موسوی - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 68
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 543204




گالری تصاویر سوسا وب تولز



سه شنبه 93 اردیبهشت 16 :: 11:16 صبح ::نگارنده : موسوی

هر سه اصطلاح هوش تحصیلی، هوش اجتماعی و هوش اقتصادی، فقط ارتباط های زمینی انسان ها را در بر می گیرد و انسان های به کمال رسیده ای که از نظر تحصیلی، اجتماعی یا اقتصادی سهمی معمولی از زندگی دارند ولی از نظر معرفت، فهم و درک بالایی دارند را در بر نمی گیرد. هوش معنوی عبارت است از میزان فهم افراد از واقعیت زندگی و حقیقت امور. همچنان که پیامبر اعظم (ص) دعا می فرمایند: اللهم ارنی الاشیاء کما هی. خداوندا حقیقت چیزها را به من نشان بده.
هرچند از نظر هوش تحصیلی، هوش اجتماعی و هوش اقتصادی افراد فقط چند شماره با هم فرق می کنند و تاثیر آن در بهبود کیفیت زندگی نسبی است، هوش معنوی تاثیر ویژه ای در کیفیت زندگی دارد و زندگی را هدفمند و ارزشی می کند. هوش تحصیلی، اجتماعی و اقتصادی حرکتی زمینی دارند و مثل هر حرکت زمینی محدود است، اما حرکت در مسیر هوش معنوی ابعادی آسمانی و نامحدود دارد و جا برای رشد و توسعه در آن بسیار زیاد است.

هوش تحصیلی مربوط به ژنتیک انسان است و به صورت استعداد در ذات فرد نهفته است، اما هوش اجتماعی و هوش اقتصادی به دست آوردنی است و با آموزش و تفکر سرعت می گیرد. هوش معنوی نیز امری اکتسابی است و با ایمان افراد، ارتباط مستقیم است. به عبارت ساده تر هرچه ایمان فرد نسبت به خدای متعال بالاتر می رود، فهم او از واقعیت زندگی و اتفاقات زندگی نیز بالاتر می رود. تفکر و تدبیر در امور زندگی و آفرینش نیز دومین عامل افزایش فهم معنوی است.

 

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنیست آن بینی

گر به اقلیم عشق روی آری

 

همه آفاق گلستان بینی

آنچه بینی همان دلت خواهد

وانچه خواهد دلت همان بینی

 

دل هر ذره را که بشکافی

آفتابیش در میان بینی

 

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده لااله الاهو

 

فردی باهوش از نظر معنوی ممکن است در روابط عمومی و یا تجارت تلاش کند و بهره بالایی از هوش تحصیلی، هوش اجتماعی یا هوش اقتصادی داشته باشد، اما نگرش او به ارتباط های اجتماعی و اقتصاد بر اساس سود و زیان شخصی نیست، بلکه نگرش او به ارتباط های اجتماعی و درآمد زایی نیز مثل همه اجرای زندگی نگرشی خدا محور است. چون واقعیت زندگی و جایگاه خود در آفرینش را درک کرده است.

 

مثال والای هوش معنوی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که تلاش اقتصادی او مثال زدنی است و چاه های زیادی به دست مبارک خویش حفر کردندف اما هدف ایشان سود شخصی نبود و این کار را برای آبادانی شهر، بهبود سطح زندگی مردم، رسیدگی به فقرا و جلب رضایت خداوند متعال انجام دادند. نگرش ایشان به ثروت، نگاهی وسیله ای برای رسیدن به اهداف والای انسانی است و در نامه تربیتی خود به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام می نویسند، اگر مستمندی را یافتی که می تواند این بار را برای تو تا آخرت حمل کند، این بار را به او بده و از این فرصت استفاده کن.

بعضی از افراد باهوش اجتماعی بالا امروزه حصاری خود خواهانه به دور خویش می کشند و خود را در طبقه بالاتری از مردم می بینند، در حالی که فردی با هوش معنوی بالا، نگاهش به مردم به عنوان بندگان خدا نگاهی سرشار از احترام است و ملاکش در برتری افراد جایگاه اجتماعی نیست بلکه تقوا را ملاک انتخاب انسان ها در پیشگاه خدای متعال می داند.

امام رضا علیه السلام که نمونه بارز هوش معنوی بالا است، در زمان ولایت عهدی خود همه غلامان را سر سفره دعوت می کردند و با آن ها سر یک سفره می نشستند تا به ما نشان دهند مقام و منصب های دنیایی نگرش یک انسان به حقیقت رسیده را تغییر نمی دهد و مقام انسان ها در نزد خدای متعال به تقوای آنان است.

در بین دشمنان ائمه اطهار به افرادی با هوش سیاسی بالا برخورد می کنیم. معاویه نمونه بارزی از این افراد است که از نظر سیاسی فردی با هوش بالا است، ولی چون واقعیت جایگاه امام معصوم را درک نکرده، فاقد هوش معنوی است. پس هر گونه تدبیر و زیرکی مورد پسند دین مبین اسلام نیست و اسلام به تفکری احترام می گذارد که به دنبال حق و حقیقت باشد و ملاک انتخاب او رضایت حق تعالی باشد.



سه شنبه 93 اردیبهشت 16 :: 11:13 صبح ::نگارنده : موسوی

 

یکی از مسائل مهم در حوزه کسب‌وکار موضوع سرمایه‌های معنوی است. در سال‌های اخیر شواهد علمی فراوانی مبنی بر وجود هوشی با نام «SQ» یا هوش معنوی به دست آمده است.

این هوش در ارتباط با مسائلی است که ما به آنها اعتقاد داریم و نقش باورها، عقاید و ارزش‌ها را در فعالیت‌هایی که برعهده می‌گیریم، مدنظر قرار می‌دهد. محققان هوش معنوی را به شکل‌های متفاوتی تعریف کرده‌اند که تمام این تعاریف به مساله انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات، درس گرفتن از شکست‌ها، داشتن معنا و هدف در کارها و فعالیت‌ها، خلاقیت، نوآوری و توسعه سازمان و خودآگاهی اشاره می‌کنند. هوش معنوی زمانی خود را نشان می‌دهد که افراد بتوانند زندگی خود و تمام کارها و فعالیت‌هایشان را با معنویت تلفیق کنند. در واقع هوش معنوی ظرفیتی است برای پرسیدن سوالات غایی درخصوص معنای زندگی، ظرفیتی است برای ارتباطات بین افراد و جهانی که در آن زندگی می‌کنند. این هوش، توانایی به‌کارگیری ارزش‌ها و کیفیت‌های معنوی است؛ به‌طوری‌که منجر به ارتقای سلامت روحی و جسمی افراد شود. برای روشن‌تر شدن این مفهوم ابتدا به تعریف انواع هوش می‌پردازیم. هوش افراد به چهار نوع تقسیم می‌شود:

PQ یا هوش جسمانی یعنی توانایی استفاده از اشیا و کنترل ماهرانه بدن که بر اساس سیستم‌های عصبی مغز مشخص می‌شوند. در واقع این هوش ابتدایی‌ترین کانون توجه ما را به خود اختصاص می‌دهد.

 IQ همان هوش عقلانی است که مربوط به مهارت‌های منطقی، حل مساله ریاضی و مهارت‌های زبان شناسی افراد است که بیش از سایر هوش‌ها به‌عنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب می‌شود.

 EQ یا هوش عاطفی یا هیجانی هوشی است که به افراد کمک می‌کند تا به مدیریت و کنترل عواطف خود و دیگران بپردازند و تعیین کننده موفقیت حرفه‌ای و شخصی افرد است. این هوش به افراد در برقراری ارتباط با دیگران کمک می‌کند؛ اما آخرین لایه، مربوط به هوش معنوی یا SQ است که برخلاف هوش عقلانی(IQ) که امروزه در کامپیوترها هم مشاهده می‌شود و نیز هوش عاطفی(EQ) که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می‌شود، این هوش مختص انسان است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می‌شود. SQ در ارتباط با تمام چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم و منجر به حفظ تعادل فکری و آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با مهربانی و ملایمت می‌شود. می‌توان سطوح مختلف هوش را در یک هرم به صورت زیر نشان داد:

 

 

این هرم نشان‌دهنده این مساله است زمانی که یک نوزاد به دنیا می‌آید ابتدا بر روی کنترل بدن خود؛ یعنی PQ تمرکز می‌کند سپس مهارت‌های عقلایی و مفهومی او توسعه می‌یابند(IQ) و تمرکز اصلی در مدرسه بر روی همین نوع از هوش است؛ اما بعد از مدتی که افراد پی بردند که نیاز به بهبود روابط عاطفی و ارتباط با دیگران دارند، هوش عاطفی پر رنگ می‌شود و در نهایت SQ یا هوش معنوی زمانی مورد توجه قرار می‌گیرد که فرد به جست‌وجوی معنا و مفهوم زندگی خویش می‌گردد و از خود می‌پرسد «آیا این، همه آن چیزی است که وجود دارد؟» هوش عاطفی و معنوی با هم در ارتباط هستند. در واقع افراد برای رشد موفق هوش معنوی خود به برخی از پایه‌های هوش عاطفی نیازمندند؛ به عبارت دیگر درجه‌ای از خود آگاهی عاطفی و همدلی پایه و اساس مهمی برای رشد هوش معنوی است که منجر به آشکار شدن و تقویت آن می‌شود و تقویت هوش معنوی نیز منجر به تقویت و رشد بیشتر هوش عاطفی می‌شود.

 

مدیرانی که از هوش معنوی قوی‌تری برخوردار هستند، نسبت به تغییر، منعطف‌تر بوده و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند. این افراد از ذهنیت وفور برخوردارند؛ یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و نیاز به رقابت نیست. در نتیجه افراد در این گونه سازمان‌ها راحت‌تر به یکدیگر اعتماد می‌کنند، اطلاعاتشان را به مشارکت می‌گذارند، با همکاران و اعضای گروهشان هماهنگ می‌شوند، برای توانمند‌سازی یکدیگر تلاش می‌کنند و در موقعیت‌های تعارض از استراتژی‌های همکاری برد – برد استفاده می‌کنند.

چند اصل برای تشخیص هوش معنوی وجود دارد که شامل 1) خود آگاهی: آگاهی از آنچه باور دارم و آنچه عمیقا به من انگیزه می‌دهد. 2)زندگی در لحظه: 3) داشتن چشم‌انداز: اقدام براساس اصول و اعتقادات عمیق.4) کل‌گرایی: دیدن الگوهای بزرگ‌تر، روابط و ارتباطات و داشتن احساس تعلق. 5) شفقت: داشتن احساس همراه با همدلی عمیق. 6) تجلیل از تنوع: ارزش نهادن به افراد به خاطر تفاوت‌های آنها.7) استقلال داشتن: ایستادن در برابر جمعیت و ابراز عقاید خود. 8) تواضع: داشتن این برداشت از مکان واقعی خود در جهان: «حس بودن یک بازیکن در یک نمایش بسیار بزرگ‌تر.» 9) گرایش به درخواست‌های اساسی همراه با پرسیدن سوال چرا؟: نیاز به درک همه چیز و سپس رسیدن

 به پایین‌تر از آنها.


پاورقی‌ها

1-  Physical  Quotient

2-  Intelligence Quotient

3-  Emotional Quotient

4-  Spiritual Quotient

5-  Spontaneity

 

 

 




چهارشنبه 93 اردیبهشت 10 :: 8:51 صبح ::نگارنده : موسوی

مسائل جنسی از خصوصی ترین مسائل فرد در زندگی است. در فرهنگ ما و بسیاری دیگر از فرهنگ ها، غالبا زنان و مردان از بازگو کردن احساسات، نگرش ها و تمایلات جنسی خود بشدت امتناع می کنند و صحبت در این زمینه را برابر بی حیایی و قباحت فرد می دانند، حال چه برسد که دختر و پسر جوان بخواهند در این زمینه صحبت کنند.

    بسیاری از جوانان به تقلید از بزرگ ترها یا پیروی از عرف اجتماعی، ترجیح می دهند صحبت در این زمینه را به بعد از ازدواج موکول کنند؛ زمانی که شاید بهتر و راحت تر بتوانند صحبت کنند و خواسته های یکدیگر را بشنوند و درک کنند.

    آیا بعد از ازدواج، برای صحبت در این زمینه دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج، یکی از همسران متوجه شود که با دیگری در این باره توافق ندارد، راه حل چیست و چه باید بکند؟ آیا بعد از ازدواج، براحتی می توان به علت اختلاف در این زمینه، در انتخاب خود تجدیدنظر کرد و... .

    با توجه به فرهنگ جامعه ما، سخن نگفتن در این زمینه و مشخص نکردن نگرش ها و احساس های کلی درباره آن، امری طبیعی است، اما تجارب بالینی متعدد بسیاری از روان شناسان نشان داده است که این نگرش فرهنگی در عصر امروز چندان درست نیست. چه بسا بسیاری از زوجین به واسطه اتکا به این اندیشه فرهنگی و حیای افراطی متعاقب آن یا لزوم ندانستن پرس وجو در این باب، بعدها پس از شروع زندگی مشترک متحمل آلام بسیاری شده اند که در نهایت نیز فرار را بر قرار در زندگی ترجیح داده اند.

    برای پیشگیری از این گونه مشکلات، لازم است دختر و پسر جوان با رعایت نکات اخلاقی و اجتماعی با پرسش های کلی سودمند از جهتگیری های مثبت یا منفی کلی فرد در این زمینه شناخت بیابند و با آگاهی دست به انتخاب بزنند.

   کی درباره مسائل جنسی صحبت کنید؟?

    صحبت کردن درباره مسائل جنسی، باید در جلسات نهایی خواستگاری انجام شود. پس از آن که تحقیقات کامل شد و دو طرف رضایت خود را برای ازدواج اعلام کردند بهترین زمان است، اما به یاد داشته باشید در این کار باید حرمت خود و همسر آینده تان را نگاه دارید، اگرچه قصد ازدواج شما قطعی است، اما بدانید هنوز هم در معرض محک و سنجش از سوی فرد مقابلتان هستید.

    بنابراین با اشاره ای کوتاه طرف مقابل تان را متوجه این نکته کنید که تمایل دارید در این زمینه هم، صحبتی داشته باشید. پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه مواجه شدن با سوالات، چگونگی پاسخگویی به پرسش ها، علائم غیرکلامی قابل مشاهده هنگام پاسخگویی (شرم و حیا، سر به پایین انداختن، سرخ شدن، نگاه های تیز، خیره و...) فرد مقابل بسیار مهم است و شما را متوجه بسیاری از مواردی که شاید برایتان ناملموس بوده است، می کند. پس شما می توانید ارزیابی نهایی خود را سنجش این مولفه مهم زندگی قرار دهید.

    از آنجا که صحبت درباره مسائل جنسی بین دو نامحرم، جزو حرف های ممنوعه در این دوران است و یک تابوی اجتماعی قلمداد می شود، بهتر است صریحا درباره مسائل جنسی پرسش نکنید و خود را در معرض تهمت قرار ندهید. با یک پرسش مستقیم ممکن است فرد مقابلتان با خودش به قضاوت نادرست بنشیند و شما را اهل ارتباطات نادرست بداند که براحتی توانستید چنین پرسشی داشته باشید.

   این سوالات را بپرسید

    به طوری کاملا محترمانه و با الفاظ غیرمحرک سوالات خود را بپرسید. سعی کنید سوالاتی بپرسید که نگرش ها و جهتگیری های کلی فرد را مشخص کند. از وارد شدن به جزئیات مساله بپرهیزید. لازم است در حین پرسش به رفتار فرد مقابل توجه داشته باشید. اگر اصرار در پرداختن به جزئیات رفتار جنسی را در گفتار او مشاهده کردید، بسیار احتیاط کنید و دقت داشته باشید واکنش ها و نگرش ها، حساسیت ها و پرسش های جزئی می تواند نشانی از وسواس جنسی یا برخی از ویژگی های نامطلوب اخلاقی باشد.

   نمونه ای از سوالات قابل پرسش

    در دوران مجردی با نیازهای جسمی، جنسی و روحی و روانی خود چه می کردید؟

    شما درباره مسأله رابطه جنسی چه دیدگاهی دارید؟

    در مورد جایگاه مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری دارید؟

    چقدر در زندگی به رابطه جنسی بها می دهید؟

    چقدر در زمینه مسائل جنسی اطلاعات دارید؟

    از چه منابعی اطلاعات جنسی را دریافت کرده اید؟

    به نظر شما نقش اصلی زن/ مرد در رابطه جنسی چیست؟

    به نظر شما انتظارات زن و مرد از رابطه جنسی متفاوت است؟ چرا؟

    نظر شما در مورد جذابیت های جسمانی ـ جنسی همسر آینده تان چیست؟

    از روش های محبت کردن و عشق ورزیدن چقدر اطلاع دارید؟

    آیا خود را به لحاظ جنسی، فردی سالم می دانید؟

    چقدر با مشکلات جنسی و انحرافات جنسی آشنایی دارید؟

    انتظارات و سلیقه های جنسی شما چگونه است؟

    وجود فرزند چقدر برای شما ضرورت دارد؟

    نظر شما درباره زمان فرزنددار شدن چیست؟ آیا نظر خاصی دارید؟ چرا؟

    آیا حاضرید برای آگاهی بیشتر و دقیق تر از روش های جلوگیری از بارداری به متخصص زنان و زایمان یا متخصص مربوط مراجعه کنید؟

    آیا اصرار دارید که بلافاصله بعد از ازدواج فرزنددار شوید، چرا؟

    با پاسخ به این پرسش ها می توانید مانند دیگر ابعاد ارزیابی های خود، این مولفه مهم را نیز مورد بررسی قرار دهید و یک نمای کلی از رابطه جنسی و چگونگی آن در ذهن خود داشته باشید تا بعدها در زمان عقد آن را تکمیل تر کنید.

منبع : خانه روانشناسی




دوشنبه 93 فروردین 25 :: 11:5 صبح ::نگارنده : موسوی

 




دوشنبه 93 فروردین 25 :: 11:1 صبح ::نگارنده : موسوی

آموزش مسئولیت های اجتماعی در شهربازی کیدزانیا

شاید هنوز هم یادتان باشد که یکی از اولین موضوعات انشایی که بیشتر ما در کودکی نوشته ایم این بود: “در آینده می خواهید چکاره شوید؟”
جواب بیشتر ما دکتر،مهندس،خلبان و یا پلیس بود.اما چقدر خوب بود که در همان سنین یک روز در قبای شغل مورد نظر آینده مان ظاهر می شدیم تا از نزدیک با جذابیت ها،دشواری ها،محیط کار و مشتریان شغل آینده مان آشنا می شدیم .حتی اگر این امکان وجود داشت ضمن تجربه شغل مورد نظرمان حقوق نیز دریافت کنیم شاید علاقمندی مان نسبت به آن شغل بیشتر و یا شایدم در همان ابتدا دور آن شغل را برای آینده مان خط می کشیدیم.

تمام آنچه که گفته شد در محلی به نام کیدزانیا (Kidzania) فراهم شده است.کیدزانیا شهربازی جالب در دوبی مال است که خانواده ها همه روزه می توانند کودکانشان را برای تمرین پذیرفتن مسئولیت های اجتماعی به آنجا ببرند تا ضمن تفریح و بازی در آنجا به عنوان دکتر،مهندس،خلبان،پلیس و… کار کنند و حتی حقوق بگیرند.

کیدزانیا مانند یک شهر کوچک برای بچه هاست.این شهربازی بیشتر مناسب کودکان بالای 5 سال است.آن ها می توانند با پرداخت 125-95 درهم هزینه بلیط ورودی کلی در این شهر خوش بگذرانند.در کیدزانیا هر آنچه که ما در شهر واقعی با آن سر و کار داریم مانند : بانک ها،فروشگاه ها،خیابان ها،بیمارستان ها و….با ابعادی کوچکتر شبیه سازی شده است.

در ابتدا پس از پرداخت هزینه ی بلیط به کودک تان یک چک 50 درهمی داده می شود که باید آن را به بانک کیدزانیا ببرد و پول نقد دریافت کند.کارمندان این بانک نیز کودکانی هستند که علاقمندند تا به عنوان کارمند بانک کار کنند.سپس اگر کودک به رانندگی،خلبانی و یا آتش نشانی علاقمند است می تواند در پارک آموزش ببیند و گواهینامه دریافت کند.پس از دریافت گواهینامه می تواند سوار ماشین شده و به گشت و گذار در خیابان های شهر بپردازد و یا به عنوان راننده تاکسی در شهربازی کیدزانیا کار کند.حتی ممکن است در خیابان راننده های کودک با پلیس های کودکی برخورد کنند که از راننده می خواهد تا گواهینامه و مدارک شان را بررسی کند.

دختر بچه ها می توانند در کیدزانیا به آرایشگاه بروند و در آنجا موهایشان را توسط آرایشگرهایی که آن ها نیز کودک اند درست کنند،به آشپزخانه بروند و غذای مورد علاقه شان را درست کنند، و یا مانند یک خبرنگار یا هنرپیشه ظاهر شوند.

کودکان در شهربازی کیدزانیا می توانند تمام مشاغل اعم از: پزشک،پلیس،راننده تاکسی،خلبان،آتش نشان،گارسن ،آرایشگر و… را امتحان کنند و در ازای کارشان حقوق دریافت کنند.سپس می توانند حقوق دریافتی شان را در حسابشان در بانک کیدزانیا پس انداز کرده و یا آن را در فروشگاه های کیدزانیا خرج کنند.اگرچه این پول ارزش واقعی نداشته و تنها یک واحد پول تعریف شده خاص محل شهربازی کیدزانیاست.

پی نوشت: دولت ها همواره برای داشتن جامعه ای سالم و قانون مدار باید برنامه ای مدون برای آموزش شهروندانشان داشته باشند.اگر شهروندان یک جامعه از سنین پایین با قوانین و مسئولیت های اجتماعی آشنا شوند بدون شک این آموزش ها نهادینه تر شده و تاثیر آن در جامعه بمراتب بیشتر نمایان خواهد شد.پس چه خوب است که با راه اندازی مکان هایی مانند شهربازی کیدزانیا،پارک ترافیک و.. .قوانین شهروندی و مسئولیت های اجتماعی را از همانین سنین پایین به کودکانمان آموزش دهیم.
 منبع :Http://mec.ut.ac.ir/mod/forum/discuss.php?d=8754

و اینک ما در پروژه سیتی استار مشهد دست به این مهم زده ایم تا به کودکانمان کمکی کرده باشیم...که علائق خویش را بشناسند و همگام با استعدادشان برای آینده خویش  دست در دست والدین مهربانشان برنامه ریزی کنند...




دوشنبه 93 فروردین 25 :: 10:47 صبح ::نگارنده : موسوی

کودکان زیبایند ..همیشه....برای همه..... صداقت و پاکی شان زیبا تر ....و آرزوهایشان ناب ناب....آرزوهای کوچکی که برای خودشان بس بزرگ است...وحرفهای دلهای کوچک و پاکشان با بیان شیرین کودکانه شان،زیباترینند...


 امروز میخوام چند ارزو از ارزوهای کودکان رو براتون از کتاب ارزوهای بزرگ کودکان(نگار حقانی ذبیحی )  بیارم:


سارا (کلاس دوم):بهترین ارزوی من اینه که وقتی خواهرم به دنیا اومد اسمش رو سفید برفی بذاریم تا جادوگر بدجنس به او سیب سمی بدهد.


مریم(کلاس چهارم):من میخواهم دکتر مغز بشوم و شوهرم معلم دبستان باشد . اسمش علیرضا باشد و یک دختر اسمش سارا باشد و پسر اسمش سامان باشد. خودمم که مریمم و یک بچه کوچک داشته باشم و یک روز با خانوادم به پارک برویم که خوش بگذرد.با سپاس گذاری از شما


مجید(10ساله):من مجید هستم . ارزو دارم هرچه زودتر بزرگ شوم تا سربازی بروم و بعد گواهی نامه بگیرم و ماشین بخرم و کم کم یک خانه بخرم و یک مغازه باز کنم و بعد از چند روزی که کارم رونق پیدا کرد پدر و مادرم برای من به خواستگاری بروند تا پیروز شوم و بعد دوتا بچه ی با ادب داشته باشم و بچه هایم با شخصیت و با علم باشند و در تیم پیروزی باشند.


شبنم (کلاس سوم):من ارزو دارم که مادرم بچه دار بشود . و خاله ی من ازدواج کند . و بچه دار بشود.

خاله من وقتی ازدواج کرد شوهر خوبی گیرش بیاید. و تا وقتی که میخواست عروسی کند مادربزرگ من یعنی عزیز جونم انشاالله زبونم لال زبونم لال نمی رد و زنده باشد.

و مادر من هم تا وقتی خاله جونم ازدواج کرد بچه دار شود.تمام


(بی نام):من از خدا میخواهم که لتفن یک اقل درست حسابی به من بدهد تا من در حل کردن ریاضی گیر نکنم .مرسی


لادن:رج لب میخام.


اردلان :من ارزو دارم که خدا همه ی مردگان را به راه راست هدایت کند و همه زندگان همیشه زنده بماند.


ملیحه (کلاس سوم):من می خوام جام را از این جا اوز کنم و برم پیش لیلا دوستم و سر میز بنشینم




دوشنبه 92 بهمن 28 :: 1:27 عصر ::نگارنده : موسوی

یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم

یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم

یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست

یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی

یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ


فریدون مشیری




یکشنبه 92 بهمن 27 :: 1:47 عصر ::نگارنده : موسوی

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی دردمند را

شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده سر در کمند را

بگذار سر به سینه من تا بگویمت

اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمری است در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرام و روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب

بیمار خنده های توام بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب




یکشنبه 92 بهمن 27 :: 1:46 عصر ::نگارنده : موسوی

نه تو می مانی

نه اندوه

و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود ، قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم ، خواهد رفت

آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز

                                                    


نه تو می مانی

نه اندوه

و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود ، قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم ، خواهد رفت

آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز

تو به آیینه

نه

آیینه به تو ، خیره شده است

تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید

و اگر بغض کنی

آه از آیینه دنیا ، که چه ها خواهد کرد

گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف

بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش

ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است

ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن

تا خدا ، یک رگ گردن باقی است

تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده


سهراب سپهری




سه شنبه 92 دی 24 :: 12:17 عصر ::نگارنده : موسوی

... شما از پرتال آکاایران در سایت سرگرمی بخش مقالات سلامت قسمت رژیم لاغری-رژیم غذایی رژیم لاغری سریع رژیم چاق شدن- از راه هایی سریع برای کوچک کردن شکم بازدید می کنید امیدواریم بپسندید

راه,سریع,کوچک
این بافت چربی، برای بدن یک انبار انرژی است و بدن مازاد نیاز خود را در آن ذخیره کرده، در مواقع نیاز، از آن برداشت می کند. پس باید کاری کرد که بدن نیازمند انرژی بافت چربی شود.

شکم انسان از عضلاتی قوی پوشیده شده که نگهدارنده اماء و احشاء است. ورزش نکردن، انجام فعالیت های نشسته و مصرف کالری بیش از نیاز، موجب تجمع چربی در منطقه شکم می شود؛ در این صورت عضلات شکم، سفتی و حالت اولیه خود را از دست داده و شکل ظاهری اندام افتاده شده و چربی ذخیره ای شکم به حالت گره دار احساس می شود. به علاوه، تجمع چربی در منطقه شکم به خصوص در خانمها خطر ابتلا به دیابت و عوارض عروقی را چند برابر می کند.

برای از بین بردن چربی های اضافی شکم چه کنیم؟
این بافت چربی، برای بدن یک انبار انرژی است و بدن مازاد نیاز خود را در آن ذخیره کرده، در مواقع نیاز، از آن برداشت می کند. پس باید کاری کرد که بدن نیازمند انرژی بافت چربی شود. دریافت کالری کمتر و ورزش کردن، راه رسیدن به این مقصود است. البته اکنون با روشهای دیگری مثل جراحی نیز، این چربی ها را بر می دارند ولی اگر بتوانیم با ورزش، که سلامت عمومی بدن را به دنبال دارد، آن را از بین ببریم، مسلماً به جراحی نیازی نخواهد بود. ادعا می شود که کمر بندهای شوک دهنده با وارد کردن جریان های الکتریکی به چربی شکم موجب تجزیه آنها و قوی شدن عضلات شکم می گردد. در صورتی که تنها جریانهایی با قدرت ایمپالسهای مغز، موجب انقباض عضلات می شود و اگر چنین جریانی با این کمربند وارد شکم شود موجب یک انقباض دردناک خواهد شد. البته استفاده از وسایل ورزشی که موجب انقباض عضلات شکم شود، مفید است؛ اما ورزش کردن به تنهایی کافی نخواهد بود، چرا که کالری اضافی باز هم در شکم یا باسن ذخیره می شود. پس باید از خوردن شیرینی های خامه ای، تنقلات چرب مثل چیپس، غذاهای پر روغن و نان و برنج زیاد از حد پرهیز کرد.

یک ورزش مفید :
دراز و نشست از راحت ترین و مؤثرترین ورزش ها برای برطرف کردن چربی شکم است. با فشار زیادی که به عضلات شکم وارد می شد، این عضلات قوی شده و شکم به حالت اولیه باز می گردد. مدت ورزش چند روز یا چند هفته نیست بلکه باید آنرا مداوم انجام داد. تمرینات ورزشی در صورتی که به درستی انجام نگیرند، به کمر شما آسیب می رسانند.

طریقه درست انجام دراز نشست :
به پشت روی زمین نسبتاً نرمی بخوابید. پاها را خم کنید تا کف پایتان روی زمین قرار بگیرد، دستانتان را به روی سینه قرار دهید. ابتدا سر را بلند کرده و سپس شانه ها را به آرامی 30 تا 40 سانتی متر بالا بیاورید و دوباره بخوابید. بلند شدن بیش از این مقدار عضلات پای شما را به کار می گیرد. ده مرتبه پشت سر هم، این کار را انجام دهید. چند ثانیه استراحت کنید و ده مرتبه بعدی را انجام دهید. در ابتدا لازم نیست زیاد به خودتان فشار بیاورید، زمانی که احساس کردید، عضلات شکم شما قوی تر شده اند جسم سنگینی را در هنگام دراز نشست در دست، روی سینه بگیرید تا فشار بیشتری به عضلات شکم وارد شود.

ورزشهای تکمیلی دیگری که می توانید برای متناسب شدن شکم انجام دهید در ذیل ارائه شده است :
1 - چهار دست و پا روی زمین قرار بگیرید، یک پای خود را مستقیماً بلند کرده و در هوا نگاه دارید، از یک تا 5 بشمارید، سپس به حالت اول برگردید، از یک تا 5 بشمارید حالا پای دیگرتان را به همین صورت حرکت دهید و بشمارید. این عمل را چند بار تکرار کنید.

2 -  روی زمین بنشینید کف دستها را در طرفین بدن، روی زمین بگذارید و زانوها را خم کنید، در این حال با باسن خود جابجا شده به جلو بروید در حقیقت، سر بخورید. می توانید با دستها مچ پاها را بگیرید.

3 - به پشت روی زمین طاق باز بخوابید، دستها را باز کرده در طرف راست و چپ روی زمین دراز کنید حالا زانوها را خم کنید و همانطور که به هم چسبیده اند با هم اول به طرف راست زانوها را تا نزدیک زمین بیاورید، سپس به همین شکل به طرف چپ تا نزدیکی زمین حرکت دهید، این عمل را 10-15 بار تکرار کنید.

4 - بایستید و دست ها را به طرف جلو دراز کنید و در مقابل روی خود به لبه یک صندلی تکیه دهید حالا به تدریج و خیلی آهسته زانوها را خم کنید تا به صورت نشسته در آیید، سپس به آهستگی بلند شده و بایستید. این عمل را 5 تا 10 بار تکرار کنید.

5 - به روی شکم، روی زمین بخوابید، چانه خود را روی هرد و دست خود قرار دهید در حالیکه پاها را کشیده و دراز نگاه داشته اید، یک پا را تا آنجا که می توانید بالا بیاورید و در آن حالت نگهدارید، از یک تا 5 بشمارید و سپس پا را پائین بیاورید. حالا این عمل را با پای دیگرتان انجام دهید.

6 - چهار دست و پا روی زمین قراربگیرید، یک پای خود را مستقیما بلند کرده درهوا نگاه دارید و ازیک تا 5 بشمارید سپس به حال اول بازگردید و از یک تا 5 بشمارید اکنون پای دیگرتان رابه همین صورت حرکت دهید و بشمارید. این عمل را چند بارتکرارکنید.

منبع : پایگاه جامع اطلاع رسانی ایران سلامت



Susa Web Tools