باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 59
کل بازدیدها: 543993




گالری تصاویر سوسا وب تولز



شنبه 94 مرداد 17 :: 1:10 عصر ::نگارنده : موسوی

متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی نا هنجاری فرهنگی شنیده می‌شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانت‌های زنانه عوامل مختلفی دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:

1 - عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانی‌که بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می‌آید و مشکلات شخصیتی باعث می‌شود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت‌ها می‌شود.
زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آن‌ها برقرار باشد، احتمال خیانت در آن‌ها بسیار کم است.

2 - گذشته بی‌بندوبار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بی‌بندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده‌ است و تربیت غلط گذشته باعث می‌شود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته‌اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستی‌های دوران مجردی خود را نمی‌توانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در‌‌ همان چارچوب به روابط خود ادامه می‌دهند.

3 - احساس تنهایی کردن مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی می‌تواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانی‌که می‌خواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی می‌بینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمی‌تواند برای آن‌ها وقت بگذارد گرایش پیدا می‌کنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.

4 - عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگی‌های طرفین می‌تواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطه‌ها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل می‌توانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریم‌های خانواده شکسته می‌شود و افراد پایبند چارچوب‌های اخلاقی نیستند

5 - دوران مجردی محدودبرخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشته‌اند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را می‌بینند که زنان و مردان، رابطه آزادانه‌ای با هم دارند. این افراد چون می‌خواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می‌اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر می‌توانند انگیزه خیانت را زیاد کند.

6 - مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوب‌های اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار می‌کند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فرا‌تر از چارچوب خانواده رو می‌آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو می‌آورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت می‌کند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی می‌کند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.

7 - تنوع طلبی
علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بار‌ها و بار‌ها ازدواج کرده است.

بهترین راهکار این است که باید علت این رابطه‌ها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روان‌شناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانواده‌ها باید آموزش ببینند. آموزش‌هایی از طریق رسانه‌ گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر می‌تواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:7 عصر ::نگارنده : موسوی

احتمال خیانت در افراد با اضطراب عملکرد جنسی نسبت به شرکایشان بیشتراست.این یکی از یافته های پروفسور هاسن در دانشگاه GUELFاست که در زمینه عوامل پیش بینی کننده خیانت مطالعه میکند.به احتمال زیاد ریسک پذیری و سهولت برانگیختگی جنسی مردان را منحرف میسازد در حالیکه به احتمال قوی ارتباط? پیش بینی کننده بی وفایی زنان است.
مطالعه ای که اخیرا در زمینه رفتار جنسی چاپ شد به چگونگی تاثیر عوامل شخصیت جنسی،روابط بین فردی و عوامل دموگرافیکی بر خیانت نظر افکنده است،به گفته رابرت میل هاسن روابط بین فردی و منشهای شخصیتی پیش بینی کننده هایی قویتر از مذهب،وضعیت ازدواج،تحصیلات و جنسیت است.به نظر او تحقیقات اندکی به فراسوی مولفه های دموگرافیک رفته اند.
بر اساس این تحقیق متغیرهای دموگرافیکی(به ویژه درمردان)احتمالا به اندازه عوامل شخصیتی در خیانت موثرنیستند.این مطالعه شامل 516مرد و412زن تا 43 سال بود که در 3ماه اخیر با یک شریک جنسی بودند.پرسشنامه شامل متغیرهای دموگرافیکی مثل مذهب، تحصیل،سطح در امد، و همچنین متغیرهای شخصیتی و روابط بین فردی بود. طبق نتایج? تفاوت کمی در میزان خیانت بین دو جنس مشاهده شد(23%برای مردان و19%برای زنان).ولی متغیرهای پیش بینی کننده خیانت در دو جنس تفاوت زیادی داشت .برای مردان پیش بینی کننده مهم خیانت متغیرهای شخصیتی اندکه شامل میل طبیعی به تهییج جنسی (موقعیتهاوعواملی که برانگیختگی را به اسانی میسر میسازند)و نگرانی از شکست در عملکرد جنسی است.به گفته میل هاسن این یافته ها ممکن است بر خلاف عقل سلیم به نظر برسد ولی چندین مطالعه مطابق با این یافته هاینداز جمله: .افراد احتمالا به دنبال موقعیتهایی هستند که برازنده ی این بر انگیختگی باشد . یا انها در بیرون نیز یکی را دارند تا احساس کنند وقته رابطه به خوبی پیش نمیرود یکی در بیرون هست.(لذا وقتی با مشکل روبرو میشوند خود را مجبور به بازنگری در روابط نمیبینند ودر عوض به خارج از رابطه زناشویی رو می اورند).بر اساس این تحقیق
برترین عامل برای زنان روابط رضایت بخش است،زنانی که از روابط خود با شریکشان ناراضی اند دو برابر وزنانی که از روابط جنسی خود ناراضی اند نزدیک به سه برابراحتمال خیانت دارند .میل هاسن میگوید مولفه های زیادی پیش بینی کننده خیانت هستند اما وقتی شما تمام این عوامل را در کنار هم قرار میدهید برای مردان منشهای شخصیتی و برای زنان ارتباط ?قویترین عاملی هستند که سایر عوامل را تحت الشعا قرار میدهد.
میل هاسن در مقابل سوء تعبیر و تاکید بیش ازحد بر یافته ها محتاطانه عمل میکنند از جمله: حمایت از کلیشه های جنسیتی. .زنان? بیشتر نگران ارتباط هستند در نظر انها مردی که یکبار خیانت میکند بدون در نظر گرفتن رابطه او همیشه خیانتکار است .پیش بینی احتیاطی دیگر ان است که احتمالا عوامل دیگر موثر بر خیانت وجود دارد که در این پروژه تبیین نشده است.اما این که رابطه برای زنان و متغیرهای شخصیتی برای مردان پیش بینی کننده های قوی تری برای خیانت هستند راه را برای مداخلات درمانی باز میکند.




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:6 عصر ::نگارنده : موسوی

مردان زیر شصت سال هر روز حداقل یک بار به رابطه جنسی فکر می کنند. این در حالی است که یک چهارم زنان اینگونه اند. این تمام قضیه نیست.


مردان تقریبا دوبرابر زنان در مورد رابطه جنسی رویابافی می کنند و تنوع رویابافی آن ها خیلی زیاد است. آن ها در مورد روابط جنسی اتفاقی هم خیلی فکر می کنند.


مردان رابطه جنسی را خیلی مهم می دانند
این تقریبا افسانه است که بیشتر مردان فکر می کنند رابطه جنسی را تنها رابطه جنسی می دانند. برای بسیاری رابطه جنسی یک عمل خیلی مهم بین دو فرد متعهد است.


و مانند بیشتر زنان، مردان صمیمیت رابطه جنسی را در یک رابطه متعهد خیلی خوشایند می دانند. یک دلیل این است که کسانی که به مدت طولانی باهم رابطه دارند نسبت به کسانی که با هم غریبه ترهستند، می دانند چگونه همدیگر را خوشحال کنند.

مردان دوست دارند که شما آغاز کننده رابطه ی جنسی باشید

واقعیت این است که مردان دوست دارند که شما رهبری کننده رابطه (جنسی) باشید. از اینکه مردتان بداند که شما در موقعیت خوبی برای رابطه هستید خجالت نکشید.


برخی مواقع آغاز رابطه جنسی از جانب شما ممکن است منجر به سطح بالایی از رضایت و خشنودی برای هر دو شما بیانجامد.


مردان دوست دارند که همسرشان را خوشحال کنند

خوشحالی و لذت بردن شما برای مردتان بسیار مهم است. اما او نخواهد دانست که شما چه می خواهید مگر اینکه به او بگویید. بسیاری زنان در مورد صحبت درباره آن چه که دوست دارند و آن چه که دوست ندارند،خیلی راحت نیستند.

اگر شما می توانید به روشنی به او بگویید البته به روشی که شیفتگی او از بین نرود، او گوش خواهد کرد. زیرا او می داند که اگر شما احساس خوبی داشته باشید او هم احساس خوبی خواهد داشت.

خونسردی همسر خود کمک کنید

بیشتر مردان با بالا رفتن سنشان عصبی تر می شوند. مرد شما ممکن است نگران جسم و بنیه اش باشد. اگر شما بتوانید به او کمک کنید که آرام و خونسرد باشد و به لذت ها در همان لحظه ای که رخ می دهند متمرکز شوند، رابطه ی جنسی استرس کمتری خواهد داشت.

مردان زمانی که نیاز دارند کنار شریکشان نباشند ممکن است به قدم زدن بی هدف بپردازند
اگر مردی احساس دوست داشته شدن در رابطه شان نداشته باشد، ممکن است برای اینکه خوشحال و راضی شود به جای دیگری برود.

این ممکن است برای یک مرد با غرق شدن در کارش باشد. یک مرد دیگر ممکن است به ورزش زیاد یا بازی های ویدئویی بپردازد. و برخی مردان تغلب می کنند. برای امتناع از این مساله بهتر است که زن و مرد کنار هم کار کنند تا از نیازهای هم دیگر آگاهی بیشتری داشته باشند.




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:4 عصر ::نگارنده : موسوی

در حدود 3 تا 4 سالگی کودکان دوست دارند بدن شان محرمانه باشد و از این که دیگران آن ها را عریان ببینند، احساس خجالت و شرم می کنند و دوست ندارند برهنه و عریان باشند. بنابراین لازم است که والدین این احساس را در فرزندشان تقویت کنند تا حجب و حیا و عفت در آن ها تقوت و بی پروایی جنسی در آن ها ضعیف شود. والدین، هنگام تعویض لباس کودکان 2 تا 3 ساله که کاملاً متوجه جنسیت خود شده اند، باید مواظب باشند که فرد دیگری، خصوصاً کودک دیگری، بدن برهنه او را نبیند. هم چنین باید به آن ها تأکید کرد که هیچ کس اجازه ندارد به قسمت تناسلی آن ها نگاه کند یا دست بزند. اگر سؤال کنند حتی پدر و مادر؟ باید به آنها توضیح داد، پدر و مادر فقط تا 5 تا 6 سالگی اجازه دارند داخل دستشویی و حمام و موقع عوض کردن لباس به آن نگاه کنند و بعد از این سن که توانایی حمام رفتن، دستشویی رفتن و تعویض لباس را مستقلاً پیدا می کنند، هیچ کس، حتی پدر و مادر هم اجازه ندارند قسمت تناسلی آن ها را نگاه یا لمس کند.

اجازه ندهید کودک تان لخت بخوابد

برخی والدین فقط به پوشش دختران حساسند و دختران را بیشتر از پسران می پوشانند و حساسیتی روی برهنگی پسران در سنین کودکی و حتی تا بلوغ ندارند که ممکن است باعث سرخوردگی جنسی دختران در بزرگسالی شود. توصیه می شود والدین، کودکان را همواره با لباس و پوشش هر چند بسیار کم مانند لباس زیر پبپوشانند تا به برهنگی عادت نکنند و حتی موقع خوابیدن هم نباید برهنه و بدون لباس به رختخواب بروند، چرا که تماس اندام و اعضا به همدیگر و تماس بدن برهنه به رختخواب، می تواند تحریک جنسی کودک را فراهم آورد.

رعایت نکات مهم هنگام رابطه زناشویی

گاهی والدین به علل مختلف، مثل نداشتن اتاق خواب مجزا، محدودیت فضای خانه، داشتن بچه زیاد و شلوغ بودن خانه و گاه اهمال کاری و سهل انگاری، نمی توانند شرایط و محیطی امن و آرام برای روابط زناشویی خود فراهم کنند .

برخی دیگر از والدین، کودکان شان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند. هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند .

کودکان که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند، درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگرانی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند.

والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند.

منبع:

- نقش مادر در تربیت، دکتر علی قائمی، انتشارات امیری، تهران.

-اسلام و تربیت کودکان، دکتر احمد بهشتی، ج 2، سازمان تبلیغات

- مسائل جنسی کودکان، دکتر مجتبی امین‌زاده




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:3 عصر ::نگارنده : موسوی

یکی از بازی‌های تقلیدی که کودکان به خصوص کودکان 3 تا 7 ساله به آن گرایش عجیبی دارند دکتر بازی است. آن‌ها می‌خواهند در جریان این بازی یکدیگر را معاینه کنند و به هم آمپول بزنند بنابراین دور از انتظار نیست که در گیرودار این بازی اعضای بدن یکدیگر را هم ببینند و دقیقا همین بخش ماجراست که واکنش شدید پدر و مادرها را برمی‌انگیزاند. اما والدین همیشه باید به یاد داشته باشند که این رفتار‌ها با قصد و غرض جنسی صورت نمی‌گیرد و اگر درست هدایت شود حتی قرار نیست به رفتارهایی بر پایه کنجکاوی جنسی منتهی شود. این بازی‌ها صرفا از یک کنجکاوی کودکانه سرچشمه می‌گیرند. بنابراین راه مناسب مقابله با آن‌ها دعوا و سرزنش شدید نیست.
در عوض باید در فضایی خارج از بازی‌ راجع به فضای خصوصی افراد با آن‌ها صحبت کنید، اینکه برخی از نواحی بدن جزو همین فضای خصوصی قرار می‌گیرند و باید از دید دیگران پوشیده بمانند. همچنین تذکر این موضوع که نباید لباس دوستش را برای آمپول زدن کنار بزند، همین‌طور که نباید اجازه این بازی را به او بدهد. در حقیقت شما با استفاده از این توضیحات و حتی تکرار آن‌ها در زمان‌های مناسب کودک‌تان را از انجام چنین کاری منع می‌کنید و محدوده بازی را برایش مشخص می‌کنید آن هم بدون اینکه کنجکاوی او را بیشتر از قبل تحریک کرده باشید.
البته بهتر است با مشاهده گرایش بچه‌ها به این بازی دورادور مراقب رفتارهای آن‌ها باشید تا زمانی که لازم بود به طور غیرمستقیم و به بهانه‌هایی مثل دعوت آن‌ها به تماشای تلویزیون یا حتی خوراکی‌هایی که دوست دارند، حواس‌شان را پرت کنید.

 




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:3 عصر ::نگارنده : موسوی

یکی از بازی‌های تقلیدی که کودکان به خصوص کودکان 3 تا 7 ساله به آن گرایش عجیبی دارند دکتر بازی است. آن‌ها می‌خواهند در جریان این بازی یکدیگر را معاینه کنند و به هم آمپول بزنند بنابراین دور از انتظار نیست که در گیرودار این بازی اعضای بدن یکدیگر را هم ببینند و دقیقا همین بخش ماجراست که واکنش شدید پدر و مادرها را برمی‌انگیزاند. اما والدین همیشه باید به یاد داشته باشند که این رفتار‌ها با قصد و غرض جنسی صورت نمی‌گیرد و اگر درست هدایت شود حتی قرار نیست به رفتارهایی بر پایه کنجکاوی جنسی منتهی شود. این بازی‌ها صرفا از یک کنجکاوی کودکانه سرچشمه می‌گیرند. بنابراین راه مناسب مقابله با آن‌ها دعوا و سرزنش شدید نیست.
در عوض باید در فضایی خارج از بازی‌ راجع به فضای خصوصی افراد با آن‌ها صحبت کنید، اینکه برخی از نواحی بدن جزو همین فضای خصوصی قرار می‌گیرند و باید از دید دیگران پوشیده بمانند. همچنین تذکر این موضوع که نباید لباس دوستش را برای آمپول زدن کنار بزند، همین‌طور که نباید اجازه این بازی را به او بدهد. در حقیقت شما با استفاده از این توضیحات و حتی تکرار آن‌ها در زمان‌های مناسب کودک‌تان را از انجام چنین کاری منع می‌کنید و محدوده بازی را برایش مشخص می‌کنید آن هم بدون اینکه کنجکاوی او را بیشتر از قبل تحریک کرده باشید.
البته بهتر است با مشاهده گرایش بچه‌ها به این بازی دورادور مراقب رفتارهای آن‌ها باشید تا زمانی که لازم بود به طور غیرمستقیم و به بهانه‌هایی مثل دعوت آن‌ها به تماشای تلویزیون یا حتی خوراکی‌هایی که دوست دارند، حواس‌شان را پرت کنید.

 




شنبه 94 مرداد 17 :: 1:1 عصر ::نگارنده : موسوی

در مورد آموزش و آگاهی جنسی به کودکان و نوجوانان نظرات متفاوتی وجود دارد. گروهی بر این باورند که داشتن آگاهی جنسی موجب عملکرد بهتر درخصوص مسائل جنسی، چه در بعد فردی و چه اجتماعی می شود.

از سوی دیگر گروهی بر این باورند که لزومی ندارد که افراد آموزش جنسی ببینند. به عقیده اینان، انسان های در مسیر زندگی همه آنچه را که باید در این زمینه یاد خواهند گرفت و دادن آگاهی جنسی به آنها تنها سبب تحریک زودهنگام میل جنسی و مشکلات ناشی از آن می شود. با این همه، بر مبنای پژوهش ها، ناآگاهی جنسی کودکان و بزرگسالان، پیامدهای منفی برجسته ای دارد که در زیر به مهمترین آنها اشاره می کنیم.

پیامدهای منفی ناآگاهی جنسی در کودکان

1- به دست آوردن اطلاعات از منابع ناموثق

کودکان بنا بر طبیعت شان کنجکاوند و می خواهند نسبت به هر مسئله ناشناخته ای اطلاع و آگاهی پیدا کنند. این کار به آنها کمک می کند تا محیط اطراف خود را بهتر بشناسند و در موقعیت های مختلف واکنش های سازگارانه تری نشان دهند، یکی از موضوعات جالب و مورد علاقه کودکان که از آغازین روزهای زندگی به بررسی آن می پردازند، بدنشان است. توجه کودکان معمولا در حدود 3 سالگی به اعضای تناسلی شان معطوف شده و می کوشند اطلاعاتی درباره چیستی و چگونگی این اندام به دست آورند.


چنانچه والدین از دادن اطلاعات صحیح به کودکان در این مورد خودداری کنند، آنها با افزایش سن، گاه اطلاعات نادرستی را از گروه همسالان و ابزارهای اینترنتی و ماهواره کسب خواهند کرد. متاسفانه این اطلاعات نادرست ممکن است تا مدت ها در ذهن کودک باقی بماند.

2- کنجکاوی و درگیری ذهنی بیش از حد با این موضوع

از دیگر پیامدهای ناگوار ندادن آگاهی جنسی درست به کودکان، علاقمند شدن بیش از حد کودکان به همین مقوله ای است که ما سعی در پنهان کردنش داریم. همه ما می دانیم که منع کردن فرد از هر چیزی، آن هم بدون دلیل و برهان مناسب، موجب اشتیاق بیشتر فرد به انجام آن عمل می شود. کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. با توجه به کنجکاوی ذاتی این گروه سنی، در صورتی که والدین نه تنها داوطلبانه نسبت به آگاه کردن جنسی کودکان اقدام نکنند، بلکه در صورت طرح پرسش هایی درباره این موضوع از جانب کودک به او واکنش منفی نشان دهند، ذهن کودک بیش از پیش درگیر این مسئله می شود و تلاش می کند هر طور شده پاسخی برای پرسش های خود بیابد.

3- تشخیص ندادن نشانه های سوءاستفاده جنسی

دوران کودکی یکی از مراحلی است که هر کسی در آن به دلیل نداشتن آگاهی و نیز ناتوانی مقابله، در معرض خطر سوءاستفاده جنسی قرار دارد.

آشنا کردن کودکان با حریم خصوصی بدنشان و اینکه دیگران و حتی نزدیکان مجاز نیستند برخی رفتارها را با آنها داشته باشند، احتمال چنین رویدادهایی را به میزان چشمگیری کاهش می دهد. برعکس ناآگاهی جنسی کودکان سبب می شود آنها نتوانند رفتارهای نامناسب دیگران را تشخیص بدهند و گاه شوربختانه مورد سوءاستفاده جنسی قرار بگیرند.

4- احساس ترس و خجالت از تغییرات دوران بلوغ

پژوهش ها نشان داده است نوجوانانی که در دوران کودکی، آگاهی جنسی نسبی داشته اند، نسبت به گروهی از همسالانشان که دچار ناآگاهی جنسی بوده اند، خیلی راحت تر با تغییرات فیزیکی دوران بلوغ کنار می آیند. این گروه تغییرات ظاهری خود را پذیرفته اند و آن را نشانه ورود به دنیای بزرگسالی می دانند، در حالی که گروه دیگر از این تغییرات احساس شرم و خجالت کرده و در برخی موارد به دلیل ناآگاهی دچار ترس و نگرانی می شوند.


5- کاهش اعتماد به نفس

نداشتن آگاهی جنسی موجب می شود که کودک در درون خود احساس نقص و کمبود کند و اعتماد به نفس آنها کاهش یابد. این احساس موجب کاهش اعتماد به نفس کودک شده و در بزرگسالی نیز روی رفتارها و انتخاب های وی تاثیر می گذارد.

پیامدهای ناگوار ناآگاهی جنسی در بزرگسالان

1- افزایش احتمال وقوع مشکلات زناشویی

بدبختانه یکی از دلایل اصلی نارضایتی همسران و اقدام برای جدایی، داشتن مشکلاتی در زمینه روابط جنسی است. دلیل حجم وسیعی از این مشکلات چیزیح نیست جز ناآگاهی جنسی، به ویژه همسرانی که در آغاز راه زندگی هستند. ناآگاهی جنسی سبب می شود که ارتباط مناسب و معقولی برقرار نشود و انتظارات جنسی همسران برآورده نگردد.


2- به دست آوردن اطلاعات نادرست از منابع ناموثق

یکی از منابع کسب اطلاعات نوجوانان و جوانان درباره مسائل جنسی، گروه همسالان است. بدبختانه اطلاعات گروه همسالان، به ویژه در کشورهایی مانند کشور ما که در آنها رابطه جنسی پیش از ازدواج به شدت نهی شده است، درست نیست و ممکن است موجب گمراهی فرد شود.
امروزه نوجوانان و جوانان بخش وسیعی از اطلاعات جنسی خود را از اینترنت یا ماهواره به دست می آورند که در بسیاری از موارد نیز موثق نبوده.




شنبه 94 مرداد 17 :: 12:51 عصر ::نگارنده : موسوی

 یک ضرب المثل معروف می گوید: " از روی زندگی واقعی می شود بهترین داستانها را نوشت" اما آیا می شود این داستان را از روی چهره هم خواند ؟ جدید ترین تحقیقات نشان می دهد که چگونگی دوران کودکی را می توان در ایماء و اشارات چهره بخوبی مشاهده کرد .
از روی چهره ما خیلی چیز ها خواندنی است ، مثلاً خشونت ، شادی و غم همه اینها در اشارات چهره فرد قابل مشاهده است . برای مثال چین و چروک های زود هنگام می تواند نشان دهنده زندگی و کار بدنی سخت باشد و شاید هم نشانه سیگاری بودن است .
محققین دانشگاه ادینبورگ Edinburg براین باورند که نشانه هایی در چهره وجود دارند، که می توانند فاش کننده چگونگی دوران کودکی فرد باشند . یکی از این علائم قرینه بودن دو طرف چهره است. از روی قرینگی چهره افراد می توان تشخیص داد که فرد در دوران کودکی خوشبخت بوده یا نه . محققین با مقایسه 15 علامت چهره ای به این نتیجه رسیده اند که افرادی که دو طرف چهره شان قرینه نیست در دوران کودکی تربیتی سخت همراه با کمبودهایی در مقایسه با افرادی که دو طرف چهره شان قرینه است تجربه کرده اند . تعدادی از این علائم عبارتند از قرینه بودن گوشها –بینی- چشمها و اطراف لب ودهان ، در این تحقیقات 292 فرد 83 ساله مورد تحقیق قرار گرفتند .
موارد دیگر مورد بررسی عبارت بودند از نحوه تغذیه – بیماری – ارتباط با سیگار – آلودگی هوا و موارد دیگری که اثرات آنها بر چهره ماندگار خواهند بود .
جالب توجه اینستکه موقعیت اجتماعی و اقتصادی در بزرگسالی هیچ اثری بر چهره ما باقی نمی گذارد و برعکس کسی که از ظرفشویی به میلیونری می رسد هرگز نمی توانداثر گذشته سخت خودش را از چهره اش پاک کند .
پروفسور ائین دری Ian Dear از بخش روانشناسی دانشگاه ادینبورگ معتقد است : " قرینگی چهره نشانه یک تکامل منطقی است " این در حقیقت نمایان گر توانایی جسم در مقابل فاکتور های استرس آور زندگی است و اینکه هیچ چیز نمی تواند در سیرتکامل و پیشرفت انسان اختلال بوجود آورد .
این تحقیقات نشان دهنده ارتباط قوی سطح اجتماعی و قرینگی چهره می باشد . خطوط ملایم چهره وبرعکس خطوط ناملایم چهره نمایان گر اینستکه فرد در دوران کودکی زندگی خوب و سطح بالایی داشته و از تعلیم و تربیتی آرامی برخوردار بوده است .
نتایج تحقیقات نشان دهنده اثرات کمبود های دوران کودکی در چهره افراد می باشد ، البته باید اضافه کرد که در این تحقیقات اثرات موارد دیگر زندگی مورد بررسی قرار نگرفته است .
پروفسور دکتر مانگ Dr. Mang که در بادن سی آلمان یک کلینیک جراحی پلاستیک و زیبایی دارد معتقد است : گاهی علل بیماری های ویروسی یا افسردگی روی ماهیچه های چهره افراد اثر می گذارند و این باعث تغیر فرم و خطوط چهره می شود و ضمناً علاوه بر اینکه دوران کودکی در فرم واشارات چهره اثر می گذارد چگونگی راه زندگی و تجربیات افراد هم روی چهره شان اثر می گذارد .
بنابراین به والدین توصیه می شود که در تعلیم و تربیت فرزندشان روش ملایمی را انتخاب کنند زیرا اثرات رفتار آنها همیشه درچهره فرزندشان قابل مشاهده است .

منبع:
http://www.shortnews.de/id/912393/Studie...e-Kindheit
مترجم : زهرا خباز بهشتی




شنبه 94 مرداد 17 :: 12:44 عصر ::نگارنده : موسوی

والدینی که به فرزندان خود وابستگی افراطی دارند بذر مشکلاتی مانند هیپوکندریاکال ( خود بیمارانگاری) و مازوخیستیک ( خود آزاردهی )را در فرزندان شان می‌کارند . آنها با تزریق نگرانی های شدید در ذهن فرزندشان او را به خود وابسته می‌کنند . در واقع آنها به نوعی بال و پر فرزند خود را می‌چینند تا فرزندشان برای همیشه زمینگیر شود و هوس پریدن از لانه به سرش نزند ! آنقدر در مورد خواب او از وی سئوال می‌کنند که او به خواب خود وسواس پیدا می‌کند ، آنقدر از اجابت مزاج او می‌پرسند که او به شمارش دفعات دفع خود می‌پردازد و سخت نگران می‌شود که نکند دچار بیماری گوارشی شده باشد ، آنقدر او را از عوارض سرماخوردگی می ترسانند که او با اولین نشانه‌های یک سرماخوردگی خفیف به‌شدت احساس ناتوانی می‌کند ! آنگاه همین والدین بیماری زا از ضعف و ناتوانی فرزند خود می‌نالند و شکوه می‌کنند که فرزندشان قادر به مراقبت از خود نیست و آنها ناچارند بار پرستاری از او را به دوش بکشند !
پسرانی که مادر وابسته ساز دارند در هر چه بوی جدایی از مادر را بدهد دچار تردید و دودلی می‌شوند . در واقع هنوز « بند ناف» آنها بریده نشده است ! این‌چنین مردانی در ازدواج دچار تردید حیرت آوری هستند ، افراد متعددی را برای ازدواج مورد بررسی قرار می‌دهند و با وجود ارزیابی های مکرر ، مشورت های متعدد و دوران آشنایی طولانی نمی‌توانند به راحتی برای ازدواج تصمیم بگیرند . در نهایت در صورتی که تصمیم به ازدواج بگیرند یکی از این سناریوها پیش می‌آید :
1-پس از ازدواج مکررا به آغوزش مادر می‌روند واز بدرفتاری همسرشان به او شکایت می‌کنند . مادر پسرش را نوازش می‌کند و از « بدشانسی » پسر مظلومش غصه دار می‌گردد . بسته به میزان تحمل عروس خانم یا این فرآیند بصورت مزمن ادامه می‌یابد و یا این ازدواج منجر به طلاق می‌گردد .
2- این مردان با زنی که از آنها بسیار مقتدرتر و موفق تر است و گهگاه چند سالی هم از آنها بزرگتر است ازدواج می‌کنند . در واقع آنها به جای استقلال از مادر ، مادر جدیدی پیدا می‌کنند . معمولا در این رابطه آنها مردانی مظلوم و سر به زیر هستند که به هر شکلی از همسرشان طلب مهر و نوازش می‌کنند و در روابط جنسی نیز اغلب دچارناتوانی و ضعف هستند .
3-این مردان با زنی از طبقة اجتماعی بسیار پایین تر و شرایط هوشی ، تحصیلی و اقتصادی نازل ازدواج می‌کنند و در واقع برای مادرشان کلفت می‌گیرند . مادر و پسر به رابطة غیرعادی و در هم تنیدة خود ادامه می‌دهند و کلفت خانه کارهای پیش پا افتاده‌ای را به عهده می‌گیرد .
یکی از بدترین شکل وابستگی مادر به فرزند را در حالتی می‌بینیم که مادر ، فرزند خود را دچار روان پریشی می‌کند ! « گیگوری بیستون » سالها قبل « مادران اسکیزوفرنوژنیک » را شرح داده است مادرانی که با نحوة ارتباط دوگانة خود ، فرزندشان را دچار یک احساس دوگانگی شدید می‌کنند ( Ambivalance ) ) به گونه‌ای که در مورد بدیهی ترین مسائل نیز دچار تردید ، دودلی ، ترس و سردرگمی است . چنین فردی با وجود داشتن مغزی سالم دچار علائم سایکوز ( Psychosis ) می‌گردد و تا پایان عمر وابسته به مادر و تحت درمان با آنتی سایکوتیک ها و بستری مکرر در بیمارستان روانپزشکی قرار می‌گیرد .
دکتر محمدرضا سرگلزایی




شنبه 94 مرداد 17 :: 12:43 عصر ::نگارنده : موسوی

طرد عشقی به حس عمیق شکست و عاطفه منفی می انجامد که می تواندموجب افسردگی بالینی و نهایتا در مواردی منجر به خودکشی و یا دیگر کشی شود.برای شناسایی سیستم عصبی مربوط به حالت های شکست،ما از تصویر برداری رزونانس مغناطیسی کارکردی (FMRI)استفاده نمودیم.جهت بررسی? 10زن و 5مرد عاشق انتخاب شدند که اخیرا از سوی شریکشان طرد شده بودند اما هنوز به شدت عاشق بودند.عکس هایی از شخص محبوب،دوست،اشنا و غریبه به صورت پراکنده و درهم برهم به انها نشان داده می شدو هم زمان یک تکلیف حواس پرت کن را انجام میدادند.
انها وقتی به عکس محبوب نگاه می کردند خاطرات عشقی خوب،بد و نا امیدی را مرور می کردند و متعجب از اینکه چرا چنین چیزی اتفاق افتاده است.هنگام نگاه به عکس محبوب،فعالیت ویژه ای در ناحیه های مربوط به سود و زیان،اشتیاق،آرزو تنظیم هیجانی شروع می شد که ناحیه تگمنتال قدامی(VTA)،استریاتوم قدامی،کرتکس پیش پیشانی-حدقه ای(ناحیه 47 برودمن)،کرتکس میانی،کرتکس خلفی وشکنج سینگولا را شامل می شد.در مقایسه با داده های به دست امده از افرادی که از عشق خوشحالند،فعالیت منطقه ی vta حاکی از این است که سیستم های لیمبیک میانی و پاداش-بقا در احساسات تند عشقی دخیل اند اما بدون توجه به حالتهای خوشی و ناراحتی ناشی از عشق.
فعالیتهای مغز قدامی مربوط به انگیزش،سود و زیان،اشتیاق به کوکایین،اعتیاد و تنظیم هیجانی، حاکی از این است که سلسه مراتب سیستم های عالی مغز، تابع تجربه و یادگیری هستند و هم چنین ممکن است واسطه و میانجی واکنش های مربوط به طرد باشند.نتایج نشان میدهد که فعالیت سیستم های پاداش قبلا به وسیله محرک های پولی و نیز در حالتهای منفی،طبیعی و درونزاد شناسایی شده اند.فعالیت نواحی در گیر در اعتیاد به کوکایین، به تبیین رفتارهای وسواسی مربوط به طرد شدن در عشق کمک نماید.
ترجمه اراز ساعدی




< << 6 7 8 9 10 >> >
Susa Web Tools