روانشناسی - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 544204




گالری تصاویر سوسا وب تولز



پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 10:32 صبح ::نگارنده : موسوی

- آرام سازی پیشرونده: در این روش تمام اجزای بدن را از سمت پایین به سمت سر یکی پس از دیگری شل و ریلکس میکنیم. از انگشتان پای خود شروع کنید. انگشتان پای خود را احساس کنید. وزن آنها را حس کنید.
 هر گونه تنش و انقباض را از روی انگشتان پای خود بردارید. آگاهانه آنها را شل و ریلکس کرده و آرام سازید. به خود تلقین کنید که آنقدر انگشتان پاهایتان سنگین هستند که دارند به سمت پایین و تشک تخت خوابتان فرو میروند. همین مراحل را به ترتیب برای زانوها، رانها، شکم، قفسه سینه، باسن، دستها، بازوها، کتفها، گردن، سر، دهان و فک، چشمها، صورت و گونه ها تکرار کنید تا هنگامی که تمام بدنتان یکپارچه ریلکس و آرام شود. در طول این آرام سازی تنفس شما بایستی عمیق و آرام صورت گیرد.

چشمها نیز در این تکنیک اهمیت ویژه ای دارند در چشمان خود گرما را حس کرده و اینگونه به خود القاء کنید که پلکهایتان خیلی سنگین شده و شما قادر به گشودن آنها نیستید. (در این روش همچنین میتوانید ابتدا عضلات هر قسمت از بدن را منقبض کرده و سپس آنها را شل کنید تا ریلکس شدن آنها را بهتر حس کنید)

- آگاهانه نفس بکشید: تنفس شما می بایست شکمی و عمیق باشد.
 - کشش انگشتان پا: ابتدا به پشت دراز بکشید و چشمان خود را ببندید.
انگشتان پای خود را حس کنید. اکنون هر 10 انگشت پای خود را به سمت صورت خود بکشید و تا 10 به آهستگی بشمارید. سپس انگشتان پای خود را کاملا ریلکس و شل کنید و مجددا تا 10 بشمارید.10 بار این چرخه را تکرار کنید.

 - تصویر سازی ذهنی (تجسم) هدایت شده: در این روش چشمان خود را ببندید و به پشت دراز بکشید. اکنون خود را در مکانی آرام بخش و دلپذیری تجسم کنید. این مکان هر جایی میتواند باشد مانند ساحل دریا تجسم کنید آنجا حضور دارید. پیرامون خود را ببینید و حس کنید. به صداهای آرام بخش محیط اطراف خود گوش دهید(صدای پرندگان و یا موج دریا)، رایحه گلها را حس کنید و گرمای آفتاب را روی پوست خود احساس کنید. برخی نیز تصویر سازی ذهنی از موقعیتهای کسل کننده را ترجیح میدهند. مانند تجسم همکار، استاد و یا سخنران کسل کننده.
 

- به روی پشت خود دراز بکشید و چشمان خود را ببندید. با انگشتان دست بروی زبانه گوش فشار آورده و کانال گوشهای خود را مسدود کنید. در این لحظه شما صدای زیر و و خروشانی را خواهید شنید که طبیعی است. 10 دقیقه به این صدا گوش کنید و سپس فعالانه خودتان را شل و آرام و ریلکس کنید و بخوابید. 

 - همیشه سعی کنید از هنگام عصر شروع به تمدد اعصاب و آرامش دادن به ذهن و جسم خود کنید. اگر ذهن شما درگیر مشکلات، تصمیم‌گیری‌ها و مرور اتفاقات روز گذشته باشد خواب خوبی نخواهید داشت. سعی کنید بدن را به آرامش و خونسردی دعوت کنید.



پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 10:6 صبح ::نگارنده : موسوی
ریلکسیشن(تمدد اعصاب)
اولین قدم در یوگا یادگیری آرامش دادن به ذهن و جسم است.در اینجا یاد می گیریم که چرا ریلکسیشن در تمرین یوگا ضروری است و تکنیکهای مختلف ریلکسیشن را یاد می گیریم که ....
 

اولین قدم در یوگا یادگیری آرامش دادن به ذهن و جسم است.در اینجا یاد می گیریم که چرا ریلکسیشن در تمرین یوگا ضروری است و تکنیکهای مختلف ریلکسیشن را یاد می گیریم که چگونه جسم و روح را آرامش می دهند. در اینجا با ریلکسیشن (تمدد اعصاب ) که بخش ضروری یوگا است آشنا می شویم.برای تمدد اعصاب باید از نظر روحی،فیزیکی و جسمی آماده شویم. برای آرامش دادن به جسم شما می توانید از ساواشانا (جسد) استفاده کنید.در این حرکت روی زمین دراز می کشیم و هر قسمت بدن را ابتدا منقبض کرده و سپس رها می سازیم.این عمل را Tense و Relax  می گوییم.تا زمانیکه بدن خود را منقبض نکرده باشیم متوجه آرامش بوجود آمده بعد از آن نمی شویم.

به مرور زمان با انجام این عمل ذهن به ماهیچه ها یاد می دهد که منقبض شوند و به شما تلقین می شود که آنها را رها سازید.با تمرینهای روزانه کم کم یاد می گیرید که ذهن ناخودآگاه خود را برای کنترل ماهیچه های غیر ارادی نظیر قلب ، سیستم گوارش و باقی ارگانها نیز بکار ببریم.

حرکت جسد

حرکت جسد از شکم

روی شکم دراز بکشید، پاها از هم فاصله داشته باشند و انگشتان شصت پا با هم تماس داشته  و پاشنه های پا در جهت مخالف باشند.سر را روی دستانتان بگذارید .بدن را بکشید و عمل Tense و Relax را انجام دهید.با هر دم احساس می کنید که در زمین فرو می روید. این حرکت را بعد از هر آسانا که بر روی شکم تاثیر دارد (کبری و ...) انجام دهید و به تناوب سر را سمت راست و چپ قرار دهید.
 
حرکت جسد از پشت
به پشت دراز بکشید و دستها و پاها را از بدن جدا کرده و با فاصله روی زمین قرار دهید.کف دستها رو به بالا.زانوها و انگشتان پا به سمت بیرون بچرخند.چشمان خود را ببندید و خیلی عمیق نفس بکشید.
 
تنفس شکمی
برای اینکه از تنفس صحیح خود آگاه شوید دستان خود را روی شکم بگذارید و انگشتانتان را در هم حلقه کنید . با دم صحیح دستها باید از هم جدا شوند و شکم بالا بیاید.
 
ریلکسیشن آخر

تمرینات یوگا به شما کمک می کند تا بدن خود را بهتر بشناسید،انقباضات آن را متوجه شوید و آنها را رها سازید.در آخر هر جلسه یوگا حداقل 10 دقیقه را به ساواشانا اختصاص دهید.در این زمان شما هر قسمت از بدن را منقبض نموده و سپس رها سازید.این حرکت را از پاها شروع کرده و کم کم به قسمتهای بالاتر بیایید.سپس ذهن را به اندامهای بدن بفرستید و به آنها توجه نمایید.کم کم در سکوت ذهن غرق می شوید. برای اینکه به  ذهن خود آگاه خود برگردید به آرامی انگشتان دست و پا را حرکت دهید. نفس عمیق بکشید و همراه  بازدم به یک سو غلتیده و بنشینید.

پاها

پای راست را بلندکنید  ،انگشتان پا را به جلو بکشید چند لحظه نگه دارید سپس آن  را رها سازید. این حرکت را روی پای دیگر نیز انجام دهید.

دستها و بازوها

دست راست را بلند کنید، انگشتانتان را مشت نمایید سپس رها سازید.با دست دیگر نیز این حرکت را انجام دهید.

لگن

لگن را منقبض کرده ، باسن  را بالا بیاورید و نگه دارید. بدن خود  را رها کنید.
 
قفسه سینه
قفسه سینه و کمر خود را منقبض کنید و از زمین بلند کنید.سپس قفسه سینه را رها کنید.
 

شانه ها

شانه ها را به گوشهایتان نزدیک کنید.آنها را رها کنید.دستها را کنار بدن قرار دهید و رها کنید.
 
 سر
چانه را جمع کنید و سر را به آرامی از یک سمت به سمت دیگر بچرخانید.سر را وسط قرار دهید و آن را رها کنید.
 
 بعد از اینکه این حرکات را انجام دادید ، با چشم ذهن بصورت ذهنی حرکات را مرور نمایید.از پایین بدن به بالا شروع کنید به عنوان مثال در ذهن بگویید:پاهایم را منقبض می کنم ، حالا رها می کنم.دستهایم را منقبض می کنم ، رها می کنم و .....و همینطور اعضاء و ارگانهای درونی را نیز بصورت ذهنی منقبض کرده و رها می کنیم.با هر دم احساس می کنید که امواجی از اکسیژن وارد پاهایتان می شود . با هر بازدم احساس می کنید که همه انقباضات از بدن شما خارج می شود.ذهن خود را آرام سازید.
 
تهیه و ترجمه: گروه سلامت سیمرغ ـ مهرنوش نصوری



پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 9:56 صبح ::نگارنده : موسوی

در زندگی روزمره‌ی خود همواره با حوادث و اتفاقات مختلفی مواجه و یا از وقوع آن‌ها مطلع می‌شویم که هر یک از آن‌ها احساسات یا هیجاناتی را در ما پدید می‌آورند که یقیناً در شکل دادن رفتارهای ما تأثیر‌گذار است. مثلاً وقتی خوش‌حال هستیم به معنای آن است که اتفاق خوبی را پشت‌سر گذاشته‌ایم.

 

هنگامی که غمگین هستیم، احتمالاً حادثه‌ی ناگواری پیش آمده است. همه‌ی هیجانات و احساسات ما تجربه‌های درونی هستند که هنگام بروز رخدادها حس می‌کنیم. مانند : هیجان خشم، عصبانیت، عشق و محبّت، تنفّر، امید یا ناامیدی، غم، شادی، ترس، نگرانی و اضطراب و ... .

 

از ویژگی پاسخ‌های هیجانی آن است که سریعتر از پاسخ‌های عقلی عمل می‌کند، ولی از دقت کافی برخوردار نیستند.

برای مثال: وقتی دوستمان به سلام ما پاسخ ندهد، ممکن است فکر کنیم رفتار او توهین و  گستاخی به ما بوده، در نتیجه هیجان خشم در ما به وجود خواهد آمد، در صورتی که اگر فکر کنیم که احتمالاً، او امروز با مشکلی درگیر است و حالش خوب نیست، دیگر خشمگین نخواهیم شد و ... ممکن است هیجان شبیه به دلسوزی را تجربه نماییم. اگر با حالات هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست رفتار نشود، تأثیر منفی بر جسم و روان‌ ما خواهند گذاشت و پیامدهای ناخوشایندی را برای سلامتی ما در پی‌خواهد داشت.

 

از این رو مدیریت بر هیجانات یکی از مهارت‌های زندگی محسوب می‌شود، که در این مقاله به آن می‌پردازیم.

 

توصیه‌هایی برای افزایش مدیریت هیجانات

1- با تشکیل جلسات گروهی درباره‌ی احساسات و هیجانات خود مانند شادی و غم، عشق و تنفّر، ترس و شجاعت و ... اطلاعات عینی‌تری پیدا کنیم .

2- هیجان‌ها را همانند میهمان خود عزیز بداریم ولی به آن‌ها اجازه ندهیم هر کاری که دوست دارند انجام دهند.

3- سعی کنیم بر هیجانات مثبت و مطلوب خود مانند شادی، عشق، همدلی و ... بیفزاییم.

 

4- به کودکان کمک کنیم تا لغات و عباراتی را که در برگیرنده‌ی هیجانات و احساسات می‌باشند را بیاموزند و خود نیز بهتر احساسات خود را بیان کنیم. برای مثال: «احساس بی‌قراری می‌کنم.»، «احساس ناامیدی می‌کنم.»، «احساس شادی می‌کنم.» و ... .

 

5- جهت کسب شناخت بهتر، احساسات و هیجانات دیگران را که با آن‌ها برخورداریم و یا در خیابان و فیلم‌ها و کتاب‌های داستان می‌خوانیم یا می‌بینیم نامگذاری کنیم. برای مثال: «به نظر می‌رسد ناامید شده‌ای»، «مثل این که آن خانم در فیلم احساس حسادت می‌کند.» و ...

 

6- از کودکان بخواهیم احساسات خود را نقاشی کنند. مثال: «می‌تونی خشم خودت را نقاشی کنی؟»، «وقتی خیلی می‌ترسی قیافه‌‌ات چه شکلی می‌شه؟ آن را برایم نقاشی کن.» و ... .

 

7- ضمن به‌وجود آوردن محیطی امن و آرامش بخش درباره‌ی احساسات به راحتی صحبت کنیم و صداقت هیجانی را از طریق عشق بدون قید و شرط تشویق کنیم.

 

8- توجه داشته باشیم که هیجانات نمایان شده معمولاً یک احساس ثانویه است. مثلاً وقتی با کارنامه ی خراب فرزندمان روبه رو می‌شویم اول احساس ناامیدی می‌کنیم، سپس عصبانی می‌شویم و یا وقتی ماشین با سرعت جلوی اتومبیل ما می‌پیچد، اول می‌ترسیم سپس عصبانی می‌شویم.

 

9- هیجانات منفی ما از جمع شدن نیازهای هیجانی برآورده نشده ی ما به وجود می‌آید، پس بهتر است در باره‌ی هیجانات ظاهراً منفی مثل خشم گفتگو کنیم.

 

10- به جای نام‌گذاری افراد با صفات گوناگون (دست وپا چلفتی، دیوانه، ترسو و...) احساسات آنان را نامگذاری کنیم. مانند: «اکنون احساس خجالت می‌کنی.»، «مثل این که خشمگین هستی.»، «به نظر می‌رسد که احساس ترس می‌کنی.» و... .

 

11- برای شناخت بهتر احساسات دیگران از دستور دادن، توهین و قضاوت و نصیحت و تهدید کردن پرهیز نموده و با گوش دادن به آنان و دقیق شدن به زبان بدن (حالات و حرکات اعضای بدن و صورت) احساسات آن‌ها را شناسایی کنیم.

 

12- هیجان‌های خود (مخصوصاً هیجانات منفی) را بلافاصله ابراز نکنیم.

 

13- در حالات هیجانی شدید، بحث نکنیم و تصمیم‌ نگیریم چون تابع احساسات منفی خواهیم شد.

 

14- در هیجان‌های مثبت و منفی یکدیگر سهیم شویم.

 

15- در کنترل هیجانات پر انرژی مثل خشم و تنفر از روش‌های آرمیدگی عضلانی، تنفس عمیق، قدم زدن، نوشیدن آب سرد، دویدن و ... استفاده نماییم.

 

16- هر گاه  تصوّر کردیم از نظر احساسی و هیجانی احتیاج به کمک و تقویت بیشتر داریم به دوستان با تجربه و یا (روانشناس و مشاور) مراجعه نماییم.

 

17- سعی کنیم رفتارهای هیجان‌های نامطلوب و سمی (مانند خشم، اندوه، افسردگی و ...) را به تعویق انداخته و به تدریج ترک نماییم تا از اثرات مخرّب آن در امان باشیم.

18- تأثیر افکار بر احساسات و هیجانات بسیار زیاد است، ضروری است با شناخت افکار و افزایش خودآگاهی هیجانات خود را بیش از پیش کنترل نماییم.

به یاد داشته باشیم که بزه و جرم و جنایت از احساس ضعف، احساس ناکامی، احساس تحت کنترل بودن و احساس مغبون شدن به وجود می‌آید. اسلحه و چاقو، آتش و سنگ و یا مواد مخدر، جانشین احساس محترم بودن می‌گردد.

 

کسانی که مورد احترام قرار می‌گیرند نیازی به اسلحه و چاقو برای قدرتمند شدن و یا سیگار برای احساس بزرگی و قدرت ندارند.

 

پس بیائیم با تکریم و محبت و عشق ورزی، هیجان‌های منفی را به مثبت تبدیل کنیم.

 

 

                                                                                                                                            منبع:موسسه فرهنگی آموزشی اشاره ی زندگی

 




پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 9:50 صبح ::نگارنده : موسوی

  امام علی (ع) : (پرسود ترین گنج ها بدست آوردن محبت دلهاست ) غرر الحکم

ازجمله عوامل محبت ساز:

1-حسن خلق وگشاده رویی
2-احسان ونیکی
3-تواضع وفروتنی
4-سخاوت وگشاده روییوخرده گیری
5-رفق ومدارا
6-هدیه دادن درمناسبتهای مختلف

ازجمله عوامل محبت سوز:

1.جدال وگفتگوهای تند وتوهین آمیز
2.بخل
3.عدم ابراز محبت
4.حساسیت نا به جا
5.قدر نشناسی

نقش محبت درزندگی خانوادگی

یکی ازاحتیاجات روانی هرانسان «محبّت» است. دل انسان به محبّت زنده است وکانون خانوادگی بیش ازهرچیز احتیاج به محبت دارد . این فروغ محبّت است که خانه را روشن می کند وهر خانه ای که با چراغ محبت روشن نباشد خان? خاموشان است. پروردگارمهربان درقرآن مجید محبّت ومهربانی زن وشوهر درمحیط خانه را یکی ازآیات قدرت وحکمت خود معرفی می کند ومی فرماید :(وَمِن آیَاتِهِ اَن خَلَقَ لَکم من اَنفُسِکُم اَزوَاجاً لَّتسکُنُو ا الَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مودةً و رحمةانَّ ذالک لا یات یتفکرون ) یعنی:«یکی از نشانه های قدرت وحکمت خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا با او انس بگیرید ومیان شما وهمسرانتان دوستی ومهربانی برقرارساخت ودراین موضوع برای اندیشمندان نشان? خدا شناسی پدیدار است .»(2)باید توجّه داشت که برای اینکه بنیان زناشویی استوار ومحیط خانه به چراغ محبّت همیشه روشن باشد باید محبّت دو طرفه باشد زیرا دلها به هم راه دارند و«محبت »،محبّت می آورد ولذا دراسلام همانطور که به زن سفارش شده وتکید شده اش که شوهر خود را دوست بدارد به مرد هم تکید شده است که همسر خود را دوست بدارد واو را مورد احترام واِکرام قرار بدهد. پیغمبر اکرم (ص)فرمودند: بهترین زنان شما زنها ئی هستند که نسبت به شوهرانشان عشق ومحبّت داشته اند.(3)حضرت رضا (ع) فرمودند :زنانی که به شوهران اظهار عشق ومحبت می کنند بهترین غنیمت برای آنها می باشند . (4)رسول اکرم (ص)می فرمایند: هرچه ایمان کامل ترباشد به همسرش بیشتر اظهار محبت می نماید. (5)و درمورد دیگر می فرماید :این سخن مرد که به همسرش بگوید :واقعاً تو را دوست دارم هرگز از قلب همسر خارج نخواهد شد واز یاد او نخواهد رفت.9 امام صادق (ع) فرمودند: زن ازمرد آفریده شده است( ازهمان گلی که خداوند مرد را آفرید زن را نیز ازآن گل آ فرید) و تمام توجّهَش به مرد معطوف است پس همسرانتان را دوست بدارید. ونیز آنحضرت فرمود: از اخلاق پیغمبران این است که نسبت به همسرانشان محبّت دارند.(6) ونیز فرمودند: به کسی که دوستش می داری خبر بده. (7)و نیز باید توجّه داشت که آثار محبّت میان زن وشوهر باید دررفتار وگفتار آنها نمایان باشد وحرفها وحرکات آنها نسبت به هم محبّت انگیز باشد و سعی کنند که هرگز حرفی وحرکتی که بنیان محبّت را سُست و جلو? دوستی را کم رنگ می کند از هیچ یک از آنها صادر نشود و اگر احیاناً صادر شد سعی کنند که عذر بخواهند وجبران نماید .تعریف وتمجید ازیکدیگر مخصوصاً درحضور بستگان و آشنایان واهدای هدایا و امثال این موضوع واظهار محبّت وجلب محبّت بسیار مؤثراست وبالا خره درهرسازمانی که براساس محبّت استوار است هرگز خلل وخرابی را ه پیدا نمی کند.
خلل پذیر بود هربنا که می بینی
به جز بنای محبّت که خالی از خَلَل است
هرانسانی به شخصیت خودش علاقه دارد ومی خواهد که دیگران به شخصیت او احترام بگذارند وهرکس به او احترام بگذارد او نیز متقابلا به او احترام خواهد گذ اشت. احترام گذاردن زن به شوهر وبه یکدیگر در محیط خانه رشت? محبّتشان را محکم ترمی کند وبه پیمان زناشویی دوام بیشتری می بخشد وفرزندانی که درچنین محیطی رشد می کنند این عادت انسانی را سرمشق زندگی خود قرار می دهند. اسلام رسم احترام گذاری زن وشوهر به یکریگررا به عنوان یک وظیف? اخلاقی مورد تاکید قرار می دهد. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: وظیف? زن این است که تا درخانه به پیشواز شوهر برود وبه وی خوش آمد بگوید.(8) امام صادق (ع)فرمودند: هرزنی که به شوهرش احترام بگذارد وبه او آزار نرساند خوش بخت وسعادتمند خواهد بود(9) این نوع دستورات نمونه ای از وظیفه اخلاقی زن نسبت به شوهر است احترام گذاری مرد نسبت به همسرش نیز با این قبیل تعبیرات مورد تاکید قرار گرفته است. حضرت رسول اکرم (ص)فرمودند)):ما أکرَمَ النَّساءَإلا کَریمٌ وَما أهانَهُنِّ إلا لَئیمُ )) یعنی: افراد کریم وبزرگوار زنان خود را مورد احترام قرارمی دهند وافراد پست به زنان اهانت می کنند. (10)ونیز حضرتش فرمود:هرکس به خانواده اش توهین کند خوشی زندگی را نخواهد دید.(11) حضرت صادق (ع) از پدرش نقل کرده که فرمودند :هرکس زن بگیرد باید او را گرامی ومحترم بشمارد(12)خلاصه اینکه احترام به شخصیّت افراد مخصوصاً درمحیط خانوادگی واحترام به همسریکی ازنشانه های شخصیّت وشرافت اشخاص محسوب میشود وموجب افزایش محبّت میشود. امیرمومنان (ع)فرمودند :((شَرَفُ المَرءِبِا لعِلمِ وَالاَدَبِ لا بِالاصلِ وَالنَّسَب)).یعنی: شرافت انسان تنها به درجات علم وادب او بستگی دارد نه به نَسَب وقبیلگی او. خلاصه اینکه محبّت درمحیط خانوادگی تلخها را شیرین وسختیهای زندگی را آسان میگرداند.


ازمحبّت تلخها شیرین شود
از محبّت مس ها زرین شود
از محبّت خارها گل می شود
از محبّت سرکه ها مُل می شود
ازمحبّت نارنوری می شود
ازمحبّت دیو حوری می شود
از محبّت سقم صحت می شود
ازمحبّت قهر رحمت می شود
از محبّت مرده زنده می شود
ازمحبّت شاه بنده می شود




دوشنبه 91 دی 4 :: 3:49 عصر ::نگارنده : موسوی

وقتی  رادیاتور ماشین جوش می آورد  ، سریع کنار می زنید و متوقف می شوید  . ما هم وقتی عصبانی می شویم  ، باید کنار

بزنیم . باید توقف کنیم . روایات می گویند : باید سکوت کنیم . حضرت علی (ع) می فرماید : خشم و غضب و عصبانیت خود را با

سکوت درمان کنید . درمان آن سکوت است . بعد انسان باید یک آب سردی به سر و صورتش بزند . اینکار هم در کاهش عصبانیت

موثر است . مثل یک دیگ پر از آب جوش  روی  اجاق است که  اگر شما یک لیوان آب سرد  روی آن بریزید از جوش می افتد . البته

این کارکافی نیست . سعی کند  یک جابجایی هم انجام بدهید .  وقتی در خانه عصبانی  می شوید چند ساعتی از خانه بیرون

بروید . در محل کار که عصبانی می شوید ، دو ساعتی مرخصی بگیرید و ار محیط کار دور شوید . این جابجایی در آرامش انسان

موثر است . عصبانیت و خشم مثل کیف قاپ است  . کیف قاپ می آید کیف شما  را به هرقیمتی که هست  بزند  ولو  به آسیب

دیدن شما و ضرر شما هم باشد . عصبانیت کیف قاپ است و می آید که سرمایه معنوی شما را به هر قیمتی که هست ، بزند .

شما همان برخوردی را که با کیف قاپ می کنید با عصباینت هم بکنید .سریع جا خالی می دهید و جابجا می شوید.در اینجا هم

انسان  باید جابجا  بشود و  این هم کافی نیست  . باید  وقتی از  خانه بیرون می روید ، در فکرت ، ماجرا را دنبال نکنید و  پرورش

ندهید . به نقاط مثبت طرف فکر کنید . اگر خدمتی به تو کرده ، به خدمات او فکر کنید .  روی  قطه های منفی  خودت  تامل کن  .

روایات می گویند : هرچه به سر خودت می آید ریشه اش در زیر سر خودت است . دنبال چیز دیگری نگردید . قرآن صریح میگوید :

هر بدی که به شما می رسد  ، ریشه اش در خودت است .  لغزش  و خطایی کرده ای  حالا  توسط  این آقا چوبش را می خورید .

خودت را ملامت کن . اگر این چهار مورد را رعایت کنید ، خیلی موثر است .




چهارشنبه 91 مهر 26 :: 12:0 عصر ::نگارنده : موسوی

1 -  تصور کن که هر روزِ تو مانند روزهای تعطیل است.چنان کن که گویی خلق و خوی روز تعطیل را داری. با این کار تنش ها رخت بر می بندند.

2 - وانمود کن که آرام هستی: ویژگی های فردی آرام را به خود بگیر. بگذار دیگران شما را آرام ببینند. با این کار اندک اندک شخصیتی آرام می یابی.

3 - اثر صندلی ای که به شما تن آسانی می دهد و شما را دچار رخوت نمی سازد ، شگفت انگیز است. صندلی خوب برجان شما اثر می نهد. بهترین انتخاب شما صندلی ای است که پشت شما را حمایت می کند تا راست بنشینید.

4 - دویدن یکی از پادزهرهای مفید در برابر تنش است. نیازی به تمرین ندارد، و تأثیر آن در نخستین دویست مترپدیدار می شود.

5 - به زیبایی بیندیش. زیبایی به هر جا آرامش می آورد، چه دست ساز انسان و چه طبیعی.

6 - آن چه خواب را و در نتیجه آرامش را آشفته می سازد الکل و قهوه است .

7 - انجام برخی تمرین ها گاه مشکل است ؛ اما پیاده روی ، آسان و شادی بخش است. پیاده روی را هر روز تکرار کن.

8 - هر وعده غذا خوردن را با چیزی خام شروع کن: میوه یا سبزی . با چنین کاری آرامش را افزون و غذاها را هماهنگ می سازی.

9 - پا را مرطوب و با روغنی خوب ماساژ بده. از این راه آرامش فرا می رسد.

10 - رانندگی کاری پر تنش است. حتی اگر از رانندگی لذت می بری ، گاهی آن را کنار بگذار. در صندلی عقب بنشین و بگذار در طول سفر آرام یابی.

11 - آنچه در زندگی روزانه بدان می پردازید  و اندک ترین چیزی که از آن خود می کنید ، باری است بر شما؛ همین اندک هاست که با تنش همراه اند.

12 - به کاری بپردازید که دست یافتنی است. کارهای دیگر را به دیگران واگذارید.

13 - برای تعالی خویش، نسبت به دیگران مؤدب باشید. پاسخ متقابل که غالباً وجود دارد، چندان مهم نیست. آنچه مهم است احساس خوبی است که به شما دست می دهد.

14 - تفاوت ها را بشناس: تفاوت زیستن و زندگی کردن را.

15 - در سردی آرامش نیست، ساییدن دست ها گرمی را پدید می آورد و در پی گرمی آرامش فرا می رسد.




جمعه 91 مرداد 27 :: 12:3 عصر ::نگارنده : موسوی

.. یکی از راههای خوشبختی این است که نسبت به کوچکترین نعمت ها شکرگزار باشیم .
((هرشل))
*




یکشنبه 91 اردیبهشت 24 :: 11:0 صبح ::نگارنده : موسوی

پس از مرگم نه، امروز

 

مردی مقابل گل فروشی ایستاد.او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود .

 

وقتی از گل فروشی خارج شد ? دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟

 

دختر گفت : می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است . مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا? من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.

 

 

وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم ؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!

 

مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید? بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد? به گل فروشی برگشت? دسته گل را پس گرفت و 200 کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد.

 

شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن




یکشنبه 91 اردیبهشت 24 :: 10:58 صبح ::نگارنده : موسوی

داستان بیسکویت سوخته


زمانی که من بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای صبحانه را برای شب

   درست کند. و من به خاطر می آورم شبی را بخصوص وقتی که او صبحانه ای، پس از گذراندن

یک روز سخت و طولانی در سر کار، تهیه کرده بود. در آن شب مدت زمان خیلی پیش، مادرم یک بشقاب

تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بی نهایت سوخته در جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم که ببینم

آیا هیچ کسی متوجه شده است! با این وجود، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به سوی بیسکویت

دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روز ام در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه چیزی به پدرم

گفتم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا می کردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویت سوخته می مالید و هرلقمه آن را می خورد.

وقتی من آن شب از سر میز غذا بلند شدم، به یادم می آید که شنیدم صدای مادرم را که برای سوزاندن بیسکویت ها از پدرم عذر خواهی

می کرد. و هرگز فراموش نخواهم کرد چیزی را که پدرم گفت: ((عزیزم، من عاشق بیسکویت های سوخته هستم.)) بعداً همان شب، رفتم که

 بابام را برای شب بخیر ببوسم و از او سوال کنم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویت هایش سوخته باشد. او مرا در آغوش کشید و گفت:

 ((مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و او خیلی خسته است. و بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز هیچ کسی را نمی کشد!))

زندگی مملو از چیزهای ناقص... و افراد دارای کاستی هست. من اصلاً در هیچ چیزی بهترین نیستم، و روز های تولد و سالگرد ها را

درست مثل هر کسی دیگر فراموش می کنم. اما چیزی که من در طی سال ها پی برده ام این است که یاد گیری پذیرفتن عیب های همدیگر–

و انتخاب جشن گرفتن تفاوت های یکدیگر– یکی از مهمترین را ه حل های ایجاد روابط سالم، فزاینده و پایدار می باشد. 

و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد، و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و آن ها را به خدا واگذار کنی.

چرا که در نهایت، او تنها کسی است که قادر خواهد بود رابطه ای را به تو ببخشد که در آن یک بیسکویت سوخته موجب قهر نخواهد شد.

ما می توانیم این را به هر رابطه ای تعمیم دهیم. در واقع، تفاهم اساس هر روابطی است، شوهر-همسر یا والدین-فرزند یا برادر-خواهر یا دوستی!  

((کلید دستیابی به شادی تان را در جیب کسی دیگر نگذارید- آن را پیش خودتان نگهدارید.))

بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آره، از نوع سوخته حتماً خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.! 




دوشنبه 91 اردیبهشت 18 :: 9:23 صبح ::نگارنده : موسوی

 

انسانها زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده است




< << 6 7 >
Susa Web Tools