همسرداری - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 89
بازدید دیروز: 44
کل بازدیدها: 539259




گالری تصاویر سوسا وب تولز



دوشنبه 91 مرداد 16 :: 11:10 عصر ::نگارنده : موسوی

آیا شما و همسرتان احساس می کنید که زندگی مشترکتان میل و رغبت و گرما و انرژی خود را از دست داده است؟ آیا اشتیاق و فضای رمانتیک رابطه ی خود را از دست رفته تصور می کنید؟ تصور بر این است که وقتی چند سال از زندگی مشترک دو نفر می گذرد، یک چنین حالتی بوجود می آید. اکثر زوج ها می گویند که در ابتدا رابطه ی آنها خیلی گرم و پر شور بوده است؛ اما چه اتفاقی افتاده؟ چه چیزی شور و هیجان ابتدایی را از آنها گرفته؟ پاسخ این سوال کاملاً ساده و قابل درک است.

در ابتدای رابطه طرفین در حال درک و یافتن خصوصیات یکدیگر هستند. آنها تمایل دارند که مرزها و محدوده های یکدیگر را شناسایی کنند. بیشتر زوج ها از زمانی که با یکدیگر آشنا می شوند، تا وقتی که با هم ازدواج می کنند، هیچ گونه رابطه ی جنسی با هم برقرار نمی کنند؛ اما آیا این امر بدان معناست که در دروران عقد هم نمی توانند به هیچ وجه یکدیگر را لمس کنند؟ اصلاً؛ این دقیقاً همان کاری است که در این دوران باید انجام دهند. آنها باید یکدیگر را لمس کرده و نوازش کنند. یکدیگر را در آغوش بگیرند و ببوسند. میل خود را نسبت به دیگری ابراز کنند، و به طرف مقابل نشان دهند که احساس زیادی نسبت به او دارند.

زمانیکه زوجین به مرحله ی معاشقه برسند، از تحریک پذیری بالایی نسبت به هم برخوردار خواهند بود. این مسئله به دلیل امری فرای شیمی مطلوب فی ما بین بوجود می آید و می توان گفت که بخش اعظمی از آن به دلیل نوازش کردن ها و در آغوش گرفتن ها بوجود می آید. دوران ابتدایی ازدواج سرشار است از حمام های آب گرم دو نفره و معاشقه های طولانی مدت. اما چرا پس از مدتی همه چیز ناپدید می شود؟

من تصور می کنم که دلیل اصلی این امر که میل و اشتیاق برای ارتباط جنسی پس از چندی در میان زوجین از بین می رود این است که شرکای جنسی دیگر برای هم جدید و باروح و پرنشاط نیستند.

زوجین دیگر مانند گذشته همدیگر را لمس نمی کنند، در آغوش نمی گیرند، و ناز و نوازش نمی کنند. به نظر می رسد که فقط به این خاطر به رختخواب می روند که ارضا شوند و هیچ چیز دیگر برایشان مهم نیست. آیا آنها فراموش کرده اند که ارگاسم تنها بخش ناچیزی از ارتباط جنسی است؟

رابطه ی جنسی به این دلیل در ابتدای آشنایی از جذابیت بالایی برخوردار است چرا که در آن نوازش و لمس کردن و در آغوش گرفتن زیادی وجود دارد. به این امور به طور کلی "پیش نوازی" اطلاق می شود؛ اما چقدر اتفاق می افتد که زوج هایی که برای 10 سال یا بیشتر با هم ازدواج کرده اند، چنین کارهایی را برای هم انجام دهند؟ اگر بخواهیم صادقانه به این پرسش پاسخ دهیم، باید بگوییم که به ندرت چنین اتفاقی روی میدهد. چقدر اتفاق می افتد که یکدیگر را در آغوش بگیرند و شیطنتت به خرج دهند؟ متاسفانه به ندرت.

اما جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد؛ شما اگر بیستمین سال زندگی مشترکتان را نیز می گذارانید این توانایی را دارید که اشتیاق و تمایلی که در ماه عسل داشتید را به زندگی خود بازگردانید! تنها چیزی که به آن نیازدارید قدری پیش نوازی است.

در حقیقت پیش نوازی بخش مهمی از یک ارتباط جنسی موفقیت آمیز را تشکیل میدهد. چیزی است که سبب می شود طرف مقابل بیش از پیش تحریک شود. حرکت کوچکی است که سبب می شود میل طرف مقابل به شما دو چندان شود. زمانیکه فقط به بستر رفته و همه چیز را با مقاربت شروع کنیم، نباید انتظار باشیم که تحریک شویم و به اوج لذت جنسی دست پیدا کنیم. این امکان وجود دارد که برخی از افراد حتی موفق شوند به ارگاسم نیز برسند، اما باید نیمی از وقت خود را صرف تحریک کردن خود و طرف مقابل بکنند.این کار فاصله زیادی با یک معاشقه ی رمانتیک دارد.

ما اگر ارتباط جنسی خود را با قدری پیش نوازی بیامیزید، آنوقت پیش از مقاربت هر دو نفر به مرحله ی تحریک شدگی می رسند. هر دو نفر آماده هستند، تمایل دارند و به اندازه ی کافی برانگیخته شده اند. این امر سبب می شود رابطه بهتری را برقرار کرده و هر دو نفر رضایت بیشتری را از ارتباط خود احساس کنند.

پیش نوازی چیزی نیست که حتماً لازم باشد آنرا قبل از ارتباط جنسی شروع کنید. پیش نوازی را حتی می توانید صبح شروع کنید، حتی اگر تا پایان شب نتوانید رابطه ی جنسی برقرار کنید. به خاطر داشته باشید که همان نوازش ها، در آغوش گرفتن ها و بوسه های کوچک هستند که تمایل و برانگیختگی زیادی در طرف مقابل ایجاد می کنند. خوب شروع کنید و حتی زمانیکه در حال تماشای فیلم هستید دستتان را بر روی پای معشوقه تان بگذارید. بوسه های آرام و لطیف از او بگیرید و کمی شیطنت کنید و یا حتی خیلی زیاد... فقط فراموش نکنید که مهمترین قسمت یک رابطه جنسی رضایت بخش، چیزی نیست جز.... پیش نوازی!




دوشنبه 91 مرداد 16 :: 11:3 عصر ::نگارنده : موسوی

رابطه جنسی یکی از ابعاد ارتباطی بین زن و مرد می باشد( بعد اقتصادی،بعد عاطفی ، بعد فکری، بعدجنسی) و مساله عجیب و غریب و چندش آوری نیست که خانواده ها نسبت به آن بی توجه باشند. متاسفانه بسیاری از خانواده ها در آموزش این مسئله به فرزندان خود کوتاهی می کنند.


2- خانمها توجه کنند رابطه جنسی یک قسمت از رابطه زن و مرد هست و قسمت شروع هم می باشد پس راجع به آن واقع بین باشیم . آقایان هم توجه کنند که رابطه جنسی تنها رابطه بین زن و مرد نیست .

3- ارتباط جنسی یک رفتار است ولی پانتومیم نیست و ما باید در این ارتباط هم، از کلام و بیان استفاده کنیم و به طرف مقابلمان بگوییم و از او بشنویم که ما برای یک ارتباط لذت بخش به چه چیزی نیاز داریم.

4- باورهای غلط را در مورد رابطه جنسی که از بچگی در ذهن ما نقش بسته با مطالب جدید علمی عوض کرده و رابطه جنسی لذت بخش را به رابطه جنسی خرافاتی تبدیل نکنیم.

5- هیچوقت از رابطه جنسی به عنوان سلاح استفاده نکنیم (گاهی مردها رفتاری از خود بروز می دهند که بعضی از زنها فکر می کنند که رابطه جنسی یک اسلحه در دست آنهاست . و از رابطه جنسی برای رسیدن به بعضی از خواسته های خود استفاده می کنند) البته شاید این کار در ابتدا مفید به نظر برسد ولی اثرات تخریبی آن در آینده نزدیک تمام ابعاد زندگی را در بر خواهد گرفت.

6- برای یک رابطه جنسی موفق باید اضطرابها و ترسها کنار گذاشته شوند: مهمترین آنها ترس از بچه دار شدن است این ترس می تواند به صورت کاهش لذت جنسی، عدم لذت جنسی در زن، انزال زودرس و بسیاری مشکلات دیگر بروز نماید . توجه شود که بر خلاف عقیده عوامانه با بچه، هیچ مردی را نمی شود به زندگی پایبند کرد اینکه می گویند تا ازدواج کردی بچه دار شو کاملاً تحریف شده است . باید اجازه داد وجوه مختلف ارتباطی بین زن و مرد (با چاشنی رابطه جنسی لذت بخش) آرام آرام مستحکم شود .

7- خانمها معمولاً نگران شب زفاف هستند. مسائلی از قبیل : آیا درد دارد؟ آیا خون دارد؟ و غیره . پس آقایان بدون توجه به خرافات شب اول زندگی مشترک را به رضایت همسر خود اختصاص دهند و سعی نکنند با زور و فشار و اذیت اهداف از پیش تعیین شده خود را دنبال کنند چه بسا همین مسئله عواقب وخیمی را در زندگی آینده آنها پیش می آورد(پس لذت برای شبهای دیگر و رضایت برای شب اول )

8- ارتباط جنسی تنوع زیادی دارد و هیچ ارتباطی به شرط رعایت بهداشت آن، از نظر علمی و حتی شرعی مضر نمی باشد . پس زن و مرد با مشورت هم همه ارتباطها را می توانند امتحان کنند و آنها را که لذت بخش تر است ادامه و بعضی ها را متوقف کنند. فهمیدن اینکه طرف مقابل از چه چیزی لذت می برد یک هنر است و زن و مرد هر چه هنرمندتر باشند زندگی خوب و لذت بخش تری خواهند داشت. نوازش سینه ها ، لمس با زبان ، نوازش رانها ، لمس کلیتوریس، لمس نقطه g ، ارتباط دهانی وبسیاری مسائل دیگر ... پس خانمها و آقایان سعی کنند سفرهای اکتشافی در طرف مقابل خود داشته باشند .

9- کانال واژن ، حفره ای روی هم خوابیده می باشد که بعد از ازدواج طول و قطر آن با آلت تناسلی همسر تطابق پیدا میکند پس آقایان وخانمها استرس کوچکی و بزرگی آلت را از خود دور کنند و به نکات دیگر و مهمتر ارتباط جنسی توجه کنند.

10- برعکس آقایان که معمولاً فقط از طریق نزدیکی به اوج لذت جنسی می رسند خانمها از طرق دیگر مثل لمس و غیره هم می توانند به این امر برسند این را از بابت این گفتم که آقایان همیشه در استرس این نباشند که آیا خانم هم مثل من لذت می برد و چکار کنیم که با هم به اوج برسیم (خصوصاً در اول ازدواج معمولاً این امر شدنی نیست) و به تدریج شاید عملی شود . ولی آقایان می توانند حتی بعد از اینکه خود به اوج لذت رسیدند با ادامه دادن مطالب پیش گفته راه رسیدن خانم به نقطه اوج را فراهم نمایند.و دست آخر اینکه رابطه جنسی زیاد و مکرر با همسر هیچ عارضه ای ندارد و روی قوای جسمانی و سلامتی فرد نه تنها مضر نیست بلکه بسیار هم مفید می باشد به شرط اینکه به رابطه جنسی به عنوان یکی از ابعاد بسیار مهم زندگی نگاه شود. استفاده از تریاک، مواد نیروزا و غیره هیچ اثر مثبتی بر روی رابطه جنسی ندارد و در آینده صدمات برگشت ناپذیری را سبب خواهد شد ، پس بهتر است هر مشکلی در معاشقه پیدا کردید سریعاً به پزشک خود اطلاع داده و درمان متناسب را بگیرید. و هیچوقت رابطه جنسی را مسئله بی اهمیت تلقی نکنید.




دوشنبه 91 مرداد 16 :: 11:1 عصر ::نگارنده : موسوی

در اوایل سده 70 متخصصانی بر این عقیده بودند که اغلب مشکلات جنسی منشأ فیزیکی دارد. در این بین پزشکان پی بردند که تقریبأ فقط نیمی از مردان، ناتوانی جنسی، دلایل فیزیکی و مشکلات عملکردی دارند که حداکثر بخشی از این مشکل را می توان بدان اختصاص داد. ولی لااقل نیمی ازآن هم مربوط به مشکلات روانی است. در این جا متخصصان مواردی را به شما توصیه می کنند:

1- برای خود زمان لازم را در نظر بگیرید.

یا بهتر بگوییم به خود وقت بدهید! هر چه مردان پیرتر می شوند، به همان نسبت زمان بیشتری را جهت رسیدن به اوج لذت جنسی نیاز دارند. این مطلب را دکتر باوم اظهار می دارد. در مردان در سنین 18 تا 20 سالگی جهت رسیدن به درجه شهوانی فقط یک ثانیه وقت نیاز است، زمانی که آنان به سنین بین 30 تا 40 سالگی می رسند، این زمان تا یک یا دو دقیقه افزایش می یابد. یک مرد 60 ساله زمانی بیش از دو دقیقه وقت نیاز دارد و این بدان معنا نیست که او ناتوان شده است بلکه فقط کمی بیشتر زمان نیاز دارد. زمان بین خروج انزال تا رسیدن به حالت شهوت دوباره، در مردان مسن و پیر به تدریج با افزایش سن، افزایش می یابد. در بعضی از مردان در سنین بین 60 تا 70 سالگی می تواند حتی تا یک روزهم طول بکشد که دوباره قادر به رسیدن به اوج تمتع نهایی باشند. لذا دکتر باوم می گوید: «این امردر نزد مردان یک نتیجه کاملأ نرمال و طبیعی است».


2- تصورنمی کنید که مربوط به دارویی باشد که درحال حاضرمصرف می کنید؟

خوب وارسی کنید که آیا مربوط به دارویی نیست که در حال حاضرمصرف می کنید؟ همان دارویی که اخیرأ پزشک به شما تجویز کرده است . شاید مربوط به آن باشد؟ داروهایی که از مشتقات آنتی هیستامینها هستند یا داروهای مدر یا ادرارآور یا قرص های ضد افسردگی یا انواع آرام بخشها می توانند دلیلی بر مشکل به وجود آمده شما باشند. اما از این مسأله هم غافل نشوید که مصرف هر کدام از این داروها تأثیر به خصوصی روی هر فرد دارد. در این بین باید دانست که بیش از 200 نوع دارو وجود دارد که می تواند صدمه جدی روی توانایی جنسی فرد وارد آورد. «عدم توانایی جنسی» مردان که ناشی از مصرف این نوع داروهاست، عملأ ‌حدود 50 نوع آن روی مردان ثابت شده است. این ها تمامأ بیانات دکتر باوم است. یک سری مطالعات در این زمینه از سوی مرکز خبرنگاری پزشکی در امریکا، حاکی از آن است که عدم توانایی جنسی روی 188 نفر از مردان تحت آزمایش نشان داده شده است که 25% آنان بر اثر مصرف این گونه از داروها بوده است. چنانچه به داروی مصرفی خود تردید دارید، حتمأ در این مورد از پزشک داروخانه سؤال کنید شاید لازم باشد که مقدارآن را کاهش دهد یا کلأ نوع دارو را عوض کند. خودتان به تنهایی تصمیم نگیرید، بلکه از پزشک کمک بخواهید.

3-مراقب مصرف انواع مواد مخدر ها باشیم.

« دکتر ریچارد . اف. برگر» متخصص مجاری ادراری در مورد مصرف انواع مخدرها اخطار می دهد که قطعأ مصرف این گونه مواد مانند: کوکائین، ماری جوانا، تریاک، هروئین‌،‌ مورفین، آمفامین و باربی تورات به قدرت باروری و توانایی جنسی مرد آسیب جدی می زند.

4- تا جایی که امکان دارد از مصرف الکل خودداری کنید.

شکسپیر در نمایشنامه «مکبث» معروف خود در مورد الکل چنین می گوید: «الکل تقاضا را افزایش می دهد اما شرایط جسمانی را کاهش می دهد» و توضیح می دهد که الکل یک تأثیر تبخیر کننده بر روی ارگان جنسی دارد و بدین وسیله درست برعکس آن چیزی که شما طلب می کنید، رفتار می کند. نوشیدن دو لیوان مشروب الکلی در یک پارتی شبانه کافی است تا شما درست و حسابی به دردسر بیفتید. نوشیدن الکل در درازمدت حتی می تواند بر روی هورمونهای جنسی صدمه زیادی بزند. «افراد معتاد به الکل یا همان الکلیها بدین وسیله دستگاه کبد وسیستم اعصاب خود را کاملأ‌ مختل می سازند». این اظهارات دکتر براون است . حتی براثر بد کاری سیستم عصبی گاهی جنس نر، هورمون ماده ترشح می کند. (مرد هورمون زنانه در بدن خود تولید می کند). معذالک جهت عدم مشکلات عملکردی به دستگاه تناسلی واجب است که تستهای صحیحی انجام پذیرد.

5- جریان خون در وریدها و سرخ رگها و رگهای خونی دستگاه تناسلی

دکتر ایروین گلد اشتاین اظهار می دارد: «آلت تناسلی مرد یک ارگان حاوی بسیاری از رگهای خونی است، لذا موادی که بر اثر تجمع در رگها یاعث تنگی عروق می شوند، مثل کلسترول و انواع چربیهای دیگر درموادغذایی، مانع از آن می شوند که خون به راحتی در رگهای خونی آلت تناسلی جریان داشته باشد. در بسیاری از مردان 38 سال به بالا دیده شده است که دچار گرفتگی عروق هستند که نهایتأ ‌به ناراحتی دستگاه تناسلی آنان ختم می شود. از این رو به این مسأله دقت کافی مبذول دارید که چه غذاهایی مصرف می کنید. مصرف بیش از حد کلسترول احتمالأ یکی از عوامل اصلی در عدم کامیابی جنسی به شمار می رود». به نظر می رسد که عملأ به قدرت جنسی آسیب جدی می زند وهر چه بیشتر از توانایی آن می کاهد .

6- هرگز سیگار نکشید.

مطالعات پزشکی در این زمینه ثابت کرده است که نیکوتین موجد در سیگار باعث گرفتگی و تنگی عروق می شود .این مطلب را دکتر باوم بیان می کند. محققان همگی متفق القول هستند که نیکوتین درجه شهوانی را محاصره می کند، از این طریق که از شل شدن و رها شدن عضلات دستگاه تناسلی جهت رسیدن به اوج لذت جنسی، ممانعت به عمل می آورد.

7- سعی کنید جهت ایده آل کردن اندام خود اقدام کنید.

آیا شما معتقدید که باید چند کیلویی از وزن خود کم کنید؟ یا دوست دارید کاراته بازی یاد بگیرید؟ یا برنامه ریزی ورزشی جهت کنترل وزن خود درنظر گرفته اید؟ حتمأ این کار را بکنید! هرچقدرانسان از اندام ظاهری خود راضیتر باشد به همان نسبت برایش آسانتر خواهد بود که یک ا رتباط جنسی با جنس مخالف برقرارکند». اینها تمامأ بیانات دکترپیل جیمز گلدبرگ است.

8- از انجام ورزشهای سنگین پرهیز کنید.

وقتی که شما زیاد ورزش می کنید، مواد مخدر طبیعی بدن شما یا همان «زهربدن» تحریک و تهییج می شود زهر بدن یا همان اندورفینها. ما دقیقأ‌ نمی دانیم که عملکرد این گونه مواد در بدن چگونه است اما به نظر می رسد که احتمالأ در ترشح اندوروفینها باعث کاهش میل جنسی می شود و باعث می شود که فرد دیرتر به درجه تمتع نهایی برسد. اینها اظهارات دکتر گلدبرگ است. او ادامه می دهد: «در یک معیار عقلایی، ورزش جسمانی باعث سلامتی بدن می شود و نه بیشتر از حد آن زیرا تا یک درجه معین بدن می تواند ازخودش محافظت کند و اضافه آن را بر علیه خود پس می زند».

9- هنگام بیماری یا درد از برقراری رابطه جنسی بپرهیزید.

«هنگام درد یا روی هم رفته بیماری، بدن از همان زهر طبیعی خود تولید می کند». دکتر گلد برگ معتقد است که: «ترشح این مواد می تواند هرگونه تحریکات جنسی را به حداقل برساند و درست برعکس، می شود آن کاری راکه دلتان می خواهد می توانید انجام دهید. بنابراین بهتر است ابتدا درد خود را تسکین دهید و منتظر بهترین فرصت بمانید».

10- تا آن جا که می توانید از هیجانات اضافی و تنشهای خود بکاهید.

سعی کنید اندام خود را کاملأ رها کنید و بدنتان را در آرامش مطلق نگه دارید، آرامش جسم، فوق العاده دراین امراهمیت دارد. چرا؟ زیرا دستگاه عصبی انسان بر بدن حاکم می شود، اندام «هشدار آمادگی» را دریافت می کند. در این هنگام ترشح آدرنالین بدن را آماده جنگ و گریز می کند. سپس توسط تکانه های عصبی جریان خون از دستگاه های گوارشی به سمت عضلات دستگاه تناسلی هدایت می شوند. «کمی حالت عصبانیت و ترس در این بخش از سیستم عصبی در جریان است». دکتر باوم اظهار می دارد: «در بعضی از مردان ترس از عدم موفقیت و کامیابی جنسی به قدری شدید است که در این حالت بیش از حد نرمال آدرنالین ترشح می کند و این کاملأ برعکس چیزی است که آنها جهت رسیدن به درجه نهایی کامیابی جنسی نیاز دارند». به هرجهت بخش پاراسمپاتیک دستگاه عصبی باید چیره دستانه عمل نماید، علائم هشدار دهنده ای که از راه عصب انتقال داده می شوند، سیاه رگها، سرخ رگهای بیضه را گشاد می کنند و بدین وسیله باعث می شوند که خون در آنها سریعتر و آسانتر جریان یابد.

11- برای یک بارهم که شده امتحان کنید.
آلترناتیو دیگری برای خود در نظر بگیرید تا به آرامش جسمی وروحی برسید .یکی از این آلترناتیوها این است که سعی کنید همگام با خود، همسرتان را نیز از لحاظ شرایط روحی و جسمانی آماده کنید تا هردوهمزمان به درجه کامیابی برسید با یکدیگر عشق بازی کنید و یکدیگر را به وجد آورید بدون این که مطلقأ به طور مداوم به رسیدن درجه تحریک پذیری اندیشه کنید. دکتر گلدبرگ بیان می کند: «در ارگان جنسی غشاء پوست خارجی روی آلت تناسلی مهمترین نقش را ایفا می کند و نه خود آلت تناسلی. لذا خودتان را وابسته به این مسأله نکنید که آلت شما چگونه واکنش نشان می دهد، بلکه ذهن خود را با تمام اندامتان به آن مسأله معطوف گردانید».

12- از مصرف مواد محرک پرهیز کنید.

مصرف تمامی مواد محرک زا از کافئین گرفته تا مشتقات این مواد در کولاها و یا شکلاتها باعث می شود که تقاضای جنسی کاهش یابد. چرا که مصرف این مواد باعث سفتی عضلات دستگاه تناسلی می گردد. «مهمترین مسأله رابطه جنسی این است که بدن کاملأ رها و آزاد باشد». ‌اینها بیانات دکتر گلدبرگ است. او ادامه می دهد: «‌مصرف این مواد، تأثیر به سزایی در کل سیستم بدن دارد این مواد به خصوص برعضلات اندامهای جنسی ای که جهت تحریک پذیری به خصوص باید کاملأ رهاباشد، تأثیر گذاراست».

13- از قبل برای خود برنامه ریزی کنید.

وقتی که می خواهید آن کاری که دوست دارید را انجام دهید، قبل از آن که به این مسأله بیندیشید که چه کاری می توانید بکنید یا چه امکان دوم دیگری در اختیار دارید چنانچه اندامتان را نمی توانید با خود فیکس کنید، آسانترآن است که هرچه بیشتر از توانایی جنسی خود بهره مند شوید.

14- سعی کنید هرچه بیشتر با همسر خود گرم بگیرید و دراین باره صحبت کنید.

نگذارید که هیجان و شوق در اتاق خوابتان براثر سکوت از بین برود شما دونفر می توانید فکرکنید و دریابید که مشکل کجاست. آیا استرس در مکان شغلی باعث شده تا نتوانید در اتاق خواب کاملأ کامیاب باشید یا همسر شما نگران کودک بیمارتان است؟ یا یک مسأله پیچیده و سختی پیش آمده است که هردو نفر از حل آن عاجز مانده اید؟ در هر حال شما باید در مورد آلترناتیو خود (امکان دوم خود) صحبت کنید شاید مایلید که رابطه جنسی را به نوع دیگری امتحان کنید یا یک چیز نو دیگر را؟ شاید هم لازم باشد روش عشق بازی خود را کمی تغییر دهید؟ صرفأ رسیدن به درجه ارضاء کامل جنسی را هدف نهایی خود قرار ندهید چه ‍برسید چه نرسید، نگذارید که از طریق این مزاحمتهای روحی آن حالت شهوانی بودن در شما خراب شود!




پنج شنبه 91 اردیبهشت 28 :: 7:35 عصر ::نگارنده : موسوی

نامه اول

ای  عزیز!
راست می گویم.من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام.
قلمم را دیده ام چنان که گویی بخشی از دست راست من است؛ و کاغذ را.من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام.
من اینجا «من» را دیده ام -که اسیر زندان بزرگ نوشتن بوده است،همیشه ی خدا، که زندان را پذیرفته، باور کرده، اصل بودن پنداشته، به آن معتاد شده، و به تنها پنجره اش که بسیار بالاست دل خوش کرده...
و آن پنجره تویی ای عزیز!
آن پنجره ، آن در، آن میله ها، و جمیع صداهایی که از دور دستها می آیند تا لحظه ای، پروانه وش، بر بوته ی ذهن من بنشینند، تویی...این ، می دانم که مدح مطلوبی نیست
اما عین حقیقت است که تو مهربان ترین زندانبان تاریخی.
و آنقدر که تو گرفتار زندانی خویشتنی این زندانی، اسیر تو نیست-
که ای کاش بود در خدمت تو، مرید تو، بنده ی تو...
و این همه در بند نوشتن نبود.
اما چه می توان کرد؟
تو تیماردار مردی هستی که هرگز نتوانست از خویشتن،بیرون بیاید
و این، برای خوب ترین و صبور ترین زن جهان نیز آسان نیست.
می دانم.
اینک این نامه هاشاید باعث شود که در هوای تو قدمی بزنم
در حضور تو زانو بزنم سر در برابرت فرود آورم و بگویم: هر چه هستی همانی که می بایست باشی،و بیش از آنی،و بسیار بیش از آن.به لیاقت تقسیم نکردند؛ و الا سهم من،در این میان،با این قلم،و محو نوشتن بودن،سهم بسیار ناچیزی بود: شاید بهترین قلم دنیا،اما نه بهترین همسر دنیا... 

 

 

گزیده ای ازکتاب« چهل نامه کوتاه به همسرم » نوشته مرحومنادر ابراهیمی  با این امید که در زندگی « تازه همسران » ی کهخواننده آن می باشند راه گشا باشد

مشخصاتکتاب:
نام:چهل نامه کوتاه بههمسرم
نویسنده:نادرابراهیمی
   تلفن تهیه   کتاب: 2222204




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:42 صبح ::نگارنده : موسوی

در ارتباط بین زن و شوهر، نوع ادراک یا تفکر هر یک، بر رفتار و درک متقابل تأثیرگذار است. «من» مدیر داخلی شخصیت هر فرد است که غرایز، واقع بینی، وجدان، ادراک و مهارت‌های مختلف را دارد.
طبق تعاریف، در درون هر فرد حالت‌های متفاوتی وجود دارد که موقعیت‌ها آن را به وجود می‌آورند:
کودک: افراد در هر سنی در درون خود یک پسربچه یا دختر بچه با ویژگی‌های لذت‌جویی، شیطنت، تخیل، کنجکاوی، دمدمی مزاجی و... را دارند.
والد: از لحاظ شخصیتی این حالت بعد از کودک فرد رشد می‌یابد. حس مسؤولیت پذیری، وجدان، حمایت، قانون‌مندی و... از ویژگی‌های این حالت است.
بالغ: رفتارمنطقی، واقع‌گرایی، نوآوری و خلاقیت و... از جمله خصوصیات این موقعیت است. این حالت تنظیم کننده‌ی «کودک» و «والد» است.
در موقعیت‌های مختلف زندگی زناشویی، بروز رفتاری صحیح و سالم نشانه‌ی وجود حالت بالغ است ولی این موضوع دلیلی برای سرکوب حالت «کودک» و «والد» نیست. فرض کنید برای برگزاری میهمانی ساده‌ای زن و شوهر تعداد مشخصی مهمان را دعوت کرده و به همان اندازه نیز امکانات لازم را جهت پذیرایی فراهم نموده‌اند. در روز موعود زن یا مرد چند نفری را به تعداد میهمانان اضافه می‌کند. در چنین شرایطی ممکن است یکی از رفتارهای زیر از سوی یکی از آن‌ها بروز پیدا کند:
حالت اول: به محض اطلاع از موضوع، یکی از طرفین استیصال و درماندگی خود را از برگزاری برنامه بیان نموده و با عنوان نمودن این مطلب که نسبت به نظر او بی‌توجهی صورت گرفته و تمام زحماتش دو برابر خواهد شد شرایط سختی را برای خود و همسرش ایجاد می‌کند. این همان حالت «کودک» در شخصیت فرد است که او را از بروز رفتاری صحیح دور می‌نماید.
حالت دوم: دیدگاه یکی از طرفین نسبت به دیگری این است که وی مسؤولیت پذیر نبوده و بدون هماهنگی و برنامه‌ریزی شرایط غیرعادی را به وجود آورده است و حتی این مورد را به سایر مسائل و موارد دیگر تعمیم می‌دهد و با گفتن:«تو کلا آدم مسؤولیت پذیری نیستی.» طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می‌دهد. حالت «والد» نگاه از بالاست. نگاهی که نظم و قانون را در کلیه مسائل می‌طلبد.
حالت سوم: اضافه نمودن به امکانات پذیرایی و حفظ خونسردی و درایت در انجام صحیح امور، بهترین حالتی است که فرد می‌تواند در چنین شرایطی داشته باشد. در این حالت فرد با حفظ آرامش و قبول شرایط، رفتاری منطقی را بروز می‌دهد. حالت «بالغ» و رفتار بالغانه؛ منطق و اساسی واقع گرا دارد و زمانی می‌توان بر موقعیت‌های احتمالی و اتفاقی فائق آید که از دو حالت «کودک» و «والد» ترکیبی سالم به وجود آمده باشد.
در اکثر روابط زناشویی، حالت اول و دوم بیشتر به چشم می‌خورد. زوجین جوان با شناخت شخصیت‌های فردی هر یک و قبول تفاوت‌های فردی می‌توانند در حل مسائل به یکدیگر کمک نمایند. درک خواسته‌های همسر و برآوردن نیازهای او کار دشواری نیست. کیفیت زندگی زناشویی زمانی بالا می‌رود که رفتار بالغانه به عشقی بالغانه تبدیل شود و ویژگی عشق بالغانه عبارت است از: آرمان‌گرایی، میل وافر به باهم بودن، رفتار دوستانه، خشنود کردن همسر و... .

 




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:41 صبح ::نگارنده : موسوی

ساختار زندگی انسان یک ساختار اجتماعی است. هر انسانی در جمع افراد متولد می‌شود و به طور طبیعی دارای پدر و مادر است. دورانی را طی می‌کند و روزی خود نیز پدر یا مادر می‌شود. از ابتدا در نقش کودک ظاهر می‌شود و در اجتماع نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کند. این چرخه برای نسل‌های بعدی تکرار می‌شود. هر انسانی در هر نقشی از خود اثری بر جای می‌گذارد. در دوران کاری خود سبکی برای کار دارد و تاثیری از خود بر جای می‌گذارد. بسیاری از افراد در نقش‌های شغلی خود اثری ماندگار نمی‌گذارند و با پایان دوره کاری‌شان اثرشان از بین می‌رود؛ اما هر انسانی که نقش پدر و مادری را ایفا کرده باشد بعد از خود نقشی بر جای می‌گذارد که گاه نسل‌ها امتداد می یابد. لذا می‌توان گفت برای همه انسان‌ها نقش پدر و مادری ماندگارترین نقش در چرخه زندگی است.
قبل از آن که زوجی نقش پدر و مادری را برعهده بگیرند نقش همسری را عهده دار شده‌اند. بدون تردید ایفای درست این نقش و تشکیل خانواده‌ای منسجم و با بنیان محکم تاثیر بسیار زیادی در ایفای نقش پدر و مادری دارد. کودک زیر ساخت شخصیتی خود را از خانواده می‌گیرد و گاه چنان این نقش غالب است که در طی دوران زندگی، تاثیر افراد و اجتماع به سختی آن را تغییر می‌دهد. کودکی که احترام گذاشتن و حریم دیگران را رعایت کردن را از کودکی و در محیط زندگی خود آموخته است در ناخودآگاه خود این حریم را برای افراد قائل می‌شود و فردی که این مهارت را درکودکی نیاموخته باشد با تمام تقلای خود، گاه ناخواسته این حریم را خدشه دار کرده و از مشکلات ناشی از عدم توانایی در ارتباطات پایدار با دیگران رنج می‌برد.
زوجی که بنیان خانواده را تشکیل می‌دهند قبل از فرزند آوری باید فضای مناسبی را به لحاظ معنوی و روحی برای کودک خود آماده کنند. کودک آن‌ها تا روزی که در اجتماع زندگی می کند رفتار آن‌ها را در جامعه انعکاس می‌دهد و پس از فرزند آوری خود مولد نسلی مشابه خواهد شد. یک رفتار نامناسب می‌تواند تا نسل‌ها ادامه یابد و عقبه یا باقیات صالحاتی برای بنیانگذاران رفتار ایجاد کند. والدین به ویژه در حضور فرزندان باید به گفت‌وگو پرداخته و رفتار منطقی را به کودک خود آموزش دهند. باید مهرورزی را توشه زندگی فرزند خود کرده و بیاموزند که در یک فضای آکنده از محبت می‌توان بسیاری از خلاهای زندگی را نادیده گرفت. در دورانی که این نقش را درست ایفا کنند در دوران دیگر، فرزندان نیز، آن‌ها را از مهر خود بی نصیب نمی‌گذارند. رفتار مناسب والدین با یکدیگر و با فرزندان در دورانی دیگر از سوی فرزندان تکرار می‌شود و باز برای نسل بعدی تکرار می‌شود و این چرخه تا نسل‌ها ادامه می‌یابد.
والدین باید بدانند که رفتار آنان در خانواده بیش از هر جای دیگر اهمیت دارد زیرا نقشی پایدار از آنان بر جای می‌گذارد و آغاز چرخه‌ای است که تا نسل‌ها ادامه می‌یابد. شاید یک نقش اجتماعی اهمیت زیادی داشته باشد؛ اما ماندگاری نقش خانواده تا نسل‌ها ادامه دارد و ایفای این نقش و ایجاد یک چرخه سالم از اهم اولویت‌های زندگی زوجین باید باشد. کودک متولد می‌شود نقش کودکی را ایفا می‌کند از والدین می‌آموزد و روزی پدر و مادر می‌شود و آموزش می‌دهد و این چرخه تا نسل‌ها ادامه می‌یابد و رد این چرخ تا نسل‌ها باقی می‌ماند.




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:15 صبح ::نگارنده : موسوی

پس از عقد، زوجی که در دو محیط مختلف بزرگ شده و انتظارات متفاوتی از زندگی دارند و همچنین ممکن است تصویر متفاوتی از همسر رویایی نسبت به سیمای واقعی همسر خود داشته باشند، زندگی را آغاز می‌کنند. در این دوران به دلیل عدم استقلال زوجین و همچنین وابستگی و مراودات زیاد زوجین با خانواده‌های خود انعطاف پذیری کمتری ممکن است در زوجین دیده شود. هر فرد تحت تاثیر فرهنگ خانواده خود قرار دارد و وقتی این فرهنگ‌ها منطبق نباشد تعارض آغاز می‌شود. هر کدام از زوجین برای غلبه هنجار فرهنگی خود تلاش می‌کند و به دلیل ارتباطات توام زوجین با همدیگر از یک سو و با خانواده‌های خود از سوی دیگر، انعطاف زوجین کم می‌شود. در این دوران خانواده‌ها مستقیم یا غیر مستقیم برای غلبه هنجار فرهنگی خود در خانواده تازه شکل گرفته تلاش می‌کنند. در بسیاری اوقات حتی تشویق و توصیه‌های مستقیم در انعطاف ناپذیری فرزند خود ارائه می‌دهند و اضافه می‌کنند اگر این هنجار در این مرحله غلبه نکند دیگر فرصتی برای ظهور ندارد. در هر خانواده‌ای سال‌ها طول کشیده است تا طی چند نسل هنجاری شکل گرفته و پذیرفته شده است اما انتظار این است که فردی که تازه با این خانواده وصلت کرده طی چند ماه فرهنگ و هنجار خود را رها کرده و هنجار جدید را بپذیرد. همچنین از فرزند خود انتظار دارند هنجاری را که هنوز به آن عادت نکرده است، حمایت کند و با تمام قوا و با تعصبات نسلی و قومی نگذارد که این هنجار از دست برود. اما حمایت خانواده‌ها از فرهنگ خانوادگی می‌تواند آغاز تعارضی مخرب در زندگی زوج جوان باشد. این مشکل در دوران عقد در اوج قرار دارد زیرا زوج جوان هنوز در وابستگی و تعلق خانواده‌های خود قرار دارند. به نظر می‌رسد مهمترین مانع تفاهم در این دوران تفاوت‌های فرهنگی و دخالت خانواده‌ها در غلبه هنجار فرهنگی است.
در صورتی که زوج جوان با این مرحله و تعارض طبیعی آن آشنا باشند، میتوانند کمتر تحت تاثیر تعارضات قومی و نسل‌های قبل قرار گیرند. زوج جوان باید بدانند که مقدس‌ترین نهاد مستقل اجتماعی را تشکیل داده‌اند و می‌توانند برای قرار دادن هنجارهای متناسب با خودشان در این محیط برنامه‌ریزی کنند. بهتر است در این دوران نگاه‌های قومی و قبیله‌ای را کنار گذاشته و با گفت‌وگو سعی در یافتن هنجارهایی کنند که با آرمان‌های مشترک آن‌ها سازگاری بیشتری دارد. همچنین با مراودات و محبت‌های خود در حضور جمع به خانواده‌ها اعلام کنند که نهاد مستقل و محکمی تشکیل داده‌اند و خود می‌توانند در این فضا هنجار و فرهنگ مورد نظر خود را ایجاد کنند. همچنین نگرانی‌های خانواده‌ها را نسبت به فنا شدن فرد در فرهنگ غیر از خانواده برطرف کنند.
زوج جوان باید بدانند که هر فرد با دیگری تفاوت دارد و همنشینی این افراد با هم نیز نهادهای متفاوتی به وجود می‌آورد. لذا باید بدانند کلیشه واحدی به عنوان بهترین هنجار برای خانواده آن‌ها وجود ندارد و در نهایت این زوج جوان هستند که باید به تدریج هنجارهای مورد پذیرش خودشان را تدوین و بهینه سازی کنند و همچنین باید بدانند برای تثبیت یک هنجار گاه سال ها زمان لازم است و تا تثبیت هنجار مطلوب نیاز به تلاش وجود دارد. زوج جوان باید بدانند که تغییر همسری که سال‌ها با یک هنجار بزرگ شده و با آن زندگی کرده نیاز به فرایندی تدریجی و طولانی دارد و انتظار نداشته باشند که این تغییر یکباره و ناگهانی صورت پذیرد. زیرا نداشتن آگاهی از تدریجی بودن و طولانی بودن فرایند تغییر فرهنگی منجر به بروز رفتارهای نامناسب و اعمال فشار برای تغییر می‌شود و گاه این فشارها و تعارضات تمام بنای خانواده را به لرزه می‌اندازد. همچنین خانواده‌ها بایستی به زوج جوان فرصت دهند تا هنجارهای مطلوب خود را از بین هنجارهای دو خانواده انتخاب کنند و بدانند که نگاه متعصبانه و اصرار بر پذیرش هنجار قومی و فرهنگ خانوادگی می‌تواند به تعارضی مخرب منجر شود و گاه بقای یک خانواده را مورد تهدید قرار دهد




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:15 صبح ::نگارنده : موسوی

هر فرد در موقعیت‌های مختلف اقدام به تصمیم‌گیری‌هایی می‌نماید که به بهترین نتیجه و بیشترین بهره‌وری برسد. موقعیت‌ها ممکن است زودگذر بوده و تصمیم اتخاذ شده تأثیر ضعیفی در نتیجه‌ی نهایی داشته باشد ولی گاهی موقعیت از حساسیت بالایی برخوردار است که با کمترین بی توجهی نتایج غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت.
از آن جایی که با پیوند دو فرد، اهداف مشترک و تصمیم‌گیری‌های مؤثر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار خواهد بود لازم است که زوجین جوان از تجارب خانواده‌ها در تصمیم‌های مهم زندگی استفاده نمایند. تجربه‌هایی که راه‌های خطای آن پیموده شده و مسیر را برای ادامه‌ی زندگی آسان می‌نماید، بهترین هدیه‌ای است که پدر و مادر و تمام اعضاء خانواده در اختیار جوانان می‌گذارند.
تجربه، نه دخالت است نه اجبار. تجربه راهکاری آزموده شده است که رایگان در اختیار زوج جوان قرار می‌گیرد. تصمیم‌گیری برای مسائلی که در موقعیت‌های مختلف زندگی و از زمان شروع دوران عقد به صورت مشترک و با همراهی زوجین باید انجام شود گاهی آن قدر حساس و با اهمیت است که حمایت خانواده هر دو طرف را می‌طلبد. زمانی که هر دو خانواده به توافق کلی در زمینه‌های مختلف از قبیل: مسائل مالی، خرید جهیزیه، رفت و آمد و هزینه‌ی جشن‌ها و... رسیده باشند و زوجین را در رفع مشکلات یاری رسانند، دغدغه‌های آن‌ها را کاهش داده و بستری آرام را در دوران عقد برایشان فراهم می‌نمایند.
حال آن‌که کمترین اختلاف نظر و سلیقه‌ای که میان خانواده‌ها وجود داشته باشد نه تنها مشکلی را حل نخواهد نمود بلکه مشکلات را دو چندان می‌نماید. جوان از یک طرف نگران مسأله‌ای است که روزهای خوش دوران عقد را تحت الشعاع قرار داده و از طرف دیگر نگران خانواده‌ی خود و همسرش است که با اختلافات سلیقه‌ای در تصمیم‌گیری، کشمکش‌هایی را به وجود می‌آورند. زوج جوان در میان طناب‌کشی خانواده‌ها ترجیح می‌دهد از میدان رقابت و لجبازی آن‌ها دور شده و به فکر راه چاره‌ باشد.
مدیریت مسائلی که خانواده‌ها نسبت به آن اختلاف‌نظر دارند با هماهنگی زوجین امکان پذیر است. پنهان نمودن مسأله از یکی از دو خانواده موجب رنجش و کدورت می‌شود. در تصمیم‌گیری‌ها می‌توان از مراحل زیر استفاده نمود:
1- روشن بودن مسأله، زوج جوان و هر دو خانواده باید آگاهی کامل را نسبت به موضوع داشته باشند. پنهان‌کاری و طفره رفتن در حل مسأله، موجب هدردادن زمان و هزینه می‌شود و مهم‌تر این‌که، اختلافات و تنش‌های بعدی را در پی دارد.
2- شناخت راه حل، در بیان یک مسأله چندین راه حل فرض می‌شود. بنابراین از نظر و ایده‌ی افراد با تجربه‌ی خانواده باید بهترین بهره را برد و تصمیمی مورد توافق را اتخاذ نمود.
3- مشخص بودن اولویت‌ها، مسائلی که در دوران عقد برای زوج جوان پیش می‌آید و راه‌حل‌هایی که توسط خانواده‌ها ارائه می‌شود باید اولویت بندی شده و تمامی جوانب در نظر گرفته شود.
4- ثبات اولویت، ارجحیت راه حل مسأله رعایت شود. رها نمودن یک راه حل در بین راه، موجب صرف انرژی، زمان و هزینه بیشتری می‌گردد و سردرگمی زوج جوان در حل مسأله را دو چندان می‌نماید.
5- نداشتن محدودیت زمانی یا هزینه، با توجه به رعایت مسائل مالی و در نظر گرفتن مدت زمان دوران عقد، مسائل و راه‌حل‌ها در محدوده‌ی زمانی مشخصی بررسی و اجرا شود.
با ذکر موارد فوق می‌توان به عنوان نمونه برگزاری مراسم جشن عروسی را مسأله‌ای ذکر کرد که برای زوجین و خانواده‌ها قابل اهمیت است. میزان هزینه، تعداد مهمانان، مکان جشن، نوع پذیرایی و... هر یک به تنهایی اختلاف نظرهایی را به دنبال دارد که خانواده‌ها می‌توانند با مدیریتی صحیح مانع از بروز استرس و فشار روحی برای زوج جوان و تنش‌ها و اختلافات آتی برای خانواده‌ها که بر زندگی مشترک زوجین تأثیرگذار است، شوند.




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:0 صبح ::نگارنده : موسوی

بسیاری از زوج های جوان از فراموش شدن روزهای خوب دوران عقد و نامزدی می‌نالند. از روزهایی که هر دو برای هم بودند و به هم عشق می‌ورزیدند و با شروع زندگی مشترک روز به روز از هم دور شده و نسبت به هم غریبه شده‌اند. این که مکالمات روزمره‌شان در حد رفع نیازها و تهیه‌ی امکانات زندگی است.
تمام افراد چه پیر و چه جوان، چه زن و چه مرد، چه با سواد و چه بی‌سواد و... در زندگی با محیط پیرامون خود در ارتباط هستند. ارتباطی که هر فرد با اطرافیان خود و با توجه به موقعیتی خاص دارد ممکن است به چند شکل باشد:
الف) ارتباط به سمت بالا – مانند ارتباط با رئیس و استاد
ب) ارتباط جانبی و هم سطح – مانند ارتباط با همکار و همکلاسی
ج) ارتباط همیشگی و هدفمند – ارتباط با اعضاء گروه
تأثیری که شکل‌های مختلف ارتباط بر زندگی افراد می‌گذارد، ممکن است به نسبت حساسیت و اهمیت آن ارتباط متفاوت باشد. اما ارتباط با همسر و اعضاء خانواده نه تنها همیشگی بوده بلکه به صورت مستقیم در زندگی هر فرد تأثیرگذار است. برقراری ارتباطی مؤثر در زندگی مشترک فرمول و راهکار ثابتی ندارد. بلکه زن و شوهر با توجه به موقعیت و شخصیت طرف مقابل، بهترین استراتژی را می‌توانند در شکل‌گیری یک ارتباط صحیح با کارآیی بالا به کار گیرند. اگر یکی از طرفین قادر به برقراری ارتباطی مؤثر نیست، احتمالاً در یکی از موارد زیر ضعیف عمل کرده است:
1- سیستم ادراکی طرف مقابل را نشناخته تا بر اساس آن پیام بفرستد.
افراد از نظر سیستم ادراک جهان پیرامون‌شان به سه دسته تقسیم می‌شوند: سمعی، بصری، لمسی. ممکن است کسی هر سه حالت را داشته باشد ولی مطمئناً یکی از سه حالت غالب است.
2- جلوگیری از ابراز احساسات طرف مقابل
شرایط حساسی که فرد نیاز به همدلی و درک احساسات داشته است با تنهایی و بی توجهی روبرو شده و احساساتش را پنهان می‌کند.
3- جلوگیری از بروز احساسات خود
گاهی غرور مانع از بروز و بیان احساسات می شود. با این کار به مرور زمان، فرد گوشه‌گیر و منزوی شده و از برقراری ارتباط صحیح گریزان است.
4- آشنا نبودن به هنر گوش دادن و تکنیک شنیدن
فرد با قرار دادن زمانی، فقط برای شنیدن حرف‌های طرف مقابل موجب می‌شود به افکار و احساسات او احاطه داشته و بهترین راهکار را در برقراری ارتباط به کار گیرد.
5- آشنا نبودن به هنر حرف زدن و بیان افکار
با بیان صحیح افکار و احساسات می‌توان انتظار داشت که بهترین پیام‌ها دریافت شود.
6- هنر متقاعد کردن دیگران (همگامی – همراهی با زبان بدن – تکنیک خلع سلاح و هدایت افکار طرف مقابل)
7- تکنیک‌های ارتباط مؤثر از قبیل:
- موقعیت‌ها را از دید دیگران ببینید.
- در بحث‌ها به جای داد و بیداد، منطق را بکار ببرید.
- واژه‌ها و الفاظ غیرضروری را در مکالمه حذف کنید.
- بزرگ‌نمایی نکنید و چیزی را بیش از واقع جلوه ندهید.
- حرف طرف مقابل را قطع نکنید.
- آهنگ سخن گفتن تان یکسان باشد. با صدای بلند و تند حرف نزنید.
- ارتباط چشمی را حفظ کنید ولی به طرف مقابل خیره نشوید.
- اگر لطیفه گو نیستید زیاد جدی هم نباشید و وقایع را به صورت محاوره بیان کنید.
- از مسخره کردن بپرهیزید.
- رازداری را فراموش نکنید.

 




شنبه 91 اردیبهشت 16 :: 11:0 صبح ::نگارنده : موسوی

زمانی که دونفر تصمیم به ازدواج می‌گیرند باید ببینندکه قادر به پایدار نگه‌داشتن بنیان یک زندگی هستند یا خیر؟ مفهوم ازدواج چیزی فراتر از یک تعهد قانونی است. ازدواج به دختر و پسری که هیچ ارتباط و گاهی هیچ نسبتی بایکدیگر نداشته‌اند این اجازه را می‌دهدکه تا پایان عمر در کنار یکدیگر زندگی کنند.
دوران عقد به زن و شوهر این فرصت را می‌دهدکه با اخلاقیات و روحیات یکدیگر آگاه شوند و در مورد مسائل مختلف باهم گفتگو کنند بسیاری از مسائل و حساسیت‌های اعتقادی، مذهبی و عاطفی باید در زمان عقد و قبل از شروع زندگی مشترک مورد توجه و شناخت زوجین قراربگیرد. آن‌ها باید بدانند که هرکدام در چه موردی حساسیت دارند و چه کاری همسران را رنجیده می‌کند یا چه صحبتی او را آزار می‌دهد یا برعکس چه رفتار و سخنی موجب آرامش خاطر او می‌شود تا بعد از شروع زندگی نسبت به انجام یا گفتن آن رفتار توجه بیشتری داشته باشند و از بسیاری از دلخوری‌ها و اختلافات جلوگیری کنند.
شناخت پیشینه خانوادگی همسر آینده تا حد زیادی می‌تواند ما را با اخلاقیات او آشنا کند چون شخصیت هر فرد حاصل تربیت خانواده‌ای است که در آن رشدکرده است. در هنگام نامزدی و عقد برای این شناخت باید تلاش زیادی صورت بگیرد.
داشتن یک زندگی صددرصد ایده‌ال غیرممکن است ولی داشتن یک زندگی خوب و موفقیت آمیز ممکن است و یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به آن شناخت یکدیگر و کنار آمدن با آن است.
زوجین اگر در دورانی که هنوز وارد زندگی نشده‌اند بدون تعارف در مورد همه چیز با هم صحبت کنند و سعی کنند خصوصیات پایه‌ای و اساسی یکدیگر را بشناسند بعد از ازدواج بسیاری از مشکلات‌شان حل می‌شود. هیچ فردی بی عیب و نقص نیست. ما باید بیاموزیم که در زندگی مشترک چگونه نسبت به هم متعهد باشیم به یکدیگر و نظرات هم احترام بگذاریم، از خودخواهی و خودمحوری بپرهیزیم، اشتباهات خود را بپذیریم و سعی کنیم از تکرار آن خودداری کنیم.
امروزه اکثرزوجین با به وجود آمدن کوچک‌ترین اختلاف آخرین راه یعنی جدایی را انتخاب می‌کنندو این مسئله نتیجه خودخواهی و عدم توجه به حساسیت‌ها و خواسته‌های طرف مقابل است.
زن و شوهر با تلاش و آموختن مهارت احترام به یکدیگر و عدم سوءاستفاده ازحساسیت‌های هم می‌توانند زندگی خوب و بدون تنشی داشته باشند.




< 1 2 3 4 5 >> >
Susa Web Tools