زمانی که کودکان به مدرسه وارد میشوند آغاز می شود و تا 12 سالگی ادامه دارد. در طول این مرحله ، فروید عقیده داشت که ضربه جنسی در خدمت یادگیری و آموزش و روابط اجتماعی سرکوب می شود . دوره نهفته زمان اکتشاف است که در آن انرژی جنسی هنوز وجود دارد ، اما این انرژی بر مکانهای دیگر مانند حرفه ، امورات فکری و تعاملات اجتماعی متمرکز می گردد. مرحله کمون در توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی و اعتماد به نفس کودکان نقش بسیار مهمی دارد.

 5- مرحله بلوغ جنسی :  این مرحله در  زمان بلوغ آغاز می شود  و بیانگر تجدید حیات جنسی در دوران نوجوانی است ، بیشترین لذت در آمیزش جنسی است. در طول مرحله نهایی توسعه روانی ، انرژی جنسی بر اندام های تناسلی متمرکز می شود. و علاقه جنسی قوی به جنس مخالف ایجاد می گردد. در حالی که در مراحل اولیه تمرکز بر روی نیازهای فردی بود در این مرحله علاقه به رفاه دیگران رشد می کند . اگر مراحل دیگر با موفقیت تمام شده باشند ، اکنون فرد باید متعادل باشد . هدف از این مرحله ایجاد تعادل بین قسمتهای مختلف زندگی می باشد. فروید معتقد بود که استمناء و همجنس بازی در این دوره شایع است .

تئوری های فروید در این زمینه به طور گسترده در حال حاضر به عنوان یک مدل برای توصیف رفتار بکار برده می شود .

 شخصیت:

 همانطور که افراد رشد می کنند تجارب آنها به شکل گیری شخصیتشان به عنوان یک بزرگسال کمک می کند . از دیدگاه فروید رشد در طی 6 سال اول زندگی و در 5 مرحله شکل می یابد . او بر این باور بود که تجارب آسیب زای دوران کودکی تاثیر عمده ای در این زمینه دارند . البته ، هر واقعه خاص منحصر به فرد در افراد تاثیر متفاوتی دارد  ، که تنها با مطالعه و کاوش فرد درک می گردد . اما در هر مرحله رشد جراحات و آسیبهایی وجود دارد که ناشی از تثبیت در آن مرحله می باشد .

اگر فرد در مراحل رشد ، توانایی حل تعارض weaning ، آموزش آسان ، یا پیدا کردن هویت جنسی خود را نداشته باشد تثبیت رخ داده و فرد تمایل به حفظ برخی از عادات و خصایص دوره نوزادی خود را دارد . هر مشکل در هر مرحله اثر دراز مدت از لحاظ شخصیتی بروی ما دارد .  اگر در هشت ماه اول زندگی  یعنی در زمان نیاز کودک به شیر ، رفتار مادر خشن باشد و یا اگر در این مرحله مادر تلاش کند تا فرزندش را خیلی زود از شیر بگیرد ، در آنصورت شخصیت فرد  دهانی منفعل خواهد بود . این افراد که به دیگران وابسته اند علاقه خود به "تحریک دهان" ، مانند خوردن ، آشامیدن و سیگار کشیدن را در بزرگسالی حفظ می کنند .  هنگامی که کودک بین پنج تا هشت ماهگی است و دندانها شروع به رشد کرده اند ، تنها یک چیز او را راضی می کند آنهم گاز گرفتن چیزی مثل نوک پستان مادر است ، اگر این حرکت کودک رفتار خشن مادر را برانگیزد تعارض بطور کامل حل نخواهد شد و کودک ممکن است شخصیت دهانی مهاجم داشته باشد . این افراد تمایل به حفظ نیش زدن در چیزهایی همچون مداد ، آدامس ، و آدمهای دیگر را دارند . آنها گرایش به تهاجم ، جدل ، طعنه زدن ، و غیره را دربزرگسالی نشان می دهند .در مرحله مقعدی ،  بعضی از والدین خود را در خدمت روند آموزش توالت به کودک قرار می دهند که در صورت نامناسب بودن شیوه آموزش یعنی سهل گیری و یا سخت گیری والدین در  رقابت با همسایگان و بستگان و مجازات یا تحقیر کودکان زمینه را برای ابتلا کودک به  شخصیت مقعدی آماده خواهد کرد . شخصیتهای مقعدی بر دو دسته هستند :

شخصیتهای وسواسی مقعدی که تمایل به درهم و برهم بودن، آشفتگی و بی نظمی دارند و  شخصیتهای حافظ – مقعدی که تمیز ، دیکتاتوری ، بسیار خیره سر ، و خسیس می باشند . به عبارت دیگر ، افراد حافظ مقعد در تمام جهات تنگ نظر هستند . شخصیت فلیکس آنگر یک مثال کامل است.

همچنین در شخصیت های وابسته به الت ذکور ، اگر پسر به شدت توسط مادر خود طرد شود و تاحدودی نیز توسط پدر قدرتمندش تهدید شود دچار ضعف در اعتماد به نفس در مسائل مربوط به سکس می شود. او ممکن است با این کار از ارتباط با دگرجنس گرایان خودداری کند،  دختر های طرد شده توسط پدر و تهدید شده توسط مادر نیز به احتمال زیاد اعتماد به نفس پایینی داشته و ممکن است احساس کنند تبدیل به یک دیوار گلی شده و یا بیش از حد زنانه هستند.  

اضطراب :

فروید اضطراب را واکنشی در برابر فشارهای روانی تعریف می کند او بین دو حالت از اضطراب تفاوت قایل می شود :

1- انگیزه باعث ایجاد اضطراب می گردد و توانایی ارگانیسم را برای اقدام افزایش می دهد.

2- انرژی روانی (لیبیدو ) به سبب سانسورها و منعها باق مانده متراکم می گردد و اضطراب را ایجاد می نماید و درصورتی که بر کنترل های ایگو غلبه کند ضایعه روانی رخ می دهد .

اضطراب زنگ پیش بینی خطر است در مقابل تهدیدهایی مانند وجود تعارضهای شدید یا تمایلات ناخود آگاه که خود را برای دفاع آگاه می سازد .

فروید به سه نوع مختلف از نگرانی ها اشاره می کند  :

1- اضطراب واقعی ، اضطرابی که افراد در مواجهه با دنیای واقعه تجربه می کنند مانند ترس از مار سمی.

2- اضطراب اخلاقی ، این همان چیزی است که افراد در زمان تهدیدات بیرونی آنرا احساس می کنند . این تهدایت ناشی از دنیای فیزیکی نیست ، بلکه از جهان اجتماعی درونی شده وجدان ریشه می گیرد ، مانند احساس شرم و گناه و ترس از مجازات.

3- اضطراب عصبی ، که بصورت اضطراب مبهم ، ترسهای مرضی و یا واکنشهای وحشت زدگی دیده می شود.

مکانیسم های دفاعی :

خود برای انجام هر عمل با واقعیت تطبیق نموده و در ارتباط با سوپر ایگو دست به عمل می زند. اما گاهی حوادث اضطراب را به همراه دارند که خود به منظور کاهش ان موظف به استفاده از مکانیسمهایی برای دفاع می باشد . این کار بصورت ناخودآگاه انجام شده و معمولا با مسدود کردن و یا تحریف واقعیت طوری که قابل قبول بوده و یا کمتر تهدیدکننده باشد همراه است .  مکانیسم های دفاعی خود توسط فروید ، دخترش آنا و سایر مریدان کشف شد .

1-  انکار شامل مسدود کردن رویدادهای خارجی از آگاهی است. مکانیزم انکار ، رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه های از واقعیت هستند که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند . اگر برخی از شرایط غیر قابل تحمل باشد فرد آنرا ناآگاهانه رد می کند این مکانیزم به تنهایی و یا گاهی در ترکیب با دیگر مکانیسم ها بکار برده می شود . خود فریبی بر اساس انکار می تواند به عنوان یک مکانیزم می توان موقتا از فشارها کاسته و فرد را باشرایط سازگار تر نماید.

2- سرکوبی ، که توسط آنا فروید به  "انگیزه فراموش کردن" نام گذاری گردیده عبارت است از  : عدم توانایی به یاد آوردن وضعیت تهدید کننده ، شخص ، یا یک رویداد که بیش از حد خطرناک است . این مکانیسم از مهمترین مکانیسم های دفاعی است که به عنوان فراموشی انگیزشی نیز توصیف گردیده است .

3- جداسازی (گاهی به نام intellectualization) شامل سلب احساسات از تهدیدات یا افکار حافظه است . اجازه یادآوری یک خاطره بدون هیجان و درد همراه با آن .

4- جابجایی تغییر مسیر تکانه به سمت یک هدف جایگزینی است . کسی که از مادر متنفر است ممکن است که نفرت خود را به جای او به سمت دیگر متمایل کند مانند زنان دیگر . کسی که تا به حال فرصتی برای دوست داشتن یک نفر نداشته ممکن است گربه یا سگ را جایگزین انسان نماید . کسی که از تمرکز میل جنسی بروی یک فرد واقعی واهمه دارد ممکن است شی یا بت خاصی را جایگزین کند . کسی که از مافوق خود نا امید شود ممکن است اعضا خانواده را هدف بگیرد .

5- واکنش سازی تغییر افکار و آرزوها ، برخلاف افکار و انگیزه های درونی و بیان بصورت اغراق گونه است . مانند فرد همجنسگرایی که همجنسگرایان را خوار می شمارد.
واکنش سازی که نوعی خود فریبی است با ویژگیها و رفتارهای افراطی و شدید مشخص می شود .

6- بازگشت (رگرسیون ) یک حرکت به عقب است ، زمانی که فردی با استرس روبرو می شود و یا هنگامی که دچار مشکل یا ترس می شود ، اغلب رفتارهای کودکانه تر یا بدوی از او سر می زند . کودک ممکن است شروع به مک زدن انگشت شست خود نموده و یا  بستر خود را خیس کند .  مردم متمدن ممکن است در زمان احساس خطر و رویارویی با اضطراب تبدیل به یک جماعت اوباش شوند . از دیدگاه فروید زمانی که افراد احساس خطر می کنند به زمانی برمی گردند که در آخرین بار احساس امنیت و آرامش داشته اند.

7- تصعید ،انتقال ضربه و تکانه اضطراب زا و غیر قابل قبول در مسیر قابل قبول اجتماعی است ، فردی با تمایلات قوی جنسی ممکن است تبدیل به یک هنرمند ، عکاس ، و یا یک رمان نویس شود و افراد با غرایز پرخاشگری بالا ، قصاب های ماهر می شوند .

8- همسانسازی شامل جذب ویژگیهای دیگران بطور ناخود آگاه است . کودکی که برای شبیه شدن به "مادر"  برای کاهش ترس های خود تلاش می کند و یا نوجوانی که به تقلید ستاره های مورد علاقه خود ، موسیقیدان ، و یا قهرمانان ورزشی می پردازد . طبق دیدگاه فروید همانند سازی در تشکیل سوپر اگو نقشی مهم و ارزنده دارد.

9- برون فکنی انتساب افکار ،آرزوها و تکانه های نامطلوب به دیگران را شامل می شود . در این مکانیزم فرد از احساس گناه و رهایی از شرم ، تمایلات نامطلوب خود را به دیگران نسبت می دهد.

10-    دلیل تراشی : تدبیری خودفریبانه و خود بزرگ بینانه برای اجتناب از اضطراب ، احساس گناه و شرمساری است . در این مکانیزم فرد انگیزه های موجه و خوش ظاهر را در پشت اعمال و افکارش قرار می دهد.

11- باطل سازی یا خنثی سازی به فرد کمک می کند تا از طریق اقرار به اشتباه یا انجام عملی دیگر عمل اشتباه خود را خنثی نموده و به این ترتیب از عذاب و احساس گناه فرار کند.

 تحلیل رویا :

نظریه ها ی رویا :

بیشترین احتمالات برای خواب دیدن و رویاهای ما عبارتند از :


1- نشان دادن تمایلات و آرزوهای پنهان شده در ضمیر ناخودآگاه

2- تفسیر سیگنال های تصادفی از مغز و بدن در طول خواب

3- تحکیم و پردازش اطلاعات جمع آوری در طول روز


 




سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:12 عصر ::نگارنده : موسوی

خانواده نهادی مقدس است که بر اساس انتخاب شکل می‌گیرد اما استمرار آن بر اساس احساس مسئولیت در قبال همسر است . «صبر»، «سازش» و «مسئولیت» از مهم‌ترین واژه‌هایی است که می‌تواند ویژگی‌های یک خانواده سالم  را نشان دهد. امروزه بر خلاف گذشته ازدواج به یکی از گزینه‌های پیش رو، نه روش طبیعی حیات عزت‌مندانه و بهترین انتخاب پیش رو ، تبدیل  شده  و خانواده نیز به تدریج از نهادی مقدس و مورد احترام که به خاطر حرمت آن تمایلات فردی تحت‌الشعاع قرار می‌گرفت، به نهادی برای دستیابی هر چه بیشتر به شادکامی فردی تبدیل می شود  و از طرفی دیگر زوجین به محض رویارویی با مشکلات کوچک  و بزرگ ،  به طلاق به عنوان  بهترین  راهکار به صورت کاملا جدی می اندیشند.

یک رابطه ایده آل بین همسران  سه جزء دارد :

-       دوست داشتن و صمیمیت

-       عشق

-       تعهد 

 11تاکتیک  برای داشتن زندگی ایده آل  :

1-به یاد داشته باشید شما و همسرتان دو فرد  متفاوت هستید ، زیبایی زندگی به ترکیب این تفاوتهاست.

2-  یاد بگیرید در حد بودجه همسرتان  زندگی کنید .

3- خوبیهای او را کوه و بدیهایش را کاه جلوه دهید  4- خانه را بصورت مکانی آرام و استراحتگاهی حقیقی در آورید .

4-   خوش مشرب و آسان گیر باشید.  

5-   او را به داشتن سرگرمی مناسب تشویق کنید و سپس او را به حال خود بگذارید.

6-   خورده گیری و غرولند نکنید.

7-   به همسرتان ایمان داشته باشید.

8-   هر گاه نظرتان مخالف با منافع همسرتان است آنرا رها کنید.

9-  سعی نکنید شخصیت او را تغییر دهید بلکه یاد بگیرید چگونه با خصوصیات او سازگار شوید.

10- یادتان نرود رابطه زناشویی معجزه زندگی است آنرا دست کم نگیرید.

به خانه دار بودن خود افتخار کنید و مسئولانه فعالیتهای خانه داری را بپذیرید.

11- یاد بگیرید از خطاهای کوچک همسرتان چشم پوشی کنید. 

 


 

 

 

 

 




سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:11 عصر ::نگارنده : موسوی

(ازدواج ، خانواده ،طلاق)

روابط همسران در زندگی امروز :

روابط زن و شوهری، روابطی است که بتواند استعدادهای هر یک از زوجین را بارور نماید، درک متقابل، نشاط و شادکامی و تعادل روانی آنان را ارتقاء بخشد و کارکردهای هر یک از آنان را، از جمله در ارتباط با فرزندان، والدین، خانواده یکدیگر و جامعه تقویت نماید. اما تحول روابط میان زن و شوهر،در دهه‌های اخیر، قابل تردید نیست. برخی، تحولات موجود را، از آن رو که به افزایش ناسازگاری‌ها و فزونی‌ طلاق انجامیده است نگران کننده ارزیابی می‌کنند و برخی آن را ناشی از تغییراتی می‌دانند که در روند توسعه‌ی اجتماعی و دستیابی به نقطه‌ی تعادل جدید، اجتناب‌ناپذیر و گاه مطلوب می‌نماید. مشاجره، توافق نداشتن یا سوء‌تفاهم مقطعی میان همسران در زندگی‌های ایده‌آل نیز تا حدودی وجود دارد، اما وقتی سخن از آسیب در روابط زوجین به میان می‌آید، نشان می‌دهد مسئله جدی است و به یک مقطع زمانی کوتاه محدود نمی‌شود و حتی ممکن است در آینده به طلاق منجر شود. یعنی زن و مرد، دیگر از بودن در کنار هم لذت نمی‌برند و پیوندی که باید مایه آرامش و رشد آنها می‌شد، ، در بهترین حالت، موجب درگیری‌های ذهنی و آزار روحی و روانی آنها شده است. روابط آسیب‌زا آن دسته از روابط میان زوجین است که موجب اختلال عاطفی یا ناسازگاری در رفتار‌های بعدی آنان شود و نارضایتی‌های مداوم ایجاد کند.

آسیب شناسی  روابط زوجین  :

مهمترین مشکلات موجود در روابط زن و شوهر

1-مشکلات جسمی  و جنسی : در برخی موارد  ناسازگاری‌ها و ناکامی‌ها در روابط زناشویی به نقص جسمانی بویژه عقیم بودن بر می گردد . البته روابط جنسی سالم و رضایت‌مندانه نیز تأثیر بسزایی در نشاط زن و شوهر دارد .

 

 2- مشکلات مربوط به اعتماد و وفاداری : از یک سو رعایت عفت و حیا و حفظ مرزها در روابط خانوادگی و وفاداری نسبت به همسر  و از سوی دیگر پذیرش ، دوری از وسواس، بی‌اعتمادی بدون دلیل و غیرت بی‌جا  لازمه زندگی آرام است . 

3- مشکلات مربوط به حوزه‌ تصمیم‌گیری : مدیریت خانواده ابعاد مختلفی دارد که مدیریت اقتصادی، سرپرستی و نظارت مشکلات در روابط عاطفی بر فرزندان، تصمیم‌گیری نسبت به ارتباطات خانوادگی و مواردی دیگر را در بر می‌گیرد. برخلاف تبلیغات فراگیری که مشارکت مساوی زن و مرد در فرآیند تصمیم‌گیری را ضرورت زندگی جدید جلوه می‌دهد؛ واقعیت، چیز دیگریست. طبیعت مردانه برای سرپرستی، حمایت از خانواده و نظارت و طبیعت زنانه برای غمخواری، پشتیبانی عاطفی و آرامش آفرینی طراحی شده است .

4- افزایش انتظارات :افزایش انتظارات و توقعات غیرواقع‌بینانه که خود تعهدات کاری و مالی بیش از حد و بالتبع خستگی جسمی و روحی را  در پی دارد ، عامل بسیاری از ناسازگاری‌ها و جدایی‌هاست.

5- مشکلات عاطفی : خلقت حکیمانه‌ زن و مرد را به گونه‌ای سرشته است که آنان در کناریکدیگربه آرامش می‌رسند و میان آنان دوستی و رحمت برقرار می‌شود .حقیقیت این است که زنان استعداد شگرفی در کنترل بحرانهای روحی خانواده دارند .




چهارشنبه 90 دی 21 :: 7:51 صبح ::نگارنده : موسوی

 

گفتن دوستت دارم برای شما و همچنین برای نامزدتان بسیار اهمیت دارد. اما شما نباید به گفتن دوستت دارم بسنده کنید. درحقیقت، ابراز علاقه غیر کلامی روش بهتری برای جذب کردن مردان است.

 

مردها تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان ثابت کنند بنابراین برای ابراز احساساتشان کمتر از این جمله استفاده می کنند.

رمانتیک باشید

• گاهی اوقات من یک پیام عاشقانه برای همسرم روی میز صبحانه اش می نویسم. مخصوصا روز های خاص 

• هرچندوقت یکبار روی یک کارت برایش می نویسم که چقدر دوستش دارم و از او تشکر می کنم که قبل از اینکه بخوابد آن را بخواند.

• همسر من، گاهی اوقات به ماموریت کاری می رود و وقتی که برمی گردد، به او هدیه کوچکی می دهم. هدیه را روی میز آشپزخانه می گذارم و منتظر می مانم  تا متوجه اش شود. هدیه ای که برایش تهیه می کنم می تواند عطر مورد علاقه اش، گل طبیعی، یا حتی یک تکه وسیله زینتی که خودم درستش کردم باشد.

•  من گاهی اوقات نوشته های عاشقانه، را در کشوی لباسهای همسرم می گذارم. او هرگز نمی تواند پیش بینی کند که دفعه بعد چه چیزی خواهد دید. او بعد از دیدن نوشته های من آن را بر می دارد و می داند که کار من است.

• من روی آینه برای همسرم می نویسم دوستت دارم تا هروقت سراغ آینه رفت آن را ببیند.

زندگی را راحت بگیرید

• شوهر من هر شب خمیردندان را روی مسواکم می ریزد و روی سینک می گذارد. او بهترین شوهر دنیا است.

• من لیست کانال های تلویزیون را به ترتیب علائق شوهرم تنظیم می کنم. مثلا اول کانالی که بیشتر فیلم پخش می کند و سپس کانال ورزشی. چون می دانم که او به این دو شبکه علاقه دارد البته این موضوع را به او نمی گویم. زمانی که کنترل تلویزیون را دستش گرفت کاملا سورپریز می شود.

• قبل از اینکه شوهرم سرکار برود، میز صبحانه را آماده می کند. برای یک مرد، این واقعا قدم بزرگی است.

•  شوهر من هر روز صبح زود بیدار می شود. با وجود اینکه کارش ساعت 9 شروع می شود و می توانید دیرتر از من بیدار شود اما اینگونه نیست. وقتی که من آماده شدم، همسرم سه فرزندمان را به سمت ماشینش می برد تا آنها را برساند. برای من این کار بهترین روش است که نشان می دهد او همه ما را عاشقانه دوست دارد.

قدردانی تان را نشان دهید

• وقتی که من و همسرم با دوستانمان بیرون می رویم من واقعا به خودمان افتخار می کنم حتی اگر او درمورد چیزهای کوچکی از من صحبت کند.

•  هر روز صبح قبل از اینکه من از خواب بیدار شوم، همسرم دو عدد حوله تمیز برایم آماده می کند تا وقتی که حمام رفتم حوله ام آماده باشد. یک حوله بزرگ برای بدنم و یک حوله کوچکتر برای موهایم.

با در آغوش گرفتن همسرتان از او تشکر و قدردانی کنید

•  اولین اعتراضی که بیشتر از بقیه از مردان می شنویم این است که آنها می گویند ما برای کاری که انجام می دهیم قدردانی نمی شویم. دفعه بعد که شوهرتان برای بردن زباله ها به بیرون از خانه رفت برای 30 ثانیه هم که شده او را در آغوش بگیرید و از او قدردانی کنید. مردان فوق العاده تحت تاثیر این روش قرار میگیرند.

• زمستان ها موقع صبح، من ماشین شوهرم را استارت می زنم تا زمانی که می خواهد سرکار برود ماشینش گرم شده باشد.

نشانه های عشق و صمیمیت را از خودتان به جا بگذارید

• صفحه موبایل همسرتان را عوض کنید تا هروقت به گوشی اش نگاه کرد جمله دوستت دارم را بخواند.

• من و همسرم ایمیل های کوتاهی برای همدیگر می فرستیم تا به همدیگر نشان دهیم که در هر لحظه چه حسی نسبت به یکدیگر داریم. یکبار او برای من نوشت: آهنگ یک خواننده مرا یاد تو می اندازد. حالا هرموقع که من آن را گوش می کنم متوجه می شوم چقدرشوهرم مرا دوست دارد.

•  شوهر من ساعت 5:30 صبح بیدار می شود، اما شب قبل لباسهایش را از داخل کمد و کشویش بیرون می آورد تا صدای باز و بسته شدن آنها مرا بیدار و اذیت نکند. به نظر شما این عشق نیست؟!

یک پیام رمزدار بفرستید

• روی دیوار هال تا دیوار اتاق خواب نوشته ای دنباله دار برای همسرتان بنویسید.

• هر روز صبح که شوهرم سر کار می رود سه بار برایم بوق می زند. با این کار به من نشان می دهد که دوستت دارم.




یکشنبه 90 دی 18 :: 7:34 صبح ::نگارنده : موسوی

در اینجا من روش مفیدی را برای تقویت و بهبود روابط میان همسران پیشنهاد می کنیم البته باید دانست که حتماً نباید همه آنها را با هم و در یک زمان به کار برد.
شما می توانید با توجه به ویژگی های خود و همسرتان موارد مناسب را انتخاب کرده و در مواقع لزوم به کار برید:
1) رفتارهای مثبت همسرتان را تحسین کنید و او را به انجام هر چه بیشتر آن رفتارها ترغیب نمایید. به او بگویید که چقدر به وجودش افتخار می کنید و دوست دارید همواره در کنارش باشید.
2) وقتی همسرتان در حال صحبت کردن با شماست، به هیچ وجه حرفش را قطع نکنید. صبر کنید تا کاملاً حرفش تمام شود و بعد نظر خود را بیان کنید.
3) همسر خود را با انواع و اقسام خواسته ها و دستوراتتان برده و اسیر خود نسازید. وقتی کاری از او می خواهید خودتان هم در عوض کاری برایش انجام دهید. دقت کنید که این کار حتماً نباید مسئله مهمی باشد. شما هم می توانید با انجام کارهای کوچک و به ظاهر کم اهمیت و حرفهایی محبت آمیز او را شاد کنید و خستگی را از تنش بیرون آورید.
4) خیلی از مواقع ما با حرفها و حرکاتمان همسرمان را نسبت به خود عصبانی و ناراحت می کنیم. سعی کنید تا حد امکان از کارها و رفتارهایی که سبب دلزدگی و ناراحتی همسرتان می شود بپرهیزید. حتی اگر به آن کارها علاقه دارید به خاطر همسر و زندگی مشترکتان آنها را کنار بگذارید.
5) برای ایجاد صمیمیت بیشتر سعی کنید با هم کتابی انتخاب کنید و آن را به نوبت بخوانید. سپس در مورد آن با هم بحث و گفتگو نمایید. اگر اهل کتاب نیستید، می توانید به جای آن با هم فیلمی را تماشا کنید و بعد درباره اش حرف بزنید.
6) در مورد روزهای اول آشنایی تان و ویژگی هایی که سبب شد نسبت به هم علاقمند شوید گفتگو نمایید. ولی دقت کنید که اگر ویژگی های خوب ظاهر خود را پس از گذشت سالها از دست داده اید بهتر است در مورد آنها حرفی نزنید. چرا که هدف ما صحبت در مورد ویژگیهای ظاهری و فیزیکی نیست. به جای آن سعی کنید آزادانه و صادقانه در مورد ویژگیهای مثبت روحی و شخصیتی یکدیگر گفتگو نمایید.
7) زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان دو نفر اختصاص دهید. مثلاً یک بعدازظهر با هم به پارکی بروید که هیچ کس حتی فرزندانتان نتوانند مزاحمتان شوند و سعی کنید از این با هم بودن لذت ببرید.
8) در آخر باز هم می گوییم: هیچ وقت احترام گذاردن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. (احترام به افکار، عقاید و دیدگاههای همسرتان باعث می شود او نیز چنین احساساتی را نسبت به شما پیدا کند

 




چهارشنبه 90 دی 7 :: 10:30 صبح ::نگارنده : موسوی

به اندازه بود باید نِمود ، خجالت نَبُرد آنکه نَنمود و بود( اخلاص )
این بیت خیلی شاهکار است . اگر این در زندگی زناشویی ما می آمد طلاق ها جمع میشد . سعدی می گوید : آنچه هستی بگو . بعضی ها آرم ماشین را عوض می کنند . به اندازه ای که هست ، نشان بده . بعضی آدمها شخصیت پایینی دارند اما خودشان را خیلی بالا جلوه می دهند . پسری که به خواستگاری می رود ، اگر به اندازه ای که هست خودش را نشان بدهد ، دیگر هیچ وقت اختلاف پیش نمی آید . حال اگر کسی فوق لیسانس بود و گفت : من دیپلم هستم ، هیچ وقت شرمسار نمی شود . تازه وقتی می فهمند اعتبارش بیشتر میشود . در هر کاری اخلاص خوب است .

به اندازه بود باید نمود خجالت نَبرد آنکه نَنمود و بود( خود واقعی )
انسان همان که هست باید نشان بدهد . در میوه فروش ها گاهی چنان میوه را نورپردازی می کنند که میوه برای مشتری جلوه ی دیگری پیدا میکند . این معامله در شرع حرام است . چون به اندازه بود بایدنمود . میوه همان قدرکه می ارزد باید نشانش بدهیم . بعضی ها خودشان را نورپردازی می کنند . خودشان را با هر چیز ممکن بَزک می کنند اینها هم خلاف میکنند . سعدی می گوید : همانی که هستی خودت را نشان بده . تو اگر یک مرتبه بالایی داشته باشی و خودت را در مرتبه پایینی معرفی کنی هیچ گاه شرمنده نمی شوی . مرحوم پرفسور حسابی به خانه آقای جعفری رفته بود و خادم ایشان گفته بودند : مگر میشود آقای جعفری را به این سادگی دید . باید تماس بگیرید اگر ایشان بپذیرد . گفتند الان نیستند و بعد شماره ایشان را به پرفسور حسابی می گوید و میگوید سواد داری ؟ پرفسور میگوید : بله کمی دارم . می گوید : بنویس دو بعد یک دو کنارش بگذار و تا آخر و میگوید این شماره علامه است . هروقت خواستی زنگ بزن تا به شما وقت بدهد . علامه که آمد و خدمتکار مشخصات را به ایشان می دهد ، آقای جعفری می گوید : این پرفسور حسابی بوده است . بعد به ایشان زنگ می زند و از آن موقع هرگاه پرفسور علامه را می بیند به او میگوید : بنویس دو . پرفسور است وقتی می گویند : سواد داری : میگوید : کمی . سهراب سپهری میگوید : سر سوزن ذوقی . حالا دنیای ذوق بود . وقتی می گوید : سر سوزن ذوقی و شما اشعار او را می خوانید لذتی می بری زیرا پایین تر از چیزی که هست می گوید . چنین کسی هیچ وقت شرمنده نمیشود . خود واقعی ات را نشان بده .




دوشنبه 90 دی 5 :: 10:28 صبح ::نگارنده : موسوی

21- با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می‌شود.
22-
قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیت‌ها و همکاری‌هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه‌های خاصی نیازمند نیستیم!
23-
احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفته‌اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
24-
برنامه‌ریزی کنیم؛ در حقیقت برنامه‌ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می‌بخشد.
25-
الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
26-
خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه می‌کردم؟»
27-
به خواسته‌ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
28-
میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرموده‌اند «خیرالامور اوسط‌ها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می‌شویم.
29-
با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
30-
روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می‌شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می‌کند.
31-
به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی‌های زندگی‌مان را می‌پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می‌شود.
32-
همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمی‌کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی‌گذارد.
33-
با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته‌تر است.
34-
برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
35-
سختی‌ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبک‌تر می‌نماید.
36-
فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
37-
تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می‌برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.

38-
از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می‌شود.
39-
روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه‌دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
40-
مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.




< << 46 47 48 49 >
Susa Web Tools