روانشناسی - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 544200




گالری تصاویر سوسا وب تولز



چهارشنبه 93 اردیبهشت 10 :: 8:51 صبح ::نگارنده : موسوی

مسائل جنسی از خصوصی ترین مسائل فرد در زندگی است. در فرهنگ ما و بسیاری دیگر از فرهنگ ها، غالبا زنان و مردان از بازگو کردن احساسات، نگرش ها و تمایلات جنسی خود بشدت امتناع می کنند و صحبت در این زمینه را برابر بی حیایی و قباحت فرد می دانند، حال چه برسد که دختر و پسر جوان بخواهند در این زمینه صحبت کنند.

    بسیاری از جوانان به تقلید از بزرگ ترها یا پیروی از عرف اجتماعی، ترجیح می دهند صحبت در این زمینه را به بعد از ازدواج موکول کنند؛ زمانی که شاید بهتر و راحت تر بتوانند صحبت کنند و خواسته های یکدیگر را بشنوند و درک کنند.

    آیا بعد از ازدواج، برای صحبت در این زمینه دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج، یکی از همسران متوجه شود که با دیگری در این باره توافق ندارد، راه حل چیست و چه باید بکند؟ آیا بعد از ازدواج، براحتی می توان به علت اختلاف در این زمینه، در انتخاب خود تجدیدنظر کرد و... .

    با توجه به فرهنگ جامعه ما، سخن نگفتن در این زمینه و مشخص نکردن نگرش ها و احساس های کلی درباره آن، امری طبیعی است، اما تجارب بالینی متعدد بسیاری از روان شناسان نشان داده است که این نگرش فرهنگی در عصر امروز چندان درست نیست. چه بسا بسیاری از زوجین به واسطه اتکا به این اندیشه فرهنگی و حیای افراطی متعاقب آن یا لزوم ندانستن پرس وجو در این باب، بعدها پس از شروع زندگی مشترک متحمل آلام بسیاری شده اند که در نهایت نیز فرار را بر قرار در زندگی ترجیح داده اند.

    برای پیشگیری از این گونه مشکلات، لازم است دختر و پسر جوان با رعایت نکات اخلاقی و اجتماعی با پرسش های کلی سودمند از جهتگیری های مثبت یا منفی کلی فرد در این زمینه شناخت بیابند و با آگاهی دست به انتخاب بزنند.

   کی درباره مسائل جنسی صحبت کنید؟?

    صحبت کردن درباره مسائل جنسی، باید در جلسات نهایی خواستگاری انجام شود. پس از آن که تحقیقات کامل شد و دو طرف رضایت خود را برای ازدواج اعلام کردند بهترین زمان است، اما به یاد داشته باشید در این کار باید حرمت خود و همسر آینده تان را نگاه دارید، اگرچه قصد ازدواج شما قطعی است، اما بدانید هنوز هم در معرض محک و سنجش از سوی فرد مقابلتان هستید.

    بنابراین با اشاره ای کوتاه طرف مقابل تان را متوجه این نکته کنید که تمایل دارید در این زمینه هم، صحبتی داشته باشید. پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه مواجه شدن با سوالات، چگونگی پاسخگویی به پرسش ها، علائم غیرکلامی قابل مشاهده هنگام پاسخگویی (شرم و حیا، سر به پایین انداختن، سرخ شدن، نگاه های تیز، خیره و...) فرد مقابل بسیار مهم است و شما را متوجه بسیاری از مواردی که شاید برایتان ناملموس بوده است، می کند. پس شما می توانید ارزیابی نهایی خود را سنجش این مولفه مهم زندگی قرار دهید.

    از آنجا که صحبت درباره مسائل جنسی بین دو نامحرم، جزو حرف های ممنوعه در این دوران است و یک تابوی اجتماعی قلمداد می شود، بهتر است صریحا درباره مسائل جنسی پرسش نکنید و خود را در معرض تهمت قرار ندهید. با یک پرسش مستقیم ممکن است فرد مقابلتان با خودش به قضاوت نادرست بنشیند و شما را اهل ارتباطات نادرست بداند که براحتی توانستید چنین پرسشی داشته باشید.

   این سوالات را بپرسید

    به طوری کاملا محترمانه و با الفاظ غیرمحرک سوالات خود را بپرسید. سعی کنید سوالاتی بپرسید که نگرش ها و جهتگیری های کلی فرد را مشخص کند. از وارد شدن به جزئیات مساله بپرهیزید. لازم است در حین پرسش به رفتار فرد مقابل توجه داشته باشید. اگر اصرار در پرداختن به جزئیات رفتار جنسی را در گفتار او مشاهده کردید، بسیار احتیاط کنید و دقت داشته باشید واکنش ها و نگرش ها، حساسیت ها و پرسش های جزئی می تواند نشانی از وسواس جنسی یا برخی از ویژگی های نامطلوب اخلاقی باشد.

   نمونه ای از سوالات قابل پرسش

    در دوران مجردی با نیازهای جسمی، جنسی و روحی و روانی خود چه می کردید؟

    شما درباره مسأله رابطه جنسی چه دیدگاهی دارید؟

    در مورد جایگاه مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری دارید؟

    چقدر در زندگی به رابطه جنسی بها می دهید؟

    چقدر در زمینه مسائل جنسی اطلاعات دارید؟

    از چه منابعی اطلاعات جنسی را دریافت کرده اید؟

    به نظر شما نقش اصلی زن/ مرد در رابطه جنسی چیست؟

    به نظر شما انتظارات زن و مرد از رابطه جنسی متفاوت است؟ چرا؟

    نظر شما در مورد جذابیت های جسمانی ـ جنسی همسر آینده تان چیست؟

    از روش های محبت کردن و عشق ورزیدن چقدر اطلاع دارید؟

    آیا خود را به لحاظ جنسی، فردی سالم می دانید؟

    چقدر با مشکلات جنسی و انحرافات جنسی آشنایی دارید؟

    انتظارات و سلیقه های جنسی شما چگونه است؟

    وجود فرزند چقدر برای شما ضرورت دارد؟

    نظر شما درباره زمان فرزنددار شدن چیست؟ آیا نظر خاصی دارید؟ چرا؟

    آیا حاضرید برای آگاهی بیشتر و دقیق تر از روش های جلوگیری از بارداری به متخصص زنان و زایمان یا متخصص مربوط مراجعه کنید؟

    آیا اصرار دارید که بلافاصله بعد از ازدواج فرزنددار شوید، چرا؟

    با پاسخ به این پرسش ها می توانید مانند دیگر ابعاد ارزیابی های خود، این مولفه مهم را نیز مورد بررسی قرار دهید و یک نمای کلی از رابطه جنسی و چگونگی آن در ذهن خود داشته باشید تا بعدها در زمان عقد آن را تکمیل تر کنید.

منبع : خانه روانشناسی




دوشنبه 92 مهر 8 :: 9:32 صبح ::نگارنده : موسوی

حتی اگر هم خودش بخواهد، نمی‌تواند آنچه درونش است را پنهان کند. کافی است کمی با فوت‌و‌فن‌های شخصیت‌شناسی آشنا باشید و نتیجه چند تحقیق را به دقت خوانده باشید، تا دست هر کسی برایتان رو شود. اگر می‌خواهید بدانید بغل دستیتان، واقعا کیست و چه ویژگی‌هایی دارد، بهتر است یک قلم و کاغذ جلویش بگذارید و بخواهید برای یادگاری هم که شده به شما امضا بدهد. متخصصان نشانه‌شناس و گروهی از روانشناسان، معتقدند شیوه امضا کردن آدم‌ها می‌تواند برخی از خصوصیات‌شان را آشکار کند و به ما بگوید که در مقابل‌شان باید چه رفتاری را در پیش بگیریم.

شخصیت شناسی از روی امضا

 

امضای منطقی‌ها

اگر در زمان امضا کردن، خودکار را به طرف عقربه‌های ساعت حرکت می‌دهد، فردی منطقی است. اما اگر برعکس این حرکت را انجام می‌دهد، احتمالا با فردی روبه‌رو هستید که به آسانی دلایل شما را نمی‌پذیرد و قانع نمی‌شود، چراکه افرادی که برخلاف عقربه‌های ساعت امضا می‌کنند، معمولا آدم‌هایی غیرمنطقی هستند. پس بهتر است زمانی که فرد مقابل‌تان امضا می‌کند، در کنارش حضور داشته باشید تا علاوه بر شکل امضا، بتوانید جهت حرکت خودکار روی کاغذ را هم ببینید.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای بی‌خیال‌ها

کسانی که امضایشان، گنگ و خط‌خطی است و با عجله و بدون درنگ امضا می‌کنند، زندگی را آسان می‌گیرندو به خاطر موانع‌‌ای که برسر راه‌شان است، زندگی را به کام خود تلخ نمی‌کنند. اگر شما هم آدم آسان گیری باشد،‌در کنار آنها خوش‌خواهید گذراند؛ اما اگر سخت گیر و عصبی باشید بودن با آنها برای‌تان سخت‌ترین کار خواهد بود.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای جدی‌ها

آدم‌هایی که هنگام امضا کردن، خودکار را روی کاغذ فشار می‌دهند، اغلب افراد جدی و منظمی هستند. اگر کاری را به آنها سپرده‌اید، نیازی نیست که نگران انجام شدنش باشید، چون نظم آنها نگرانی شما را برطرف می‌کند اما باید بدانید که این افراد استرس زیادی دارند و احتمال دارد از ضربه‌ای یا سختی‌ای که در کودکی خورده‌اند، آسیب دیده باشند.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای مرموز‌ها

اگر هنگام امضا کردن، خودکار را آرام حرکت می‌دهد و مراقب است که به بهترین شکل امضا کند، احتمالا شخصیتش با آنچه بروز می‌دهد متفاوت است و می‌خواهد در مقابل شما، خود را بهتر از آنچه که هست جلوه دهد. در مقابل چنین فردی کمی محتاط باشید و زمان بیشتری را صرف شناختن خود واقعی‌اش درنظر بگیرید، چراکه به احتمال زیاد، او چیزهای زیادی را برای پنهان کردن از شما دارد.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای آدم‌های مغرور

آدم‌هایی که به‌جای امضا کردن، نام خود را می‌نویسند، خود را فردی باارزش می‌دانند و به توانایی‌هایشان ایمان دارند. آنها دوست دارند نامشان را در همه جا مطرح کنند و آنقدر خود را مطرح و توانمند می‌دانند که ممکن است گاهی مغرور و خودخواه جلوه کنند. این افراد تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا در موقعیت‌های شایسته‌ای قرار بگیرند و از این راه احساس غرور‌شان را ارضا کنند.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای برونگراها

اگر با فردی روبه‌رو هستید که بزرگ و با حروف درشت امضا می‌کند، احتمالا با یک برونگرا در ارتباط هستید. بررسی‌ها می‌گوید آنها افراد با اعتماد به نفسی هستند که گاهی خودشان را بیش از حد باور دارند اما به‌دلیل اراده قوی‌شان می‌توانید روی آنها حساب کنید. از طرف دیگر، کسانی که در سمت راست یک متن امضا می‌کنند، آدم‌هایی برونگرا و اجتماعی هستند که خیلی راحت با غریبه‌ها صمیمی می‌شوند و اگر با چنین فردی به مهمانی دعوت شوید، حتما به شما خوش می‌گذرد.

 

امضای صادق‌ها

برای آنکه بدانید با فردی صادق روبه‌رو هستید یا نه، می‌توانید از او بخواهید یک فرم را هم امضا کند. بررسی‌ها می‌گوید اگر او بالای فرم را امضا کرد، احتمالا آدم راستگویی نیست، اما اگر پایین فرم را امضا کرد، بیشتر می‌توانید به گفته‌هایش اعتماد کنید. از نظر آنها کسانی که بالای فرم را امضا می‌کنند، کمتر به تعهداتشان پایبند می‌مانند؛ پس بهتر است قبل از اعتماد کردن بهانه‌ای برای گرفتن امضایش پیدا کنید.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای لجباز‌ها

اما اگر طرف مقابل‌تان در امضایش از خطوط عمودی استفاده می‌کند، باید بدانید با فردی لجباز روبه‌رو هستید که معمولا هر کاری که بخواهد، انجام می‌دهد، چراکه این افراد، معمولا روی تصمیم‌ها و کارهایی که می‌خواهند انجام دهند، پافشاری می‌کنند. البته این خصلت آنها همیشه هم بد نیست، چون برای رسیدن به چیزی که می‌خواهند تلاش و پافشاری می‌کنند، اگر شما هم آدم لجبازی هستید، ‌احتمالا آسان با چنین فردی کنار نمی‌آیید.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای عصبی‌ها

اگر با فردی روبه‌رو هستید که امضایش شلوغ ‌است، بدانید که شخصیتی مضطرب و ناآرام دارد به ویژه اگر این شخص، امضایی با شکل‌های در هم و آشفته را انتخاب کرده ‌است، می‌توانید آسان‌تر احتمال مضطرب بودنش را مطرح کنید. چنین فردی آسان از کوره در می‌رود، پس در مقابل او کمی محتاط‌تر رفتار کنید. بعید نیست که این افراد آدم‌های شکاکی باشند و بخواهد از همه رفتارهای شما سر در بیاورند.

 

امضای درونگراها

افرادی که سمت چپ صفحه را برای امضا کردن انتخاب می‌کنند، آدم‌های خجالتی و درونگرایی هستند که راحت با هرکسی کنار نمی‌آیند. این افراد از اینکه به جمعی وارد شوند که کسی را در آن نمی‌شناسند عذاب می‌کشند و دوست ندارند کسی سر از کار‌شان در بیاورد. آنها سرشان به کار خودشان گرم است و قرار گرفتن در موقعیت‌های ناگهانی، می‌تواند آنها را به شدت مضطرب و حتی ناامید کند.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای مهربان‌ها

آدم‌های مهربان و بخشنده، هنگام امضا کردن، قلم را بسیار آرام روی کاغذ حرکت می‌دهند. سادگی امضای آنها، از قلب ساده‌شان خبر می‌دهد. آنها یا شخصیتی ساده دارند یا سواد بالایی ندارند. این افراد به راحتی حرف دیگران را باور می‌کنند و خودشان هم برای بزرگ‌تر جلوه دادن شخصیت‌شان به دروغ و فریب رو نمی‌آورند.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای سختکوش‌ها

کسانی که در امضایشان از خطوط منحنی و بدون زاویه استفاده می‌کنند، آدم‌های سخت کوشی هستند که با هوش و پشتکار فراوانشان به هر چه بخواهند می‌رسند. این افراد برای رسیدن به اهداف خود بسیار مصمم و پر تلاش هستند و تا رسیدن به هدفشان، صبور و بردبارند.آنها حتی با وجود مشکلات هم، هرگز از تصمیم‌شان منصرف نمی‌شوند.

شخصیت شناسی از روی امضا

امضای‌خجالتی‌ها

کسانی که کوتاه و کوچک امضا می‌کنند، افرادی خجالتی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارد. آنها از توانایی‌های خودشان مطمئن نیستند و معمولا خود را در حاشیه قرار می‌دهند و در مهمانی‌ها به راحتی با غریبه‌ها صمیمی نمی‌شوند. آنها آنقدر به خودشان بی‌اعتماد هستند که حتی نمی‌خواهند در صفحه کاغذ جای زیادی را اشغال کنند و سعی می‌کنند امضایی کوچک داشته باشند.

منبع:مجله سیب سبز

 




یکشنبه 92 مهر 7 :: 9:45 صبح ::نگارنده : موسوی

رنگها مثل مرگ و مالیات گزیر ناپذیرند. در همه جا هستند. این به چه معنی است؟ چرا مردم در اتاقهای سبز بیشتر احساس آرامش می کنند؟ چرا وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ نهایت تلاش خود را می کنند؟رنگها در فرهنگهای مختلف اغلب معانی متفاوتی دارند و حتی در جوامع غربی معانی رنگهای مختلف پس ازسالها تغییر کرده است. ولی امروزه در آمریکا، محققان دریافته اند که موارد زیر بطور عام درست می باشند.

 مشکی

مشکی رنگ سلطه و قدرت است. این رنگ برای مد پرطرفدار است چون شخص را لاغرتر نشان می دهد.همچنین شیک و بادوام است.رنگ مشکی همچنین نشان دهنده اطاعت و فرمانبرداری است ،کشیشها رنگ مشکی می پوشند تا اطاعت خود را از خداوند نشان دهند.بعضی از کارشناسان مد می گویند لباس مشکی پوشیدن برای زن به معنی فرمانبرداری از مرد است. لباس مشکی می تواند مقهور کننده باشد، یعنی کسی که لباس مشکی می پوشد منزوی یا شریر به نظر می رسد.شخصیتهای منفی، مانند دراکولاهم، اغلب لباس مشکی می پوشند.

 سفید

تازه عروسان سفید می پوشند تا مظهر معصومیت و پاکی باشند. رنگ سفید نور را منعکس می کند و رنگ تابستانی محسوب می شود.رنگ سفید برای دکوراسیون و مد پرطرفدار است چون یک رنگ روشن و ملایم است، و با همه چیز تناسب دارد. با وجود این، آلودگی روی رنگ سفید سریع مشخص می شود و به همین دلیل پاکیزه نگاهداشتن آن دشوارتر از سایر رنگهاست. پزشکان و پرستاران لباس سفید می پوشند که نشان دهنده استریل بودن( ضدعفونی شدگی) است.


رنگها


قرمز

قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. قرمز همچنین رنگ عشق است. رنگ قرمز جلب توجه می کند و کسی که قرمز می پوشد ملیح تر به چشم می آید. چون قرمز رنگ تندی است، در مذاکرات و درگیریها نمی تواند کمکی به مردم بکند. ماشینهای قرمز اهداف مورد نظردزدها می باشند.معمولاً رنگ قرمز در دکوراسیون برای تاکید مورد استفاده قرار می گیرد. دکوراتورها بر این ایده اند که مبلمان قرمز محشر است چون جلب توجه می کند.

  صورتی

صورتی که رویایی ترین رنگ است، آرامش بخش تر است. تیمهای ورزشی گاهی اوقات رختکن تیمهای رقیب را صورتی رنگ می کنند چون تیم های رقیب روحیه شان تضعیف می شود.

  آبی

آبی، رنگ آسمان و اقیانوس یکی از پرطرفدارترین رنگهاست. این رنگ مانند رنگ قرمز سبب عکس العمل متضاد می شود. آبی، رنگ صلح و آرامش است و سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند،پس اغلب در اتاق خواب از این رنگ استفاده می شود. رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد. مشاوران مد توصیه می کنند در مصاحبه های شغلی رنگ آبی بپوشید چون رنگ آبی نشان دهنده وفاداری است.افراد در اتاقهای آبی فعال ترند. بررسیها حاکی از آن است که وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ قادرند وزنه های سنگین تری را بلند کنند.

  سبز

در حال حاضر پر طرفدارترین رنگ برای دکوراسیون سبز است که مظهر طبیعت است. برای چشم، سبز ملایم ترین رنگ است و می تواند قدرت دید را افزایش دهد. رنگ سبز نشاط آور و آرامش بخش است. مردم انتظاردارند افرادی که در تلویزون ظاهر می شوند در " اتاقهای سبز رنگ" باشند تا آرامش یابند. بیمارستانها اغلب ازرنگ سبز استفاده می کنند چون این رنگ به بیماران آرامش می دهد.در قرون وسطی پرندگان سبز رنگ بودند که مظهر باروری است سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان دهنده ثروت است.


رنگها


زرد

زرد آفتابی شاد جلب توجه می کند. با وجود اینکه یک رنگ خوش بینانه به حساب می آید، مردم در اتاقهای زردرنگ بیشتر عصبانی می شوند و کودکان بیشتر گریه م یکنند. رنگی که کمتر از سایر رنگها چشم را جذب می کند زرد است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد م یتواند مقهور کننده باشد، رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، بنابراین برای دفترچ ههای حقوقی مورد استفاده قرار م یگیرد.همچنین متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند.

 

ارغوانی

ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر تجمل، ثروت و ظرافت است. این رنگ همچنین زنانه و رویایی است. با وجوداین چون رنگ ارغوانی در طبیعت نادر است تصنعی به نظر می آید.قهوه ای قهوه ای یکدست، رنگ خاک است و در طبیعت فراوان است. هوه ای روشن نشان دهنده صداقت است درحالی که قهوه ای تیره شبیه چوب یا چرم است. قهوه ای همچنین می تواند غم انگیز و یأس آور باشد . مردان بیشتر تمایل دارند بگویند که قهوه ای یکی از رنگهای مورد علاقه آنها ست.

 

غذای فکری

با وجود اینکه آبی یکی از پرطرفدارترین رنگهاست کمتر از سایر رنگها اشتها آور است. غذای آبی در طبیعت نادر است محققان تغذیه می گویند هنگامیکه انسانها در جستجوی غذا بودند، دریافتند که از چیزهای فاسد وسمی دوری کنند،که اغلب به رنگ آبی، مشکی،یا ارغوانی هستند.غذای آبی رنگ برای بررسی چیزهای مورد آزمایش بکار می روند، که سبب کم اشتهایی می شوند. برای غذاسبز، قهوه ای و قرمز پرطرفدارترین رنگها هستند. رنگ قرمز اغلب برای دکوراسیون رستوران مورد استفاده قرارمی گیرد. چون اشتها آور است.




پنج شنبه 92 تیر 13 :: 7:54 صبح ::نگارنده : موسوی

آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند

 

 آدم های بزرگ درد دیگران را دارند

آدم های متوسط درد خودشان را دارند

 آدم های کوچک بی دردند

 

  آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

 آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

 

 آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

 آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

 آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند 

 

 آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

 آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

 آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند

 

آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

 آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم های کوچک مسئله ندارند

 

   آدم های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند

 آدم های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند

 آدم های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند




سه شنبه 92 تیر 11 :: 9:35 عصر ::نگارنده : موسوی

مراقب افکارت باش که گفتارت می‌شود، مراقب گفتارت باش که رفتارت می‌شود، مراقب رفتارت باش که عادتت می‌شود، مراقب عادتت باش که شخصیتت می‌شود، مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می‌شود.

  امام علی علیه السلام

 




چهارشنبه 92 خرداد 29 :: 1:41 عصر ::نگارنده : موسوی

به گزارش جهان، مجله تپش به مقدمه بالا اضافه کرد: برای از دست دادن فرصت ها قرار نیست همیشه ماه ها و سال ها را تلف کنیم، از دست دادن همین ثانیه های دم دست هم می تواند بعضی فرصت ها را برای همیشه از بین ببرد. خلاصه اینکه اگر بخواهیم زندگی را مدیریت کنیم و از آرزوهای کوچک و بزرگمان جا نمانیم باید از همین ساعت هایی که در آن هستیم، شروع کنیم و یاد بگیریم چطور مدیر زمان خود باشیم.

 
 همه چیز را بنویسید

 
قبل از هر چیز باید روشی که در حال حاضر از زمان خود استفاده می کنید را تحلیل و بررسی کنید. ممکن است به دلیل تکرار روزمره نتوانید دقیقا زمان های اتلاف وقت خود را بشناسید، به همین دلیل بهتر است از یک دفترچه یادداشت برای ثبت دقیق وقایع روزمره استفاده کنید. پس از ثبت وقایع هنگام تجزیه و تحلیل آنها خودتان متوجه فعالیت های غیرضروری خواهید شد. اصلا نگران نباشید همین که شروع به مدیریت زمان خود کنید، متوجه اهمیت این موضوع خواهید شد.

 
 فعالیت ها را اولویت بندی کنید
 

اولویت بندی یکی از قدم های مدیریت زمان است. این کار به شما کمک می کند که کارهای غیرضروری را که نه تنها اوقات خوشی برای شما نمی سازد بلکه زمان حال را هم از شما می گیرند و شما را از اهدافتان دور می کند، حذف کنید. اصلا فکر نکنید که مجبورید تمام روز کارهای خط کشی شده انجام دهید یا هر کار تفریحی و لذت بخشی زائد به حساب می آید. اتفاقا باید برای تصمیم گیری درباره فعالیت هایی که باید انجام دهید باید فعالیتی را حذف کنید که از آن لذت نمی برید یا به خوبی از عهده انجام آن برنمی آیید. برای شروع اصلا تلاش نکنید مسئولیت هایی بیش از آنچه می توانید به صورت معقول انجام دهید را به عهده بگیرید، پس از اینکه فهرست کارهای روزانه را به میزان قابل قبولی از مسئولیت ها کاهش دادید، زمان برنامه ریزی فرا می رسد. به یاد داشته باشید ساعت های محدودی در یک روز وجود دارد. سعی نکنید به نتایجی ماورای قابلیت های خود دست پیدا کنید. زمانی را فقط برای خودتان در نظر بگیرید. برای دستیابی به حداکثر عملکرد به زمان خواب و استراحت کافی احتیاج دارید.

 
از مزاحمت ها جلوگیری کنید

 
لازم نیست همواره پذیرای کسانی باشید که می خواهند با شما گپ بزنند. این افراد می توانند مانع بهره وری و باعث به هم ریختگی محیط یا ذهن شما شوند. با بستن در اتاق کار یا حذف ارتباط چشمی می توانید به آنها بفهمانید که شما اکنون مشغولید و وقت اضافه ندارید.

 
راه دیگر برای کاهش مزاحمت، جواب ندادن به تلفن است. تماس های تلفنی می تواند خیلی وقت گیر باشد. برای مثال شما در حال انجام کار مهمی هستید که نیاز به تمرکز بالایی دارد و ناگهان دوست شما با بی اطلاعی از شرایط شما با یک تماس طولانی تلفنی وقت زیادی از شما می گیرد، به طوری که پس از پایان تماس تلفنی حس می کنید انرژی زیادی از شما گرفته شده و همچنین رشته کار از دست شما رفته است، بنابراین از خاموش کردن یا بی صدا کردن تلفن نترسید. پس از پایان کارتان می توانید پیام ها و تماس ها را چک کنید.

 
 راهزنان وقت را شناسایی کنید

 
راهزنان وقت همان طور که از نام شان پیداست، وقت را از ما می دزدند و تا به خودمان می آییم می بینیم زمان به انتها رسیده و وقت مان تمام شده و این اصلا خوشایند نیست. صحبت های کم اهمیت، مهمانان ناخوانده، تلفن های مزاحم و بی اهمیت، دوباره کاری، ناتوانی در نه گفتن به خواسته های بیجا و برای هر کاری امروز و فردا کردن، بعضی از راهزنان وقت هستند که همه ما با آنها سر و کار داریم. زنده کردن وقت های مرده ای مثل وقت هایی که در انتظار هستید، انجام همزمان بعضی کارها، نه گفتن به خواسته های بی اهمیت و عقب انداختن کارهای بی اهمیت

 
به جای عقب انداختن کارهای ضروری، راه حل های ساده ای برای ایجاد وقت هستند.

 

 همه کارها ضروری نیستند

 

سعی کنید کارهایی را انجام دهید که به آنها احتیاج دارید. این نوع کارها را در فهرست کارهای تان یادداشت کرده و بعد کارهای فهرست را اولویت بندی کنید. با انجام این عمل روزتان را کنترل می کنید و در پایان روز احساس خوبی خواهید داشت. همچنین می دانید که چه فعالیت هایی را انجام نداده اید و روز بعد آنها را به اولویت های روزانه اضافه خواهید کرد.

 

 بر بهره وری تاکید کنید نه سرگرم بودن

 
برای اینکه از خودتان رضایت بهتری داشته باشید لازم است کارها را به طور کارا و موثری انجام دهید نه اینکه فقط خود را سرگرم و مشغول کنید. همین که کارها را با عملکرد بهتری و سروقت انجام دهید در افزایش خودباوری و اعتمادبه نفس هر روز شما تاثیر بسیاری دارد.

 
 کارها را بشناسید


از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم می شوند. یک دسته کارهای مهم و فوری هستند؛ این دسته کارها افراد موفق و ناموفق را از هم جدا می کند و معمولا افراد ناموفق کسانی هستند که آنها را به تعویق می اندازند. دسته دوم کارهای فوری و بی اهمیت هستند؛ این کارها با اهداف اصلی ما هم جهت نیستند اما انجام می شود. یک دسته دیگر هم کارهای کم اهمیت و غیرضروری هستند. گاهی بعضی از ما به دلیل ناتوانی در انجام کارهای مهم و فوری یا از روی تفریح و تفنن و گاهی برای فرار از تمرکز حواس خود را به این کارها سرگرم می کنیم.موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تفکیک کارهای مهم و غیرمهم است. اگر می خواهید درست عمل کنید از کارهای غیرمهم فاکتور بگیرید و صرف نظر کنید.

 
 9 راه حل برای مدیریت زمان

 
1. فهرستی از مهم ترین کارهای خود تهیه کنید.

 
 

2. دفترچه زیبایی انتخاب کنید تا از نوشتن در آن لذت ببرید.

 
 

3. هر روز را با کارهای مهم شروع کنید.

 
 

4. همیشه از خود بپرسید هم اکنون بهترین کاربرد وقت من چیست؟

 
 

5. کاری که برای انجامش با خودتان قرار گذاشته اید را هم اکنون شروع کنید.

 
 

6. کارهای زیادی را همزمان با هم انجام ندهید.

 
 

7. یک روز را هزار بار تکرار نکنید.

 
 

8. برای ارزیابی زمان خود فهرست زمان بندی را مرور کنید.

 
 

9. هر روز فرصتی را به فکر کردن اختصاص دهید.




چهارشنبه 92 خرداد 29 :: 1:35 عصر ::نگارنده : موسوی
مقدّمه

انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خدا ، بر روی زمین می باشد امّا دستیابی به این مقام، به سادگی میسّر نمیباشد بلکه تلاش و ممارست بسیاری را می طلبد .
انسان مختار، در این دنیا که به سان گذرگا هی است؛ درمیان دوراه قرار دارد که یکی به اسفل السّافلبن و دیگری به اعلی علیّین ختم می شود . یکی او را به شقاوت و بدبختی و دیگری به سعادت و کمال می رساند .
هدف از آفرینش انسان اینست که با انتخاب راه صحیح و طی کردن صراط مستقیم به مقام قرب الهی نائل شود و این میسّر نیست مگر اینکه به دعوت حقّ، لبّیک گوید و با بهره گیری از تعالیم روشنگر وحی، نیک و بد را باز شناخته و پس از آشنایی با وظایف و مسئولیّتهای خویش در عمل به آن کمر همّت بند .
در این مجموعه قصد داریم پس از آشنایی با مفاهیم واژه ها ی کلیدی و شرایط مسئولیّت پذیری به اهمیّت و ضرورت و جایگاه مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی در آیات و روایات بپردازیم و پس از آشنایی با مختصری از وظایف انسانی, در مقابل خود، خانواده و اجتماع ، به ارائه راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه برای پرورش حسّ مسئولیّت پذیری بپردازیم و برخی از موانعی را که موجب می شود این حسّ ارزشمند در وجود انسان کمرنگ شود بر شمریم.
واژه های کلیدی این بحث عبارتند از: مسئولیّت ، وظیفه، تکلیف، تعهّد ، حقّ، وزر و مشارکت جویی.

آشنایی با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر

«مسئولیّت»؛ در لغت به معنای موظّف بودن و یا متعهّد بودن به انجام امری می باشد.1
«وظیفه»؛ به آن چیزی اطلاق می شود که شرعاً یا عرفاً بر عهده کسی باشد.2
«تکلیف»؛ به معنای بار کردن کاری سخت توأم با رنج، بر کسی می باشد.3
«تعهّد»؛ به معنای گردن گرفتن کاری4 و همچنین عهد و پیمان بستن5 نیز آمده است .
«حقّ»؛ در این مبحث به معنای سهم و نصیب می باشد.6
هر یک از این واژه ها به نوعی با یکدیگر ملازم می باشند. به عنوان نمونه ؛ تا وظیفه ای بر دوش کسی نباشد، مسئولیّتی در قبال انجام دادن یا ندادن آن نخواهد داشت و در مورد آن ، بازخواست نخواهد شد .
واژ? «تکلیف» نیز با «مسئولیّت» و «وظیفه»،ملازم است ؛ چرا که در هر سه مورد چیزی بر عهد? شخص می باشد که اجرای آن ، لازم و واجب است.
واژ? «تعهّد» نیز با سه واژ? اخیر در ارتباط است ؛ چرا که درهر حال فرد متعهّد ، موظّف و مکلّف است آنچه را که به آن تعهّد داده است به انجام برساند و در این مورد مسئول می باشد .
کلمه «حقّ» نیز با واژه های اخیر تناسب دارد زیرا هرگاه سخن از حقّ به میان می آید ، تکلیف و مسئولیّتی هم در پی آن خواهد بود و با اثبات حقّ برای یک طرف تکلیف و مسئولیّتی هم برای طرف دیگر بوجود می آید . لذا در بحثهای آینده هر کجا از این الفاظ استفاده شود این ارتباط و ملازمه مدّ نظر می باشد.

زیر بنای مسئولیّت پذیری

پس از آشنایی مختصر با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر ، لازم است بدانیم که مسئولیّت پذیری، مقدّمات و شرایطی دارد و زمانی می توان مسئولیّتی را به فردی سپرد که او این شرایط را احراز کرده باشد. لذا در ادامه مختصراً به این شرایط و مقدّمات اشاره ای خواهیم کرد:
1- مسئولیّت پذیری زمانی تحقّق می پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد؛ یعنی انسان، قبلاً کارهایی را با اراده و اختیار خویش پذیرفته باشد و سپس مسئولیّت انجام آن را به عهده گیرد نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبه میل ها و دافعه خوف ها انجام می دهد .
2- مسئولیّت در جایی اعتبار می شود که فرد، دارای قدرت تمیز و ادراک باشد ؛ لذا انسان ناآگاهی که دارای قدرت درک و فهم نمی باشد را نمی توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیّتی را سپرد .
3- زمانی می توان فرد را در مقابل وظیفه ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیّت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسّط فرد مکلّف می باشد .
4- تکلیف کردن متوقّف بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلّف است لذا فرد ناتوان هر چند که آگاه باشد به دلیل اینکه کار از حوزه عمل و قدرت او خارح است مسئول نخواهد بود.
5- زمانی می توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود ، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه اینکه مجبور به این کار شده باشد.
بدون شروط بالا مسئولیّت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدّمات ، از شرایط اساسی مسئولیّت پذیری می باشد.

اهمّیّت مسئولیّت پذیری در آیات و روایات

نظام حقوقی اسلام نظامی تکلیف گراست؛ به عنوان مثال در متون دینی وقتی صحبت از حقّ انسـانها می شود بحث از حقوقی است که انسانهای دیگر بر ما دارند و به عبارت دیگر مسئولیّتی که ما در قبال دیگران داریم . البته چون این حقوق طرفینی است ما نیز این حقوق را بر عهده دیگران داریم امّا بدلیل همان بعد سازندگی و تربیت و هدایت که دین اسلام برای خود، قائل است در بیان به جنبه تکلیف و وظیفه و مسئولیّت ، توجّه بیشتری می کند ؛ لذا امام سجّاد- علیه السّلام- می فرماید:
اِعلَم رَحَمَکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیکَ حُقوقاً مُحیطَةٌ بِکَ فِی کُلِّ حَرَکَةٍ تَحَرَّکتَها وَ سَکَنَةٍ سَکَنتَها اَو حالٍ حَلَّتها اَو مَنزِلَةٍ نَزَلتَها اَو جارِحَةٍ قَلَبتَها اَو ءَالَةٍ تَصَرَّفتَ فِیها فَاَکبَرِ حُقُوقُ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَیکَ ما اَوجَبَ عَلَیکَ لِنَفسِهِ مِن حَقِّهِ الّذی هُوَ اصلُ الحُقوقِ 7
بدان که خدای عزّوجلّ را بر تو حقوقی است که در هر جنبشی که از تو سر می زند و هر آرامشی که داشته باشی و یا در هر حالی که باشی یا در هر منزلی که فرود آیی یا در هر عضوی که بگردانی یا در هر ابزاری که در آن تصرّف کنی، آن حقوق اطراف تو را فرا گرفته است . بزرگترین حقّ خدای تبارک و تعالی همان است که برای خویش بر تو واجب کرده؛ همان حقّی که ریشه همه حقوق است.
امام سجّاد-علیه السّلام- نمی فرماید تو بر گردن دیگران حقّی داری که آنها باید در مورد تو رعایت کنند بلکه می فرماید؛ حقوقی تو را احاطه کرده ؛ یعنی حقوقی که دیگران بر گردن تو دارند و تو باید از عهد? آنها برآیی. همانطور که دیدیم اسلام دینی تکلیف گراست و اصولاً دینداری بدون مسئولیّت پذیری و تعهّد معنایی ندارد. در ادامه به اهمیّت مسئولیّت پذیری و جایگاه آن در قرآن و سنّت می پردازیم.
در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد که اهمیّت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی را برای انسان بیان کرده است؛ به عنوان مثال قبول مسئولیّت در قرآن ، به بار سنگین تشبیه شده است.
خداوند در قرآن می فرماید:
وَلا تَزِروا وازِرَةً وِِِِزرَ اُخری...
هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد
در این آیه «وزر» به معنی سنگین است و در برخی از تفاسیر به معنای «گناه» و «مسئولیّت» نیز آمده است. خداوند در این آیه ما را به این معنا رهنمون می شود که بار سنگین مسئولیّت را احدی خود انسان بر دوش نمی کشد و در روز رستاخیز هر کس مسئول پاسخگویی به اعمال خویش است.8 و ابعاد این پاسخگویی به قدری وسیع است که حتّی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد خداوند در قرآن می فرماید:
وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ اولئکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً 9
از آنچه نمی دانی پیروی نکن ؛ چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند
خداوند در وصف مؤمنان می فرماید :
اِنَّما المُؤمِنونَ الّذینَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلوبُهُم 10
مؤمنان کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهایشان ترسان گردد
«وجل»؛ همان حالت خوف و ترسی است که سرچشمه آن گاهی بخاطر درک مسئولیّتها و احتمال عدم قیام به وظایف لازم در برابر خدا می باشد که این حالت به عنوان یکی از صفات مؤمنان ذکر شده است.11
مسئولیّت پذیری از چنان اهمیّتی برخوردار است که در بسیاری از تفاسیر از امانت الهی، به همان تعهّد و قبول مسئولیّت یاد شده است و علّت اینکه این امانت عظیم ، به انسان سپرده شد این بود که او این قابلیّت را داشت و می توانست ولایت الهی را پذیرا گردد ؛ یعنی در جادّه عبودیّت و کمال بسوی معبود لایزال سیر کند؛12 چنانکه خداوند در قرآن می فرماید:
اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَالاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنهَا وحَمَلَهَا الاِنسَانُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً 13
ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند امّا انسان، آن را بر دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود.
مسئولیّت پذیری درلسان روایات نیز همواره از اهمیّت بالایی برخوردار بوده است. امام علی-علیه السّلام- آنچنان خود را در پیشگاه خدا مسئول می داند که حتّی دریاره آنچه می گوید وجود خویش را ضامن قرار داده و می فرماید:
ذِمَّتی بِما اَقُولُ رَهِینَةٌ وَ اَنا بِهِ زَعِیمٌ 14
عهده ام در گرو درستی سخنم قرار دارد و نسبت به آن ضامن و پایبندم
و همین احساس مسئولیّت بود که ایشان را به قبول خلافت وادار کرد چنانکه می فرمایند:
هان به خدایی که دانه را شکافت و انسان را بوجود آورد . اگر حضور حاضر و تمام بودن حجّت بر من بخاطر وجود یاور نبود واگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته که در برابر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سکوت ننمایند دهنه شتر خلافت را بر کوهانش می انداختم و پایان خلافت را با پیمانه خالی اوّلش سیراب می کردم آنوقت می دیدید که ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط دماغ بز کمتر است.15
امام علی– علیه السّلام- بارها پیروان خودرا به تقوی درقبال مسئولیّتهایی که بر دوش گرفته اند سفارش کرده و حتّی آنان را در مقابل زمین و حیوانات نیز مسئول دانسته و می فرمایند:
اِتَّقُوااللهَ فِی عِِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ وَ اَطِیعوا اللهَ وَ لا تَعصُوهُ 16
از خدا نسبت به بندگان و شهرهایش پروا کنید زیرا دارای مسئولیّت هستید حتّی نسبت به زمینها و حیوانات و خداوند را اطاعت کنید و از نافرمانی او بپرهیزید.
البته روایات بسیـاری در این زمیـنه وجود دارد که به دلیل محدودیّت دامـنه بحـث از ذکر آن خودداری می کنیم و در ادامه به ضرورت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی می پردازیم .

ضرورت مسئولیّت پذیری و وظیفه شناسی

با نظر به مطالبی که گفته شد ، این سئوال پیش می آید که پاسخگو بودن در برابر یک مرجع برتر چه ضرورتی دارد؟ و اگر انسان مسئولیّتی را نمی پذیرفت چه اتّفاقی می افتاد؟
همانطور که می دانیم آفرینش انسان و جهان ، هدفدار بوده است و هدف از آفرینش انسان عبادت و بندگی خداوند می باشد . خداوند در قرآن می فرماید :
وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدُونَ 17
جن و انس را نیافریدم جز اینکه مرا عبادت کنند.
خداوند متعال راه رسیدن به قرب الهی و طریقه عبادت و بندگی خود را به صورت برنامه هایی به رسول خویش ابلاغ کرده است و پس از پیامبر - صلّی الله علیه و اله – اوصیاء او وظیفه آموزش معارف دین را بر عهده دارند . در این میان ما مسلمانان که به این دعوت لبّیک گفته ایم وظایف و مسئولیّتهایی پیدا می کنیم که عمل به آنها ما را به کمال انسانی خویش نزدیک می سازد .
بزرگترین مسئولیّت انسان، در برابر نعمت هدایت و ولایت می باشد ؛ چرا که بدون تشریع دین و هدایت انسان،تمامی راهها به سوی کمال و سعادت او مسدود می شد . امام رضا –علیه السّلام- می فرمایند:
اِنَّ اَوَّلَ ما یُسئَلُ عَنهُ العَبدَ یَومَ القیامَةِ الشَّهادَةُ وَ النُّبُوَّةُ وَ مُوالاتِ عَلیِّ بنِ اَبیطالِبِ عَلَیه السّلامِ 18
همانا اولین چیزی که در روز قیامت از بنده سئوال می شود ؛ شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر و دوستی علی بن ابیطالب علیه السّلام است
لذا اگر ما در مقابل این نعمتهای ارزشمند که خداوند برای هدایت بشر به او ارزانی داشته است احساس مسئولیّت نکنیم حیاتی پوچ و بی هدف داشته هرگز به مقام والای انسانیّت نائل نمی شویم و اینجاست که ضرورت مسئولیّت پذیری در برابر خداوند متعال مشخّص می شود .
مسئولیّت حقیقی در مقابل خداست
همانطور که در بحثهای قبلی اشاره کردیم؛ دو واژه حقّ و مسئولیّت با یکدیگر ملازم هستند؛ لذا هر کجا سخن از حقّ می شود متقابلاً و غیر مستقیم ، به مسئولیّت و تکلیف در قبال آن حقّ نیز اشاره شده است .
بر اساس بینش دینی ، ما می توانیم برهان اقامه کنیم که چون همه هستی از آن خدای متعال است و او مالک همه چیز است، هرکجا حقّـی باشد، اصالتاً از آن خداست و هیچ حقّـی برای کسـی به خودی خود ثـابت نمی شود ؛ مگر اینکه خداوند، آن حقّ را به آن موجود اعطا کرده باشد . لذا خداوند حقّ تصرّف در هر موجودی را خواهد داشت و از آن طرف هیچ موجودی ، حقّی بر خداوند و سایر موجودات ندارد ؛ چون هیچگونه مالکیّت و خالقیّتی نسبت به آن ندارد . پس نتیجه می گیریم که مسئولیّت واقعی ما در مقابل خداوند است.19
در اثبات اینکه مسئولیّت حقیقی در مقابل خداوند است دلایل نقلی بسیلری وجود دارد که ما در اینجا تنها به روایتی از امیرالمؤمنین علی –علیه السّلام - اشاره می کنیم که می فرمایند:
و لَو کانَ لِاَحَدٍ اَن یَجرِیَ لَهُ وَ لا یَجرِیَ عَلَیهِ لَکانَ ذلِکَ خالِصاً لِلّهِ سُبحانَهُ دُونَ خَلقِهِ لِقُدرَتِهِ علی عِبادِهِ وَ لعَدلِهِ فی کُلِّ ما جَرَت عَلَیهِ صُرُوفُ قَضائِهِ وَلکِنَّهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَی العِبادِ اَن یُطِیعُوهُ وَ جَعَلَ جَزاءَهُم عَلَیهِ مُضاعَفَةِ الثَّوابِ تَفَضُّلاً مِنهُ وَ تَوَسُّعاً بِما هُوَ مِنَ المَزِیدِ اَهلُهُ 20
و اگر کسی را بر دیگری حقّی ثابت است و آن کس را بر وی حقّی نباشد این حقّ فقط برای خدای سبحان است نه غیر او ؛ بخاطر احاطه قدرتش بر بندگان و عدالتش در تمام آنچه که فرمانش در آن جاری است ولی حقّش را بر بندگان چنین مقرّر فرمود که او را بندگی کنند و مزد عبادت را بر عهده خود، برای بندگان ، چند برابر قرار داد به علّت تفضّل و کرمی که دارد و افزون دهی که شایسته و اهل آن است.
حضرت در این روایت تنها خداوند را صاحب حقّ میداند که این حقّ همان اطاعت و بندگی خداست.
محقق : فاطمه آذر مهر
علاقمندان جهت رویت پایان نامه مذکور می توانند به بخش پژوهش مدرسه علمیه نرجس سلام الله علیها مراجعه نمایند

فاطمه آذر مهر

پی نوشتها:

1- علی اکبر،دهخدا, لغتنامه دهخدا، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران، بی تا، ج34، ص447
2- علی اکبر ، دهخدا، همان، ج15، ص23211
3- ر.ک ، علی اکبر، دهخدا، همان، ج5،ص6913
4- محمّد،معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات فردوس، چاپ اوّل، سال 1381ه.ق،ص307
5- علی اکبر،دهخدا،همان،ج5، ص6823
6- لویس، معلوف، المنجد، ترجمه محمّد بندر ریگی ، تهران، انتشارات ایران، چاپ چهارّم، ج1,ص308
7- محمّد بن بابویه،شیخ صدوق،خصال،ترجمه سیّد احمد فهری زنجانی ، شیراز ،انتشارات علمیّه اسلامیّه ،بی تا ، ص 674
8- ناصر،مکارم شیرازی ودیگران، تفسیرنمونه ، تهران،انتشارات دارالکتب الاسلامیّه،1366- 1353 ،ج18،ص224
9- اسراء(17)،آیه 36
10- انفال(8)،آیه2
11- ر.ک ،ناصر ، مکارم شیرازی و دیگران ، همان ،ج7 ،ص86
12- همان، ج 17،ص409
13- احزاب(33) ، آیه 72
14- سیّد رضی ، نهج البلاغه ، ترجمه حسین انصاریان ، تهران ، انتشارات پیام آزادی ، چاپ هفتم ، سال 1379 ، خ 16 ،ص72
15- همان ،خ3 ، ص61
16- همان ، خ166 ،ص382
17- ذاریات(51) ، آیه 56
18- فتح الله ،کاشانی ، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین ، تهران ، انتشارات اسلامی، چاپ دوم ،سال 1344ش ،ج 10 ، ص335
19- ر.ک ،محمد تقی ، مصباح یزدی ، نظریه حقوقی اسلام ، قم ، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی،چاپ اول ، تابستان 1380 ، ص114
20- سید رضی، نهج البلاغه ، ترجمه حسین انصاریان ، خ207 ،ص472

 




چهارشنبه 92 خرداد 29 :: 1:33 عصر ::نگارنده : موسوی

تفکر خلاق و راه حل های جدید

 

یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیده هاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشه های جدید است، که همه این ها به نوعی خلاقیت است. همه انسان ها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.

تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسان های خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزه ای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثه ای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.

تعریف تفکر خلاق:
تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار می شود و قدرت کشف و انتخاب راه حل های جدید را پیدا می کند.

انواع تفکر خلاق:
1- تفکر واگرا
2- تفکر همگرا

تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطه ای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی می کنند پدیده ها و امور افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند، به عبارتی پدیده ها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند. امّا در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا می کند و افراد امور و پدیده ها را آن چنان که هستند می بینند و می پذیرند.

مراحل:
1- آمادگی: در مرحله اول افراد به امور پدیده های مختلف زندگی دقت و توجّه بیشتری پیدا می کنند، به حدی که گاهی پدیده های زندگی مدّت های طولانی ذهن شخص را به خود مشغول می کند.
2- مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسی و مطالعه بیشتر روابط بین پدیده ها را بهتر درک می کند.
3- تغییر: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بین پدیده ها که ذهن او را به خود مشغول کرده اند پی می برد و با طرح سئوال های مختلف در ذهن به نقد و بررسی آن می پردازد.
4- پختگی: در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی به درک و شناخت عمیق تری از روابط بین پدیده ها می رسد و گویی پدیده ها، جزئی از وجودش شده است.
5- اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخ های ناگهانی دست پیدا می کند، معمولاً با کلماتی نظیر «هان» و «یافتم» متجلّی می شود.
6- وارسی: در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایده ای که در مراحل قبلی به آن رسیده است می پردازد و درستی آن را مشخص می کند.
7- اجرا: در این مرحله فرد افکار یا ایده هایی که موردتأیید واقع شده اند را به مرحله اجرا درمی آورد.

ویژگی های دارندگان تفکر خلاق:
- افراد خلاق، راه هایی را جست و جو می کنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایده های نو و تازه هدایت کنند.
- به همه جوانب یک موضوع و مسأله توجه دارند.
- در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری را از خود نشان می دهند.
- فکرهای بکر را بیشتر از دیگران از خود نشان می دهند.
- به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
- از ربط ایده ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را می گیرند.
- افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال می کنند.
- برای حل مسایل و مشکلات، راه های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه تلاش کنند.
- خود را محدود به آرای دیگران نمی کنند.
- همواره کنجکاو و در جست و جوی اطلاعات جدید و نو هستند.
- از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت می بخشند.
- مثبت نگر و پرانرژی هستند.
- معمولاً برای هر سئوالی آمادگی ارائه پاسخ های مختلف را دارند.
- سئوال و جواب های غیرعادی و غجیب و غریب در آن ها بیشتر دیده می شود.

راهکارهای گسترش تفکر خلاق:
- اطلاعات و تجارب خود را در موقعیت های مختلف گسترش دهیم.
- از دیگران و کودکان سئوال هایی را بپرسیم که پاسخ های متعدد داشته باشد.
- اگر سئوال های غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح می شود، سعی کنیم تا با همکاری خودشان پاسخ های جدید و نو را کشف کنیم.
- رفتارها و الگوهای افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهیم.
- از فنون ویژه تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری می گویند).
- تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک می کند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند، برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را می خواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثه اش را درنظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و...
- در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و... به جای استفاده از نمونه از طرح های خلاّق ذهن خود استفاده کنیم.
- هر چه را که می خوانیم، می بینیم و می شنویم، مهم ترین نکات آن را یادداشت کنیم.
- هر فکر جدیدی که به ذهن ما می رسد، بنویسیم.
- بازی های فکری، ساخت اشیا با گِل، مجسمه سازی، نقاشی و داستان نویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت می شوند.
- اجازه دهیم هر سئوالی را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدی بگیریم.
- طرح سئوال های باز و تکمیل جملات و داستان های ناتمام در رشد تفکر خلاق مؤثر است.
- به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حدّ ممکن کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
- ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیت های خلاق در جامعه فراهم شود.
- سعی کنیم پاسخ های ما در مقابل سئوالات دیگران به گونه ای باشد که او را به سئوال های جدیدتری هدایت کنیم.
- فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
- از موقعیت هایی مانند مسافرت، بازدید از موزه ها و رفتن به مکان های تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
- احساس امنیت، شادی و آرامش از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است، آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
- هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت به شمار می رود، امّا ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژه ای داشته باشیم.
- توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد موجودی منحصر به فرد است و مثل و مانندی ندارد.
- وقتی کار و فکر جدید و خلاقانه ای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی و شادی خود را ابراز کنیم.

منبع: روزنامه اطلاعات، 21 مرداد 1388، مقاله " تفکر خلاق، مهارتی برای دستیابی به راه حل های جدید"، نوشته طاهره شکرچی




شنبه 92 خرداد 25 :: 2:0 صبح ::نگارنده : موسوی
 

   وَندال نام قومی از اقوام ژرمن- اسلاو است که در قرن پنجم میلادی می‌زیستند و همواره به اسپانیا هجوم می­آوردند و آن‌جا را تصرف می‌کردند.
  امروزه، اصطلاح وندال به کسانی اطلاق می‌شود که به دلائل مختلف با حالت اعتراض دست به تخریب می‌زنند تا تخلی? روانی شوند. وندال­ها مانند موریانه شهرها را ذرّه ذرّه می‌خورند؛ مثل نوجوانی که با چاقو صندلی ماشین را می‌بُرد.
  وندال یک واژه وارداتی در فرهنگ ماست و به جای آن می‌توانیم بگوییم افراد معارض قانون.
  وندال­ها جوانان معارض قانون هستند که شاید از زیانی که به جامعه می‌رسانند، بی‌اطلاع باشند. آمار در ایران نشان می‌دهد که 67 درصد از افراد دستگیر شد? وندال در گروه سنّی 10 تا 25 سال قرار دارند که در آن سهم مردان بیشتر از زنان است، طوری که 75 درصد را مردان و 19 درصد را زنان تشکیل می‌دهند. به لحاظ تحصیلی هم 4/35 درصد، تحصیلات راهنمایی و 9/22 درصد تحصیلات ابتدائی داشته‌اند.
  وندال­ها از قشرها و طبقات مختلف جامعه می‌باشند و تنها در بین طبقات پایین و کم­تحصیل نیستند. می‌توان به هَکِرها و کسانی که ویروس وارد شبک? اینترنت می‌کنند، اشاره کرد که جزء نوابخ محسوب می‌شوند.
 
وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیای و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب می‌آید و دلایل متعددی برای آن عنوان می‌کنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاری‌های جوامع جدید دسته بندی می‌کنند و آن را عکس العملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحاف‌ها و شکست‌ها تحلیل می‌کنند. یکی از نابهنجاری ها گرایش جوانان به تخریب که در نوع خود می‌تواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز، جاده ها، دیوارها،..... باشد. چنین فردی را در اصطلاح جامعه شناسان وندال می گویند و گرایش به این گونه تخریب ها وندالیسم نامیده می شود. تخریب اموال عمومی از سوی جوانان و نو جوانان دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی است. اما در نگاه دقیق تر به این قضیه می توان ابعاد عوارض انسانی را بسیار فراتر دید. لذا با توجه به اینکه اکنون به دفعات شاهد تخریب اموال عمومی مانند کیوسک های تلفن، اتوبوس ها، کندن جاده ها، خراب کردن دیوارها، شکستن شیشه های مغازه ها و به هم ریختن ورزشگاهها از سوی جوانان و نوجوانان از جمله وندالیسم محسوب می‌شوند.
برخی عوامل تأثیر گذار در روند وندالیسم:
1- هوش پایین
2- بیماری روانی ناشناخته توسط فرد
3- مشکلات خانوادگی و تربیتی
4- مشکلات اجتماعی و فرهنگی
برای ریشه‌های تربیتی می‌توانیم به نوجوانی مثال بزنیم که فقطً برای این‌ که کاری کرده باشد یا خودش را امتحان کند یا عقده‌ها و فشارهای سرکوب شده را تخلیه کند، کالایی را از مغازه‌ای می‌دزد و آن را در سطل زباله می‌اندازد.
  بنابراین؛ باید تمام عوامل حتّی عوامل قبل از تولّد نیز بررسی شوند، این که چگونه و تحت چه شرایطی به دنیا آمده است و محیط خانوادگی و مدرسه و محلّه و کشورش چگونه بوده است و حتّی تولیدات فرهنگی کشورش؛ مانند روزنامه‌ها و کتاب‌ها و فیلم‌ها.
 
راهکارها:
1- چون این افراد به صرف مجازات اصلاح نمی‌شوند و ممکن است با تکرار مجدّد کارشان بخواهند فرد مجازات کننده را تنبیه کنند، باید میزان تعلّق افراد به حکومت و این که چه مقدار از حقوق مدنی و قانونی خود را برخوردار هستند مدّ نظر قرار گیرد. چرا که فقدان این امور در ارتکاب و تعارض با قوانین تأثیر گذار است.
2- تراکم انرژی و هیجانات جمعی باعث تخریب‌های غیر قابل پیش بینی شده می­شود.از این رو باید مجاز باشند، در شرایط زمانی و مکانی مناسب خود را تخلیه کنند.
  ایجاد بستری که فرد بتواند خود را اثبات کند و کمبودهایش پاسخ داده شود، می‌تواند از بروز  اعمال خشونت‌بار و مخّرب جلوگیری کند؛ مانند ایجاد تشکل­های غیر دولتی و احزاب و گروه­ها که منجر به مکانیسم انتقال و تبادل اندیشه و حتّی انتقاد اندیشه می‌شود تا بدین وسیله خواسته‌های مخاطبین شنیده شود و شرایط تخلی? آنها فراهم گردد.
 
 
منابع:
1- شمسه، مجید؛‌ وندالیسم اعتراض به جامعه، نشری? اصلاح و تربیت، سال اوّل، شماره 9، ص 18-17
2-  ألستی، محمد علی؛ وندالیسم،  نشریه ایران، 17/4/82
3- منصوریان، خسرو؛ من­های سرکوب شده، نشریه اعتماد، 29/2/84



پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 11:6 صبح ::نگارنده : موسوی

گام اول: ارتباط مؤثر چیست؟
ارتباط مناسب
ما هر روز به شیوه های مختلف با سایرین ارتباط برقرار کرده و اندیشه ها ،‌احساسات و دانسته های خود را به یکدیگر منتقل می کنیم اما فراموش نکنید چنانچه خواهان برقراری ارتباط سودمند باشید باید از راه های درست برقراری ارتباط آگاه بوده و راه کارها را در جای مناسب آن اعمال نمایید .
همه کارهای شما ارتباط است
در نظر داشته باشید که لحظه لحظه زندگی شما ،سرشار از انواع پیام ها و ارتباطات است . هنگامی که به یک مهمانی می روید و لباس خوش رنگی می پوشید به شیوه ای غیر کلامی به دیگران این پیام را می رسانید که من شاد هستم ،‌کلامی که به زبان می آوریدنظرات ، عقاید و شخصیت شما را به دیگران معرفی می کند . همچنین طرز رانندگی شما ،‌غذایی که می خورید ،‌توجهی که به ظاهرتان دارید مشخص میکند که چه احساسی نسبت به خود داشته و انتظار دارید که دیگران چگونه با شما رفتار کنند .
پیام را چگونه شروع کنید
اشتباه نادرست در آغاز یک کلام باعث می شود که مخاطب منظور شما را کاملا اشتباه متوجه شود بنابر این مراقب باشید چون همان چند کلمه آغازین کافی است تا مخاطب برداشت های مختلفی ازحرف شما داشته باشد به همین دلیل بخشی از موفقیت در هر ارتباطبه جگونگی آغاز آن بستگی دارد .
ارتباط دو طرفه است
همان طئر که حرکات ، سخنان و ظاهر شما پیامهایی را به دیگران القا می کند شما نیز باید در صد دریافت پیام از دیگران باشید.حرفهای اطرافیانتان را بشنوید ،‌به حرکات و ظاهر آ نها توجه کنید و سعی کنید آمها را بشناسید .
   

گام دوم : چند مهارت رفتاری
تماس چشمی
ارتباط چشمی از مهمترین مهارتهای ارتباطی است . فکر نکنید یک نگاه کردن شتاب زده ارتباط برقرار میکند . برخورد چشمی منسب بیش از یک نگاه سریع تاثیر گذار است و باعث ایجاد حس اطمینان و اعتماد مخاطب نسبت به شما می شود ،‌سعی کنید در نگاهتان صمیمیت و جدیت باشد . آهسته پلک نزنید آهسته پلک زدن ،‌احساس فاصله و سردی را به بیننده القا می کند اگر عادت دارید هنگام صحبت کردن به گونه  ،‌گوش، بینی ،یا دهان فرد مقابلتان نگاه کنید این عادت را کنار بگذارید .ممکن است این تصور برای فرد مقابل بوجود آید که شما به او اهمیت نمی دهید و یا دوست دارید که زودتر آن محل را ترک کنید . از گوشه چشم به کسی خیره نشویدزیرا مخاطب فکر می کند در حال ترزیابی او هستید یا شاید هم نسبت به او شک دارید . البته نگاه مستقیم را با زل زدن اشتباه نگیرید .
ایستادن
بهترین طریقه ایستان طوری است که کشیده باشید و آسان و راحت حرکت کنید .زمانی ارتباطی مؤثرخواهید داشت که بدنتانانعطاف لازم داشته باشد . خشک و بی حرکت نباشید و در عین حال حرکات اضافی نداشته باشید .چگونه ایستادن شما نشان دهنده فکر و ذهن شماست .
حرکات دست وصورت
باید یاد بگیرید هنگام صحبت کردن طبیعی و آرام باشید .دست هایتان را راحت وبطور طبیعی کنار خود قرار داده وآنها را بیهوده حرکت ندهید .
لباس و ظاهر
تاثیر اولین حضور شما بر دیگران مهم و اساسی است . معمولا افراد در 5 ثانیه اول شما را محک می زنند . و مطوئنا این محک زدن نمی تواند بر اساس عقاید ،‌نظرات تجربیات وفضایل اخلاقی شماباشد آنها فقط فرصت دارند که ظاهر شمارا براندازکنند البتهمنظور ایننیست که تمام انرژی خود را صرف رسیدگی به سر و وضع ظاهریتان بکنید بلکه فقط کافی است که چند دقیقه آنچه را که میخواهید بپوشید بررسی کنید .
صدا
صدای شما اصلی ترین وسیله برای انتقال پیام محسوب میشود ، تحقیقات نشان می دهد که زمانی که دیده نمی شوید مثلا وقتی با تلفن صحبت می کنید 84 در صد از شخصیت خود را نشان می دهید .سعی کنید که یکنواخت صحبت نکنید به کلماتتان زیر و بم دهید و با انتخاب درست کلمات ارتباطی مؤثر با دیگران برقرار کنید .مستقیم صحبت کنید و ازپیچاندن و عوض کردن مفاهیم خودداری کنید . در میان صحبت هایتان 3-4 ثانیه مکث کنید . مکث کردن به شما کمک می کند تا از کلمات زاید و طولانی کمتر استفاده کنید .
 ‌

گام سوم : فنون ارتباط مؤثر
برای برقراری ارتباط مناسب با افراد ابتدا باید نحوه برقراری ارتباط و تیپ ادراکی آنها را تشخیص دهید تا بتوانید بهترین ارتباط را با آنها برقرار کنید
افراد بصری
این دسته افراد چشمها را به عنوان کانال اولیه دریافت پیام به کار برده و جهان را بر اساس تصاویر درک میکنند. افکار تصویری آنها با سرعت همراه است و لذا برای هماهنگی خود با افمارشان غالبا سریع حرف می زنند . هنگام ارتبط با این گونه افراد از تند صحبت کردنشان ناراحت نشوید . سرعت کلام خود را افزایش دهید به آنان نگاه کنید راه بروید و از فیلم و تئاتر صحبت کنید .
افراد سمعی
افراد سمعی دنیا را با اصوات و آوا و موسیقی درک می کنند و شنوایی بر آنها حاکم است و دوست دارند مطالبی را بارها و بارها بشنوند .برای نفوذ در این گونه افراد باید مواظب حرف زدنتان باشید . سعی کنید لحن و تنین خاصی را به کار ببرید . شمرده موضون و زیبا با آنان صحبت کنید و زیاد به آنها تلفن بزنید .
افراد لمسی
این دسته از افراد جهان را نه به صورت سمعی و نه به صورت بصری بلکه به صورت امور ملموس درک می کنند . معمولا افراد درون گرا متین و منطقی هستند . یک از رموز ارتباط موفق با آنان این است که به سبک خودشان حرف بزنید . برای اینکه به این گونه افراد ثابت کنید که به آنها توجه دارید و یا با آنها احساس همدردی می کنید باید آنها را لمس کنید مثلا دستشان را بگیرید و یا شانه هایشان را لمس کنید .
افراد سلطه جو
این افراد از ذهنی جستجو گر برخوردارند و از تغییر و تحول ،‌مخاطره جویی و تنوع به شدت استقبال می کنند . لازم است برای ارتباط مؤثر با آنها سرعت عمل نشان دهید ،‌به حقایق اشاره کرده و ابراز احساسات شخصی نکنید . لازم نیست از شخصیت او تعریف کنید بلکه از نقطه نظرها و عملکردهای شایسته و برازنده اش حرف بزنید . هرگز پراکنده گویی نکنید و به اصل مطالب بپردازید.
افراد حسابگر
افرادی وقت شناس ،‌منظم ،‌وظیفه شناس و با حوصله اند که به جنبه های واقعی و ملموس هر کاری توجه می کنند . برای هماهنگ شدن با این افراد مجالشان دهید که در هر کار تجزیه و تحلیل کنند و با ارائه مدرک به آنها اطمینان دهید که کارها دقیق و منظم پیش می رود .آنها باید در جزئیات کار قرار گیرند و آنرا به روشنی درک کنند .نظم و ترتیب و منطق را با امور خود بیامیزید تا بتوانید رابطه ای مناسب با این قبیل افراد برقرار کنید .


افراد سازگار
افراد سازگار همیشه خود را با دیگران همگام میکنند و برای بر طرف کردن نیازهای دیگران تلاشهای زیادی به خرج می دهند
. سعی کنید برای همسو شدن با آنها در موضع آنان قرار بگیرید و با آنها هم رای و هم صدا شوید از اقدامات جسورانه و عجولانه بپرهیزید و از بحث و جدال با آنها خودداری کنید . آنها وظیفه شناس و قابل اعتماد هستند از این رو برای انجام کاری خوب و با کیفیت فقط کافی است که رهنمود های لازم را به آنها توصیه کنید و ابزار و وسایل لازم را در اختیارشان قرار دهید .

 

 گام چهارم : چگونه گفتگو را آ غاز کنیم
تبسم کنید
وقتی لبخند می زنید نشان می دهید که برای طرف مقابلتان احترام و توجه قائلید . تبسم نشانه نظر مثبت شما به فردی است که فصد دارید با او ارتباط برقرار کنید این امر باعث می شود که طرف مقابل در موقعیتی قرار گیرد که به صحبت شما علاقه مند شود .
در سلان کردن پیش دستی کنید
امتیاز پیش دستی در سلام کردن این است که به شما فرصت می دهد که جهت و مسیر صحبت را هدایت کنید و به طرف مقابل هم این امکان را میدهد که شما را شخصی قابل اطمینان و صمیمی ارزیابی کند . وقتی در صحبت کردن پیش قدم می شوید پاسخ مثبت تری دریافت می کنید که باعث تقویت حس اعتماد به نفس شما می شود .
سؤالاتی را بپرسید که جواب ساده داشته باشند
پرسیدن سؤالات ستده از جمله راه های خوب برای شکستن  سردی محیط و آغاز ارتباط است . سؤالات خود را می توانید با توجه به آن چه که میبینید مطرح کنید . سعی کنید درباره وقایع مثبت صحبت کنید .
اطلاعات بیشتری کسب کنید
حال نوبت به گوش کردن می رسد و اینکه در جستجوی اطلاعات بیشتری باشید . اگر با دقت به رفتار فرد مقابل  فعالیتها و کلمات او توجه کنید می توانید اطلاعات زیادی درباره او بدست آورید . از گفتگو درباره مرگ حوادث تاسف بار و مانند اینها خودداری کنید . مشکلات و گرفتاریهای خود را با دیگران مطرح نکنید و مراقب باشید درباره موضوعاتی که فرد مقابل شما به آن علاقه ای ندارد پافشاری نکنید .اگر سؤال شما بی جواب ماند اصرار نداشته باشید که جواب شما را بدهد و موضوع صحبت را عوض کنید .
راجع به خود اطلاعات مختصری بدهید
این راهی است که شما را بهتر بشناسند . بهتر است راجع به مسائل خصوصی خود صحبت نکنید ولی آنقدر هم مرموز نباشید که کسی نتواند محل زندگیتان را بپرسد .وآ»قدر هم ساده نباشید که در طول نیم ساعت آشنایی همه از بزرگترین مشکل شما با همسرتان مطلع شوند
اسامی را به خاطر بسپارید
یکی از مهمترین راههای حفظ ارتباط مؤثر به خاطر سپردن نام دیگران است به خاطر سپردن نام اشخاص آنها را تا حد زیادی نسبت به شما خوش بین میکند .

 

    گام پنجم: دشواری های گفتگو
شاید وقتی عنوان گفتگوی دشوار را بشنوید موضوعاتی از قبیل سیاست ، جنگ ، نژاد و مسائل ازاین قبیل در ذهنتان شکل بگیرد . اما دشواری گفتگو به موضوعات تخصصی و پیچیده محدود نیست . هر زمان احساس کنید آسیب پذیر شده اید یا از نتیجه صحبت اطلاع نداری در حال یک صحبت دشوار هستید . همه ما در زندگی با گفتگوهایی مواجه می شویم که در نظرمان ناخوشایند هستند و به نحوی سعی داریم از آنها دوری کنیم اما در عین حال احساس می کنیم که طرح آنها ضروری است .

در چنین موقعیتی چگونه باید رفتار کنیم
بهتر است واکنش خود را در برابر قضایا تغییر دهید . فراموش نکنید که شاید ما با یک فرض کاملا اشتبه جلو می رویم . پیش فرضی که به ما می گوید حق با من است و تو اشتباه می کنی کنار گذاشتن فرضیه حق با کیست و به جای آن توجه به برداشت ها و ارزش های هر دو طرف حائز اهمیت است .
قصد و نیت اختراع نکنید
معمولا ما فرض را بر این می گذاریم که از قصد و نیت طرف مقابل اطلاع داریم ،در حالی که به هیچ وجه این طور نیست و هنگامی هم که از قصد و نیت کسی اطلاع نداریم فکر می کنیم که او نیت بدی دارد .اما فراموش نکنید که شما برای مردم نیتب را خلق می کنید که اصلا از حقیقت آن آگاهی ندارید.
هرگز مشاجره نکنید
مشاجره به جای آنکه به ما کمک کند تا از نظرات متفاوت یکدیگر آگاه شویم یک جبهه نبرد میان ما و دیگران ایجاد می کند و به جای نزدیک شدن شما به دیگران میانتان فاصله می اندازد . برای اینکه در یک اختلاف نظر به جایی برسید باید ماجرا را از دید طرف مقابل نگاه کنید . باید ببینید که نتیجه گیری او در محدوده عقایدش چه معنا و مفهومی دارد و در ضمن باید کمک کنید تا او نیز نتیجه گیری شما را درک کند .

 

    گام ششم: اصول بر هم زننده ارتباط
غالبا ما هنگام برقراری ارتباط با دیگران  شیوه های غلطی را به کار می بریم که مانع از ایجاد یک ارتباط موفق است و حتی می تواند باعث مختل شدن ارتباط شود.


سرزنش نکنید
سرزنش کردن اغلب مقاومت دیگران را افزایش می دهد و لجاجت ایجاد می کند . سرزنش بیش از حد دیگران را نسبت به قضاوت شما بی اعتنا می سازد کلام شما اهمیت و وزن خود را از دست می دهد .
تحقیر نکنید
سعی کنید هنگام صحبت کردن طرف مقابل را بی ارزش نسازید . این کار سبب رنجش شده و در نتیجه حرف شما را هر چقدر هم که منطقی باشد نمی پذیرد .
قهر نکنید
با این رفتار شما این حس را ایجاد می کنید که از رسیدن به یک نقطه تفاهم جلوگیری می کنید و مانع از برقراری ارتباط می شوید به علاوه نشان مکی دهید که از شخصیتی رشد نیافته و کودک گونه برخوردارید .
قربانی نباشید
هرگز از خود شخصیتی قربانی نسازید . شاید تصور می کنید که با سکوت کردن و پذیرفتن بی چون و چرا به بحث ها خاتمه می دهید ولی این امر باعث می شود احساسی غیر واقعی نسبت به خود داشته باشید و در نظر دیگران آدمی متزلزل جلوه کنید و بعد از مدتی هیچ کس مایل به برقراری ارتباط با شما نخواهد بود.
از اشتباهات خود دفاع نکنید
اشتباهات خود را قبول کرده و برای انجام عمل اشتباهی که از شما سرزده مرتبا توجیه و دلیل نیاورید با این کار دیگران تصور می کنند که شما قادر به درک درست مسائل نیستید و یا آنقدر خود خواه هستید که از یک عذر خواهی کوچک فرار می کنید

مبحث را منحرف نکنید
در برابر یک انتقاد کوچک فورا نقطه ضعف طرف مقابل را مطرح نکنید تا از خود دفاع کرده باشید . سعی کنید درباره همان موضوع صحبت کنید و نه چیزهای دیگر . مثلا ممکن است همسرتان به شما بگوید : غذای امروز خیلی بی مزه و بی نمک بود و شما در جواب بگویید:نه این که غذای مادرت خوب است . چنانچه موضوعاتی را پیش بکشید که هیچ ربطی به مسئله مطرح شده ندارد ارتباط برقرار نمی شود .

 

    گام هفتم : مهارت های تاثیر گذاری
یکی از راههای تاثیر گذاری مثبت بر روی افراد شناخت نیازهای قلبی آنان و تلاش برای برآورده کردن آنهاست .
قدرت کلام
سعی کنید با گفتار و کردار خود اسباب خوشحالی و مسرت دیگران را فراهم کنید
کسب محبوبیت : برای بدست آوردن محبوبیت باید با نهایت صمیمیت به مردم توجه کنید
در جهت منافع دیگران گام بردارید
اگر از آن دسته آدمهایی هستید که به دیگران و مشکلاتشان توجه نمی کنند بدانید که هرگز نمی توانید روی کسی تاثیر بگذارید
وارتباطی درست و موثر برقرار کنید . در جهت منافع دیگران گام برداشته و منافع خود را با آنها همگام کنید .
به حرفهای دیگران با دقت گوش کنید
برای گوش کردن نه تنها از گوش ها بلکه از چشمهایتان نیز استفادهکنید . زیرا گاهی اوقلت حالت چهره و پستها از کلمات گویاتر هستند و مفاهیم بیشتری را منتقل می کنند . عدم دقت و علاقه کافی در گوش کردن یک اهانت آشکار تلقی شده و باعث عدم ارتباط می شود
عقاید خود را به زور به دیگران تحمیل نکنید .
از افرادی نباشید که تصور می کنند اقیانوسی از علم و آگاهی هستند . این قبیل افراد زیاد حرف می زنند و کمتر گوش می کنند و نمی توانند ارتباطی موفق با دیگران برقرار کنند .


    گام هشتم : ارتباط مؤثر در خانواده
احترام به اعضای خانواده
شاید فکر کنید که در جمع اعضای خانواده خیلی خودمانی هستید و نیازی نیست که اصول خاصی را رعایت کنید  اما این طرز فکر اشتباه است . احترام گذاشتن به اعضای خانواده ،رابطه خانوادگی را در حالت طبیعی خود قرار می دهد . برای یرقراری ارتباط با سایر اعضای خانواده باید بدانید که آنها  در کدام گروه سمعی ،بصری و یا لمسی قرار دارند و بهترین راه ارتباط با آنها را بکار بگیرید .
افراد جذبی و افراد دفعی
هنگام برقراری ارتباط با افراد خانواده راز صحبت کردن خود را بر اساس انچه که آنها می پسندند تغییر دهید افراد از نظر طرز صحبت کردن ، معمولا به دو دسته جذبی ودفعی تقسیم می شوند . افراد جذبی نیاز دارند تا مسائل را به صورت مثبت و زیبا در نظر بگیرند . در مقابل آنها به گونه ای دلپذیر صحبت کنید و وقایع را به صورت مثبت ترسیم کنید .افراد دفعی معمولا از کلمات منفی استفاده می کنند. مثلا وقتی می خواهند بگوینداین اتاق را تمیز کنید می گویند : این آشغالها را از اینجا بیرون ببرید . سعی کنید از این گونه صحبت کردن پرهیز کنید
برای یکدیگر ارزش قائل شوید
به یکدیگر بگویید که تا چه حد عضو مهمی برای خانواده هستید و دیگر اعضای خانواده به آنها عشق می ورزند. به فرزندانتان توجه کنید وبه آنها نشان دهید که برایشان ارزش و احترام زیادی قائل هستید
خشم خود را کنترل کنید
سعی کنید هنگام خشم با آرامش رفتار کنید و به جای حمله ور شدن به سوی دیگران با آنان ارتباط برقرار کنید  اگرعصبانیت شما در حال شدت یافتن است از آن محیط دور شوید
همدلی
آنچه بیشتر از هر چیزی به افراد یک خانواده کمک می کند درک عمیق احساسات و تجربه های دیگران است . هنگام تصمیم گیری نظر همه اعضای خانواده را جویا شوید . این امر صمیمیت را در خانواده بیشتر و ارتباط را ساده تر و لذت بخش تر می کند . اگر می خواهید اشتباهی را به خانواده تذکر دهید خود موضوع را مورد انتقاد قرار دهید نه شخص را . مثلا به فرزندتان بگویید از اینکه نمرات توپایین است ناراحتم .

 

    گام نهم : رتباط موثر در سازمان
به طور غیر مستقیم توجه افراد را به اشتباهاتشان جلب کنید
سعی کنید با کار غلط طوری برخورد کنید که جنبه امر و نهی پیدا نکند . اجازه ندهید که احساسات منفی شما روی گفته هایتان تاثیر بگذارد . اگر گفتاری خردمندانه داشته باشید و با عقل و منطق رفتار کنید دیگران باور می کنند که قصد شما اصلاح عملکرد آنهاست نه اصلاح خود آنهاست و این باعث می شود که به راحتی اشتباهات خود را بپذیرند
بر اعصاب خود مسلط باشید
در برابر اشتباهات کارکنان واکنش نا مناسبی از خود نشان ندهید ممکن است آنان نیز عصبانی شده و شرایط نا مطلوبی بوجود آید .نشان دهید مقصودتان عیب جویی و سرزنش نیست و برای این منظور لازم است اعصاب خود را کنترل کرده و با روحیه ای آرام ، شاد و مثبت با آنها گفتگو کنید .
تامل کنید
سعی کنید به محض ورودافراد به دفتر کارتان آنها را به باد سرزنش نگیرید اگر قصدتان انتقاد است ابتدا نکات ماثبت و خوب آنها را بازگو کنید سپس به چند اشتباه خود اشاره کنید و بگویید که می دانیدکه همه اشتباه می کنند و هیچ کس از خطا مصون نیست . با این رفتار احساس بهتری یه کارکنانتان دست می دهد و فکر نمی کنند که شما در صدد سرزنش و ملامت آنها باشید . فراموش نکنید که احساس و نگرش شما نسبت به هر کس تعیین کننده رفتار او با شماست . اگر تبسم کنید لبخند می بینید و اگر ترشرویی کنید اخم می بینید .
توانایی کارکنان خود را بالا ببرید
برای این کار ابتدا افراد را از احساسی که نسبت به آنها دارید مطلع کنید . اگر از کار کسی راضی هستید به راحتی به او بگویید و اگر هم از کار کسی ناراضی هستید باز هم بهراحتی مراتب را به او گوشزد کنید . اجازه ندهید که افراد در شک و تردید بمانند و از نظر واقعی شما نسبت به خود آگاه نشوند . همواره افراد را برای انجام کارهای خوب و شایسته تحسین کنید و با قدر دانی ، مراتب سپاسگذاری خود را به دیگران اعلام کنید و همچنین کارمنان را در جریان تصمیمات جدید و تغییرات تازه قرار دهید .

 

    گام دهم : صمیمیت و ارتباط مؤثر
صحبت صمیمانه
یکی از پایه های صمیمیت و تاثیر گذاری انتقال درست اطلاعات است . برای انتقال هر چه مفید تر اطلاعات باید سریع مختصر و کامل صحبت کنید و مراقب باشید که لحنتان صمیمی باشد مدام صدای خود را بالا و پایین ببرید و لحن خود را تغییر دهید . نکات مهم را بلندتر یا آهسته تر بگویید و در طول صحبت صمیمانه تماس چشمی را قطع نکنید . باید صداقت و صمیمیت در نگاهتان موج بزند.

حرکات صمیمانه
برای ایجاد ارتباط موثر باید حرکاتتان هم صمیمانه باشد .مناسب با حرفی که می زنید دستهایتان را هم تکان دهید ، لبخند بزنید و اخم نکنید ، کاملا روبروی افراد بنشینید و نسبت به جهت نشستن آنها زاویه نداشته باشید .دستهایتان را مشت نکنید و با اشیا دور و برتان بازی نکنید . چرا که احساس بی قراری و بی حوصلگی را در طرف مقابل ایجاد می کنید .
معجزه صمیمیت
اگر از ته دل مخاطب خود را دوست بدارید می توتنید بیشترین تاثیر را روی او بگذارید سعی کنید با خانواده ، شریک و همکارتان صمیمی باشید تا شاهد تاثیر مثبت صمیمیت بر روی آنها باشید
صمیمیت را کنترل کنید
کسانی را برای دوست شدن و ارتباط بر قرار کردن انتخاب کنید که در حد فکر و شان شما باشند . فراموش نکنید که حتی صمیمی ترین دوستان هم باید حدود خود را بشناسند و بدانند که در چه مواردی حق دخالت دارند و در چه مواردی می توانند از شما سوال کنند یا به شما اطلاعات دهند .

 

    گام یازدهم : عجزه ارتباط مؤثر
ارتباط موثر و موفق
برقراری ارتباط مناسب و موفق باعث می شود که بتوانید با کمک دوستانتان به آنچه که می خواهید برسید و اینکه همیشه کسانی هستند که شما را در انجام کارها راهنمایی کرده وتجارب خودشان را در اختیارتان بگذارند.
ارتباط موثر و مثبت اندیشی
چنانچه بتوانید ارتباطی صحیح برقرار نمایید،نگرش منفی ، عدم اعتماد به نفس و بد بینی از شما دور می شود . نیروی مثبت اندیشی طلایه دار شادکامی و موفقیت ، سلامتی جسم و روح و روان است . با مثبت اندیشی می توتنید روابط کاری ، خانوادگی و زندگی خود را بهبود ببخشید و در واقع  می توان گفت که ارتباط موثر به مثبت اندیشی و مثبت اندیشی به ارتباط موثر می انجامد
ارتباط موثر و رشد شخصیت
هر کدام از ما برای اینکه تاثیر بیشتر و بهتری روی اطرافیانمان بگذاریم ابتدا سعی می کنیم که تصویر بهتری از خودمان ارائه دهیم .به ظاهر خود می رسیم و در صدد جذاب بودن بر می آییم ، مودب می شویم ، محترمانه صحبت می کنیم ، کم حرف می زنیم و بیشتر می شنویم و در حقیثقت وقتی این کارها را بارها و بارها انجام می دهیم به عادت تبدیل شده و جزو شخصیت ما می شود و شما می بینید که تلاش در جهت اراباط موثر تا چه اندازه در رشد شخصیت و فراگیری آداب معاشرت تاثیر دارد.
ارتباط موثر و خود شناسی
تنها در اجتماع است که ما به عیبهای خود پی می بریم ، نقاط مثبت و ضعف خود را می شناسیم و در صددبر طرف کردن آنها بر می آییم .تاثیر گفتار و رفتار خودمان را بر دیگران می بینیم و فرصت داریم تا به نتایج اعمالی که از ما ، در ارتباط با دیگران سرزده بیندیشیم .

گام دوازدهم : نکات طلایی ارتباط مؤثر
به جای اینکه خلق و خوی ،اندیشه ها ، توانایی ها و عواطف خود را معیاری برای ارتباط با دیگران در نظر بگیرید احساسات و نیاز های روانی آنان را معیار رفتار خویش قرار دهید
در برخورد با افراد مختلف انعطلف پذیر باشید و شیوه رفتار خود را بر  حسب شخصیت ، تفاوت های فردی و نیاز های روانی طرف مقابل تنظیم نمایید
نکاتی را که بر زبان می آورید بیش از آنچه که تصور کنید میتواند پیام به دیگران منتقل کند و متقابلا شما نیز باید درصد دریافت پیام از دیگران بر آمده و به آن توجه کنید
چگونگی ایستادن و حرکت کردن شما، نشان دهنده طرز فکر شماست معمولا افرادی که از اعتماد به نفس کمی برخوردارند خمیده راه می روند
خودتان رابه دیگران معرفی کنید و نقطه نظرها ، احساسات ، عقاید و تجربیات خود را با آ نها در میان بگذارید وقتی در صحبت کردن پیش قدم می شوید پاسخ مثبت تری دریافت می کنید
لبخند نشانه دوستی ، گشودگی و تمایل شمابه صحبت کردن است وقتی لبخند می زنید نشان می دهید که برای طرف مقابل احترام قائل شده اید
به اشتباهات خود اعتراف کنید، به خصوص وقتی که اعمال و رفتار شما احساست فرد دیگری را جریحه دار کرده است
کلمات و عباراتی را به کار ببرید که بیانگر تفاهم و همدلی باشد و افراد را به تفکر آ زادانه هدایت کند  کاری کنید که دیگران شما را دوست و پشتیبان خود احساس کنند
همواره افراد را برای کارهای خوب و شایسته تحسین کنید .با قدردانی مراتب سپاسگذاری خود را اعلام کنید
فرا موش نکنید وقتی کم حرف می زنید ، کمتر دروغ می گویید ، کمتر مبالغه می کنید،کمتر انتقاد می کنید و همین موضوع شخصیت مثبت تری را در ذهن دیگران از شما ایجاد می کند که به صمیمیت شما بیشتر کمک میکند
اگر هنر برقراری ارتباط صحیح را آ موخته باشید ، نگرش منفی ، عدم اعتماد به نفس و کلیه احساسات منفی از شما دور می شود




< 1 2 3 4 5 >> >
Susa Web Tools